فلسفه رجعت در دعای عهد چیست
کد خبر: 4196757
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۴

فلسفه رجعت در دعای عهد چیست

یک پژوهشگر حوزه مهدویت به بیان فلسفه رجعت در دعای عهد پرداخت و فرازهای مربوط به این مبحث را تشریح کرد.

دعای عهدحجت‌الاسلام اصغر قاضی‌خانی، مدرس حوزه علمیه و پژوهشگر حوزه مهدویت در همدان، در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، با اشاره به مبحث رجعت در دعای عهد، اظهار کرد: رجعت به معنای بازگشت دوباره به دنیا و از اعتقادات شیعه است که در دعای عهد شش فراز به آن اختصاص یافته و دعا کننده این درخواست را از خداوند متعال طلب می‌کند.


بیشتر بخوانید:


در آداب سرداب مقدس، زیارت دوم صاحب‌الأمر(عج) می‌خوانیم «و ان أدركنى الموت قبل ظهورك، فأتوسل یک الی الله سبحانه أن يصلى على محمد و آل محمد و أن يجعل لى كرة في ظهورک و رجعة فی أیامک اگر مرگ پیش از ظهور، شما مرا دریابد در پیشگاه خدا به شما توسل می‌جویم که بر محمد و خاندانش درود فرستد و بار دیگر ما را در عصر ظهور و حکومت عادلانه و باشکوه شما به دنیا بازگشت دهد.» منتظر در زندگی‌اش باید واقع‌نگر باشد و آن‌را با رؤیا، خواب و خیال سپری نکند. او ظهور ولی عصر را انتظار می‌کشد و دعاگوی تعجیل در فرج حضرت است؛ اما در عین حال احتمال می‌دهد که نتواند در دوره عمر خود ظهور را درک کند.

نگاه به مرگ در زندگی مهدوی، مانند دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) است که مرگ را زائری قریب دانسته که به زودی سراغش می‌آید؛ بنابراین فاصله‌اش را تا مرگ اندک می‌داند و برای استقبال از آن آماده است.

فرازهای مربوط به مبحث رجعت در دعای عهد «فَأَخْرِجْنى مِن قَبْرى؛ مرا از قبرم خارج کن» خارج‌شدن از قبر در دولت امام زمان(عج) همان رجعت است. یکی از برجسته‌ترین آیات در این‌باره آیه ۸۳ سوره نمل است «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّة فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ و یاد کن روزی را که از هر امتی گروهی از کسانی که آیات ما را انکار می‌کنند محشور می‌کنیم؛ پس آنان از پراکنده‌شدن منع می‌شوند» با توجه به اینکه در قیامت همه مردم محشور می‌شوند «وَحَشَرَنَاهُمْ فَلَمْ تُغَادِرُ مِنْهُمْ أَحَدًا» (کهف/ 47)، آیه مورد بحث می‌فرماید از هر امتی تنها گروهی را محشور می‌کنیم. روشن می‌شود که این آیه مربوط به قیامت نیست بلکه مربوط به رجعت است که طی آن قبل از قیامت گروهی از مردم زنده می‌شوند.

نمونه‌های قرآنی رجعت

در قرآن کریم برای زنده‌شدن در دنیا نمونه‌هایی آمده است از جمله در سوره بقره می‌خوانیم «خداوند به گروهی فرمان مردن داد سپس آنان را زنده کرد»، یا در جای دیگر می‌فرماید ما شما را بعد از مرگ در همین دنیا زنده کردیم و به حضرت عیسی(ع) می‌فرماید «تو با اذن من مرده‌ها را زنده و از قبرها خارج می‌کنی و درباره یکی از اولیای خدا می‌فرماید او را برای صد سال میراندیم و بعد از این مدت او را زنده کردیم. همچنین در روایات بسیاری نیز وارد شده است که قبل از قیامت افرادی که در ایمان یا کفر برجستگی دارند به اراده خداوند زنده می‌شوند و با حاکمیت اهل حق برای مدتی زندگی می‌کنند و سردمداران کفر کیفر می‌شوند اما زمانی که منتظر از خدا طلب رجعت می‌کند تلویحاً درخواست می‌کند که در شمار خیلی خوب‌ها باشد؛ چرا که می‌داند در رجعت خوبان «خوب» و بدان «بد» به این عالم بر می‌گردند همین دیدگاه موجب می‌شود تا فرد منتظر در زندگی‌اش سیر کمالی را برگزیند و سلوکی پرشتاب را پیش گیرد.

در فراز دیگری از دعای عهد درباره رجعت آمده است «موتزراً کفنی؛ در حالی که کفن‌پوش هستم» یکی از نیازهای عمومی و همگانی نیاز به لباس است اسلام برای هر فصل و زمان و کاری، لباسی در نظر گرفته و درباره آن دستوراتی داده است؛ همچون لباس کودک، لباس کار، لباس جنگ، لباس نماز، لباس عید، لباس احرام و حج، لباس عروس، لباس نظافت، لباس وصله کردن و ... و آخرین لباس هم کفن است که روایات آن نیز فراوان است.

در حدیثی امام رضا(ع) فرمود «کفن کردن میت برای آن است که انسان هنگام ملاقات با خداوند از یک نوع پاکی و نظافت ظاهری برخوردار باشد و بدن و عورتش پیدا نشود و قیافه برگشته و وحشت‌آور او بر ناظران پنهان باشد؛ زیرا دیدن قیافه بدون کفن مرده سبب قساوت قلب می‌شود از همه اینها گذشته علاقه بینندگان به او محفوظ می‌ماند و به او و وصیت‌های او احترام می‌گذارند؛ ولی اگر مرده بدون کفن باشد ناظران به صورت مرداری پست به او می‌نگرند و دیگر مقام و شخصیت و ارزش انسانی برای او و اهداف و وصایای او قائل نمی‌شوند.»

امام صادق(ع) نیز در این‌باره می‌فرماید «هر کس کفنش در خانه‌اش باشد او را از غافلان ننویسند و هرگاه به آن کفن نگاه کند ثواب می‌برد.» در روایات گفته شده که پارچه کفن بهتر است همان پارچه و لباسی باشد که در ایام حج به عنوان لباس احرام بوده یا در نماز جمعه و سایر عبادت‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین سفارش شده است که انسان کفن خود را آماده کرده و گاهی به آن نگاه کند تا هم از غفلت بیرون آید و هم اجر و پاداش ببرد. می‌توان گفت ذکر این فراز در این دعا تلقین حقانیت مرگ است که مایه رشد منتظر است، در زندگی مهدوی یاد خدا و معاد پررنگ است.

آمادگی در همه حال؛ از امتیازات زندگی مهدوی

سومین فراز دعای عهد درباره رجعت «شاهراً سیفی؛ شمشیرم را از نیام برکشیده‌ام»، است، آمادگی در همه حال از امتیازات زندگی مهدوی است؛ برای نمونه در دوران آموزش مسائل نظامی به افراد دستور می‌دهند که با همه تجهیزات و امکانات خود به استراحت بپردازند تا در همه احوال آماده باشند در روایتی درباره شیوه خروج شهید از قبر، از امیرالمومنین(ع) نقل شده است «در روز قیامت شهید در حالی از قبرش خارج می‌شود که شمشیرش را از نیام کشیده است.» در این عبارت دعای عهد از خداوند می‌خواهیم پس از خروج از قبر شمشیر به دست و با نیزه، برهنه برای مبارزه آماده باشیم.

چنین ترسیمی از لحظه رجعت، فرد نمادی از تبری و با آمادگی کامل منتظر است، کسی که در دوره حیات همراه با معرفت امام و در شمار «أشداء على الكفار» بوده هنگام رجعت هم بی‌درنگ تبری او را از دشمنان دین بروز می‌یابد و معرفتش به ثمر نشسته و انتظار معنا می‌شود. منتظر ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) با زمزمه این فراز اعلام آمادگی کامل می‌کند؛ چراکه منتظر واقعی کسی است که در همه حالات اهل مبارزه با باطل باشد.

حقیقت انتظار

چهارمین فراز دعای عهد درباره رجعت «مُجرداً قناتی؛ نیزه‌ام آماده باشد» است، در حقیقت آنچه که دعاکننده در این فراز طلب می‌کند، این است که وقتی از قبر بیرون می‌آید تمام آثار انتظار در ظاهرش مشهود باشد و این مسئله برای حیات مهدوی شایسته و لازم است. منتظر قیام قائم آن قدر آمادگی دارد که به محض بیرون آمدن از قبر برای خدمت‌رسانی به مولایش آماده است. او می‌خواهد لحظه خروج از قبر شمشیرش کشیده و نیزه‌اش آماده باشد.

مگر بیرون آوردن شمشیر از غلاف یا آماده کردن نیزه چقدر زمان می‌برد که منتظر حاضر نیست برای خدمت‌رسانی به حضرت به اندازه این مدت کوتاه هم معطل شود و ذره‌ای مسامحه را جایز می‌داند؟ او می‌خواهد هنگام رجعت آماده آماده باشد و در کوتاه‌ترین زمان به تکلیفش عمل کند و این حقیقت انتظار است.

فراز «مُلبيا دعوة الداعی لبیک گویان دعوتش باشم»، این عبارت حاکی از این است که منتظر آماده لبیک‌گویی و مددرسانی است و حاضر و توانمند است که اجابت دعوتش را به دورترین نقاط عالم اعلام کند؛ چراکه پیام امام مطابق با فطرت‌ها است و برای همه کس گویاست. بیانش به گونه‌ای است که برای همه قابل درک است؛ چه شهری و چه روستایی چه افراد متمدن و چه کسانی که دور از تمدن زندگی می‌کنند، منتظر در عین حال پاسخگوی دعوت امام زمان(عج) است تلبیه‌ای(لبیک) فراگیر دارد و هر جا باشد اجابت دعوتش را به گوش همگان می‌رساند.

فراز «في الحاضر والبادی در شهر و روستا» بیان می‌کند برای منتظر شهر و روستا فرقی نمی‌کند؛ هر جا ولی خدا می‌خواهد همان جا لبیک‌گو است و در برابر همه خود را مسئول می‌داند، برای خدمت خود را محدود به مکانی نمی‌کند او می‌داند که باید در راستای انجام مسئولیتش در هر جای عالم ایفای نقش کند و تحت امر امامش به مبارزه با دشمنان بپردازد.

عاطفه ابرار پیراسته

انتهای پیام
captcha