خروج علم‌آموزی از انحصار متمولان؛ میراث امیرکبیر
کد خبر: 4193236
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۴
یادداشت

خروج علم‌آموزی از انحصار متمولان؛ میراث امیرکبیر

تأسیس مدرسه «دارالفنون» از اقدامات عملی میرزا تقی‌خان فراهانی معروف به امیرکبیر در راستای توسعه علم‌اندوزی و دانش بود. تأسیس چنین مرکزی سبب شد تمام افراد با هر توان مالی به علم‌اندوزی بپردازند و این میراثی بود که او برجای گذاشت و زمینه را برای تأسیس دیگر مراکز دانشگاهی فراهم کرد.

امیرکبیر

دشمنان اسلام در هر عصر و دوره‌ای با استفاده از تمام ظرفیت خود افراد تأثیرگذار و توانمند در پیشرفت سرزمینشان را مورد هجمه قرار داده و تاب تحمل موفقیت آنان را نداشتند و زمانی که نمی‌توانستند مانع موفقیت این افراد باشند نقشه از بین بردن آنان را در ذهن پرورانده و آن را در فرصتی اجرایی می‌کردند. ترور شخصیت‌های مهم فقط منوط به عصر امامان نبوده است و تاریخ بارها شاهد این اتفاقات تلخ و ناگوار است.

این مسئله در مورد شخصیت برجسته‌ای چون میرزا محمدتقی خان فراهانی، معروف به امیرکبیر نیز صدق می‌کند. پسرکی روستایی از توابع فراهان که توانست به صدرات ناصرالدین شاه قاجار راه پیدا کند. او از همان ابتدای دوران کودکی این دغدغه را داشت تا بتواند روزی زمینه خیر و برکت برای ملت و مردم خود شود. شاید یکی از دلایل موفقیت‌های وی داشتن نیت قلبی او بود. نیت از ریشه «نَوی» به معنای قصد کردن یا اسم مصدر از همین معناست. (ابن  فارس،1420ق، ج5،ص36). در اصطلاح اراده‌ای است که با قلب انجام می‌شود و به‌منظور طلب رضای خداوند و امتثال امرش آمده است. (محقق حلی، 1408ق، ج1، ص12)

در قرآن کریم آمده است: «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكيلاً؛ همان پروردگار شرق و غرب که معبودی جز او نیست، او را نگهبانان و وکیل خود انتخاب کن»(مزمل/ 9)؛  این آیه به صراحت از پیامبر(ص) می‌خواهد در تمامی امور خداوند را در جایگاه وکیل خویش قرار دهد. (عاملی، 1360ش، ص562)؛ امیرکبیر از همان ابتدا با خود روراست بود، حتی زمانی که پای در صدرات ناصرالدین‌شاه گذاشت جاه و رسیدن به قدرت او را شیفته خود نکرد، بلکه او بود که توانست با نفس‌ اماره خود مبارزه کند. از همان ابتدا عطش نوشتن مطالبی در راستای اهداف مردم و دولت بود؛ از این‌رو به تأسیس روزنامه‌ای تحت عنوان «وقایع اتفاقیه» همت گماشت که بعدها با نام دولت علیه ایران تغییر یافت و در دوران ناصرالدین‌شاه منتشر می‌شد.

در سخت‌ترین شرایط که دشمنانش با او و عقایدش مخالفت می‌کردند، با صلابت تمام و شجاعتی راسخ خم به ابرو نمی‌آورد و امیدش را از  دست نمی‌داد و در راستای اهداف خود از فکر، اندیشه و تجربیات دیگران نیز استفاده می‌کرد و از شتاب‌زدگی و رکود علمی در نوشتن مطالب خودداری می‌‌کرد و نیز از ابتکارات دیگر دوستانش جهت بهتر شدن مطالبش کمک می‌گرفت. همچنین از به‌کار بردن مطالب دروغ و بی‌اساس خودداری می‌کرد. امیرکبیر با آزاداندیشی علمی به نوشتن مطالب در روزنامه‌اش اقدام می‌کرد.

«دارالفنون»؛ زمینه‌ساز تأسیس مراکز دانشگاهی

تأسیس مدرسه «دارالفنون» از دیگر اقدامات عملی او در راستای توسعه علم‌اندوزی و دانش بود. وی معتقد بود فرستادن دانشجو به اروپا کفایت امر نمی‌کند، بلکه فقط زمینه فراگیری علم و دانش محدود به قشری خاص را فراهم کرده و با این حساب سایرین از فراگیری علم و دانش باز می‌‌مانند؛ از این‌رو تأسیس چنین مرکزی سبب می‌شد تمام افراد با هر توان مالی به علم‌اندوزی بپردازند و این میراثی بود که او برجای گذاشت و زمینه را برای تأسیس دیگر مراکز دانشگاهی فراهم کرد.

از پیامبر اکرم(ص) در این باره نقل شده است: «من مات و میراثه الدفاتر والمحاجر وجبت له الجنه، هر کس بمیرد و میراث او دفترها و دوات باشد بهشت بر او واجب می‌شود.» (دیلمی، 1426ص176)؛ ایشان در کلامی دیگر در این باره می‌فرمایند: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم الا و ان الله یحب بغاه العلم، طلب علم بر هر مسلمان واجب است. آگاه باشید که خدا جویندگان علم و دانش را دوست می‌دارد.» (کلینی،1401، ج1، ص82)؛ این سخن پیامبر اکرم(ص) صراحت در این مطلب دارد همواره که علم و دانش تنها منحصر به گروه خاصی نیست، بلکه افراد برای رسیدن به علم و دانش باید تلاش کنند.

همچنین از امام سجاد(ع) نیز در این باره نقل شده است: «لو یعلم الناس مافی طلب العلم لطلبوه و لو بسفک المهج و خوض اللج، اگر مردم می‌دانستند که طلب علم چقدر ارزش دارد، مسلماً آن را طلب می‌کردند ولو ریختن خون‌هایشان و فرو رفتن در دریاهای طوفانی.» (نوری، 1408، ج1، ص34)؛ وجود این مصادیق کافی بود تا امیرکبیر نشان دهد تمام انسان‌ها چه فقیر و چه غنی باید علم بیاموزند حتی اگر در این راه خونشان را فدا کنند.

با این حال توانمندی‌های این پسرک روستایی که توانسته بود روز‌به‌روز در درگاه شاه قاجار موفقیت‌های بسیاری را به‌دست آورد تا آنجا پیش رفت که وجود ایشان برای دیگران غیر قابل درک و تحمل بود؛ از این‌‌رو چاره‌ای جز قتلش نداشتند. با نقشه‌های از پیش تعیین شده او را از سمت خود برکنار کرده و در حمام فین کاشان به شهادت رساندند. مخالفان او که سعی داشتند نامی از وی باقی نماند، ولی مجاهدت‌ها و نیت‌های خالص و خداپسندانه وی سبب شد که خداوند او را در جوار بهترین انسان (کربلا) دفن شود که هم‌اکنون هزاران انسان از تمام نقاط پس از دیدار حسین(ع) به دیدار او می‌آیند. با این حال دشمنان در هر عصر و زمانی وجود داشته و دارند و سعی می‌کنند این شخصیت‌های برجسته را به هر طریقی به قتل برسانند، اما امیرکبیرهای دیگری نیز خواهند آمد که با آنان و اقدامات مستکبرانه آنان مقابله خواهند کرد.

زهرا حاج‌کاظمی، پژوهشگر قرآن و حدیث

انتهای پیام
captcha