به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه، در نشست کرسی آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام(ره) و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی که بهمناسبت دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی، امروز، 16 بهمنماه، در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد، گفت: شرایط کنونی جامعه اسلامی بعد از چهار دهه، مشابه شرایط دوره امام علی(ع) است؛ در دروان ایشان، جامعه بعد از ۲۵ سال از ارزشهای دینی فاصله گرفته بود و جنگهای داخلی، برادرکشی، کینهها و دشمنیها، فرصتطلبیها و مجموعه ناسازگاریهایی، حکومت حضرت را به چالش میکشید.
وی افزود: در بسیاری از خطابهها، نامهها و سفارشهای حضرت امیرالمؤمنین(ع)، چهار نکته اساسی وجود دارد، چه بودیم، چه شدیم، چه باید بشویم و چه نباید بشویم؟ ازجمله این نکات است؛ تاریخ آن دوره با شرایط موجود انقلاب اسلامی همگونیها و مشابهتهای فراوانی دارد و برای عبرتآموزی نیاز به بازخوانی و بازسازی آن است.
مهاجرنیا با بیان اینکه در قرآن چهار بار مقوله «جاهلیت» تکرار شده است و هر چهار آیه هم در مدینه نازل شدند، اظهار کرد: اسلام زمانی که در مکه بود هنوز از جاهلیت فاصله نگرفته و قدرت دست مشرکان بود و قرآن به جنگ آنها نرفت، تعبیر به «ظنالجاهلیه»، «حکمالجاهلیه»، «تبرجالجاهلیه» و «حمیةالجاهلیه» اشاره به چهار عرصه زندگی سیاسی جامعه دارد.
وی با اشاره به مفهوم «ظنالجاهلیه» یعنی تفکر، اندیشه و پندار در سوره آل عمران، ادامه داد: خداوند در آیه فرمود: «مردم در درون جامعه اسلامی، ظن جاهلیّت نداشته باشید»، در جنگ احد مسئلهای که باعث شد مسلمانها شکست خوردند؛ عدهای در نصرت الهی و وعدههای پیامبر(ص) تردید کردند، نتیجه چنین شبههایی ظهور رسمی «جریان سیاسی نفاق» در مدینه بود که به تدریج گسترش پیدا کرد و همسو با جریانهای سیاسی یهود، حاکمیت را تحت فشار قرار میداد.
مهاجرنیا بیان کرد: این جریان بر این باور بودند که این خدایی که پیغمبر وعده میداد، شما را پیروز میکند، مثل خدای دوران جاهلیت شد. دامن زدن به این شبهه، فقط در سطح یک بحث اعتقادی شخصی نبود بلکه به اصل نظام اسلامی مربوط بود، بحث اعتقادی، سیاسی است یعنی رأس نظام و حاکمیت الهی مورد نشانهگیری و هدف قرار گرفته شد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه قرآن به مقابله با تفکر و تصورات غلط و اندیشه باطل و رویکرد سیاسی جاهلانه برخاست، تصریح کرد: از یک طرف فرمود: «لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموات» (سوره ال عمران/آیه 169) درواقع این آیه به انسان میفرماید: «گمان بد و تفکر غلط خودتان را در مورد قیامت و قدرت و حاکمیت و ربوبیت الهی را صحیح کنید، شهدای احد به بهشت رفتهاند و خداوند قادر به نصرت شماست، ظن و تفکر شما مشابه تفکر دوره جاهلیت است، با استناد به این تفسیر میتوان گفت، بازگشت به قبل از انقلاب و دوران ظلمت است؛ همچنین خداوند در آیه ۵۰ سوره مائده مقوله «حکم الجاهلیه» را مطرح کرد و هشدار داد: «در درون حاکمیت الهی به دنبال حکم و حاکمیت جاهلیت نباشید.»
مهاجرنیا بیان کرد: در رویکرد دیگری خداوند در آیه ۲۶ سوره فتح، عرصه سیاست خارجی در جریان صلح حدیبیه «حمیة الجاهلیه» را مطرح کرد و تعصبات کور مشرکان را با وصف جاهلیت یادآوری میکند. چهارمین جایی که قرآن جاهلیت را مطرح میکند، در مقولهای رفتاری است که به مناسبتی در مورد زنان پیامبر(ص) یعنی نزدیکترین افراد به پیامبر بیان شده است و مصداق نهی از«تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ» است؛ اگرچه آیه درباره نهی از تبرج و ناز و عشوه زنان نازل شده اما عنوان عام است زیرا رفتارهای ناصواب و جاهلانه اختصاصی به زنان و مردان ندارد یعنی در همه رفتارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، راه رفتن و نشستن باید از جاهلیت فاصله گرفت. این چهار آیه در قرآن یک چارچوب نظری در عرصه تفکر، رفتار، تعصب و حاکمیت را مطرح میکند که در هر چهار مورد به دنبال سالمسازی جامعه اسلامی است.
وی با اشاره به اینکه خداوند میخواهد وضعیت جاهلیت و جلوههای آن در جامعه اسلامی را مطرح کند، بیان کرد: در خطبه۸۹نهج البلاغه، حضرت میفرماید: «أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ» خداوند پیامبر را زمانی مبعوث کرد، که یک فاصله طولانی حدود ششصد سال از پیغمبر قبلی تا آن روز ایجاد شده بود و در این دوران، انسانها در خواب عمیق و غفلت گستردهای فرو رفته بودند، «وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَم» دنیا در کسوف و تاریخی قرار گرفته بود «وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ»، هیچ امیدی به زندگی در آن دوره جاهلیت باقی نمانده بود، «وَ النَّاسُ فِی فِتَن» مردم در انواع فتنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی قرار داشتند، «انْجَذَمَ فِیهَا حَبْلُ الدِّینِ»، رشته دینداری از هم گسسته شده بود، «وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِی الْیَقِینِ»، فطرت انسانها از بین رفته بود، «وأَطَاعُوا الشَّیْطَانَ»، مردم تابع شیطان شده بودند و «وسَلَکُوا مَسَالِکَهُ»، دنبال شیطان بودند درواقع شرایطی بود که انسانهای عالِم، حق حرف زدن نداشتند و افراد جاهِل، بیسواد و فاسد مورد اکرام بودند.
مهاجرنیا افزود: امام علی(ع) در خطبه ۱۹۸ عصر جاهلیت را پایان دنیا اعلام میکند و میفرماید: «حِینَ دَنَا مِنَ الدُّنْیَا الِانْقِطَاع؛ یک انقطاع و گسستی ایجاد شده بود»؛ گویا تاریخ داشت به پایان خود میرسید و «وَ أَقْبَلَ مِنَ الآْخِرَةِ الِاطِّلَاعُ» در این شرایط یکدفعه چراغ نورانی آخرتگرایی سر برآورد. یعنی انقلاب پیغمبر(ص) که نقطه مقابل وضعیت قبلی و گذشته جاهلیت بود، ظهور کرد و نیز امام علی(ع) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه میفرماید: «زمانی که پیغمبر مبعوث شد، «أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَة»، نورانیتی بر جهان جاهلیت و ظلمانی تابید، زمانی که ارتباط با وحی و کتاب و نبوت قطع شده بود، عقل انسانها از بین رفته بود و در همین شرایط، «کَانَتِ الاْکَاسِرَةُ وَ الْقَیَاصِرَةُ أَرْبَاباً لَهُمْ»، عربها در داخل تحت تعصبات جاهلیت قبیلهای بودند و در خارج هم تحت سطله پادشاهان امپراطوری ایران و قیصرهای امپراطوری روم بودند.
استاد فلسفه سیاسی گفت: امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر در خطبه 104درباره وضعیت فرهنگی عربها میگوید: «وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَابا» در آستانه بعثت، عربهای جاهلیت اهل خواندن و نوشتن نبودند، نهتنها سواد خواندن نداشتند بلکه هیچ کتاب آسمانیای در اختیار آنها نبود، یعنی در جهل مطلق به سر میبردند، «وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً»، هیچ کسی ادعا نمیکرد من پیرو فلان نبی هستم، هیچ دینی را نمیشناختند، در ادامه آن میگوید: «پیامبر اسلام(ص) وقتی مبعوث شد، از بین همین آدمها یارگیری کرد، از همین آدمهای اهل جهالت و نادانی یارانشان را جذب کردند، «فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ» با همان آدمهای جاهل که ایمان آورده بودند به جنگ جاهلیت رفت.؛ افرادی که در جنگهای بدر و احد وخندق در کنار پیامبر(ص) بودند، نسل اول انقلاب مدینه بودند، نسلی بودند که جاهلیت را هم دیده بود و با مشرکان مکه نسبتهای قومیتی داشت .
وی افزود: حضرت علی(ع) در پایان جنگ صفین، برای یارانش از خاطرات گذشته میگوید و در خطبه ۵۶ میفرماید: «لَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا، مَا یَزِیدُنَا ذَلِکَ إِلَّا إِیمَاناً وَ تَسْلِیماً؛ ما با رسولالله(ص) بودیم، پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود را میکشتیم و این جز به ایمان و تسلیم ما نمیافزود؛ انقلاب اسلامی ایران هم با کمک همان نسل اول به جنگ استبداد شاهنشاهی و استعمار آمریکا رفت، همان نسل اول تغییر پیدا کرد و با یک تحول انقلابی، صاحبکار و ولی نعمت انقلاب شدند و با کمک همینها چهاردهه با بزرگترین جنایتکاران و توطئههای آنها در حال جنگیدن است.
مهاجرنیا گفت: امام علی(ع) درباره مواجهه پیامبر(ص) در قبال جاهلیت فرمود: «پیامبر(ص) چهار کار را انجام داد، نخست، «فَبَالَغَ ص فِی النَّصِیحَةِ»، با ارائه اخلاقیات و معنویات بیشترین نصیحت را انجام داد، دوم، «وَ مَضَی عَلَی الطَّرِیقَةِ»، فقط نصیحت نمیکرد بلکه دست آنها را گرفت و در جاده هدایت به راه آورد، سوم، «دَعَا إِلَی الْحِکْمَةِ»، مردم را دعوت به حکمت وعقلانیت کرد و چهارم، «وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة»، اینها را پند نیکو داد درنهایت با مجموعه این تلاشها انقلاب پیامبر(ص) موفق شد تا به پیروزی برسد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر بیان کرد: امام علی (ع) درخطبه 150 به شرایط سیاسی بعد از ارتحال پیامبر اشاره میکند و میفرماید: «حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ (ص) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَی الْأَعْقَابِ»، عدهای از همان مسلمانان، ضد انقلاب شدند و به گذشته جاهلیت برگشتند و بعد از چهار دهه جنگ جمل، صفین و نهروان را به وجود آوردند؛ همچنین امام علی(ع) زبان به انتقاد گشوده است و در خطبه 16 فرمود: «أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ؛ مردم با همه این زیباییهایی که انقلاب اسلامی پیامبر برایتان ایجاد کرد و ظلمت و جهالت را از بین برد، من احساس خطر میکنم که فتنهها دارند برمیگردند و زیباییهای انقلاب دارد از میان شما میروند.»
مهاجرنیا افزود: درواقع حضرت علی(ع) چهار سؤال میپرسد: «شما عربها چه بودید، چه شدید، چه باید بشوید و چه نباید بشوید»، همینها سؤالهای امروز ما بعد از چهار دهه انقلاب اسلامی است که در این شرایط چه باید بشویم، آیا باید به جاهلیت دوره ستمشاهی برگردیم یا باید وضع موجود را تغییر بدهیم و از همین وضعیت به سمت آینده بهتر حرکت کنیم؛ در جنگ احد شایعه شد که پیامبر(ص) شهید شد و به این شایعه دامن زدند، خداوند در همین راستا در قرآن فرمود: «اگر هم پیامبر(ص) کشته شود آیا میخواهید به جاهلیت برگردید، شما که نمیخواهید به قهقرا برگردید.»
وی ادامه داد: امام علی(ع) وقتی حاکم شد فرمود: «ما باید تغییر بدهیم، من عدالت را در این جامعه برقرار میکنم، من به هر قیمتی باشد تا آخر پای کار ایستادهام و اگر کمترین پولی از بیتالمال خارج شده باشد، من آن را برمیگردانم.»، این وضعیت جامعه اسلامی در دوره 40 ساله بعد از انقلاب پیغمبر(ص) است، ما هم شیعه همان امام هستیم و شیعه آن امام هم به سمت آینده حرکت میکند.
مهاجرنیا با اشاره به آغاز دهه فجر در چهلوپنجمین سالگرد انقلاب اسلامی گفت: ما هم مثل همان دوران امام علی(ع) بعد از چهار دهه از انقلاب قرار داریم، پستیها و بلندیهای روزگار را دیدهایم و براساس همین الگوی فطری، مبنای قرآنی و چارچوب نظری که قرآن برای ما ایجاد کرده است، در شرایط مشابهی هستیم و حقیقتاً ما از یک ظلمت جاهلیت شاهنشاهی بیرون آمدیم اگرچه جاهلیت به معنای نفی و سلب مطلق نیست، در دوره قبل از انقلاب ابعاد مثبتی هم بود همانطوری که جاهلیت قبل از اسلام هم ارزشهایی همانند شجاعت، مهماننوازی، غریبنوازی، غنای ادبی و شعری وجود داشت.
وی تصریح کرد: آن چیزی که وصف جهل را برای آن تجویز میکند، حاکمیت ظالمانه و جاهلانه و غیرعقلی بود؛ قانون، قانون مبتنی بر عقل و وحی نبود و سبک زندگی مبتنی بر دین و رسالت نبود همچنین فطرت و عقلانیت نابود شده بود و پدر به راحتی دختر خود را زندهبهگور میکرد یعنی دیگر انسانیتی باقی نمانده بود در عین حال بعضی از خوبیها را هم داشتند؛ پیامبر(ص) در مدینه مقاومت کرد و با وجود ۸۴ جنگ نگذاشت جاهلیت برگردد همچنین، امام علی(ع) بعد از ۲۵ سال حذف از قدرت، تسلیم جریان بازگشت به جاهلیت نشد، امروزه هم انقلاب اسلامی بعد از چهار دهه در مقابل انواع توطئههای جاهلیت اخیر از آرمانهای خود عقبنشینی نکرده است.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر قم اظهار کرد: انقلاب اسلامی همانند اصل اسلام بشارتی بود که خداوند بعد از یک دوره طولانی جهالت ستمشاهی و جاهلیت مدرن به ملت ایران هدیه داد و بیش از 84 توطئه، جنگ و بحران علیه این انقلاب طراحی شد و بزرگترین جنایتکاران تاریخ پشت آنها بودند اما خداوند نصرتش را به ملت ایران عطا کرد، انقلاب اسلامی انفجار نوری بود که با عبور از گذشته تاریک، کشور را روشن کرد.
مهاجرنیا گفت: براساس منطق قرآنی و الگوی فکری امیرالمؤمنین(ع) انقلاب اسلامی در سرآغاز گام دوم خود چهار شاخص مهم را حفظ کرده است، اولین مورد آنکه در این دهه فجر لازم به یادآوری است، عبور انقلاب از «ظنالجاهلیه» بود، انقلاب اسلامی، جامعه ایرانی را به سطحی از بینش، اندیشه، عقلانیت و تفکر سیاسی رساند که در هیچ انقلابی در تاریخ بشر چنین تحولی رخ نداده است، امام خمینی(ره) سکاندار این انقلاب، بنیادهای معرفتی، مبانی اعتقادی، پایههای انسانشناختی و شالوده اخلاق و معنویت این ملت را به بعثت نبوی(ص) و ولایت الهی امیرالمؤمنین(ع) گره زد و فاصله خود را با جاهلیت اولی و جاهلیت اخری یعنی جاهلیت مدرن به مثابه خطوط قرمز حفظ کرد.
وی افزود: افتخار انقلاب اسلامی آن است که ریشه فکری خود را با آموزههای قرآنی و رسالت و وصایت گره زده است و ادعای انقلاب اسلامی بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص) و اندیشه علوی(ع) است و مبنای بینش، اندیشه سیاسی انقلاب براساس مرزبندی قرآن با «ظنالجاهلیه» است؛ هنوز همان عبارت امام راحل(ره) ورد زبان انقلابیون است که در اولین سخنرانی در بهشت زهرا فرمودند: «ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند. ما نمیگذاریم آن حیثیت سابق و ظلمهای سابق دوباره اعاده بشود. ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد».
مهاجرنیا با اشاره به دومین شاخص انقلاب اسلامی بعد از چهار دهه گفت: انقلاب اسلامی توانست براساس مبنای قرآن نظم و قانون و حاکمیت اسلامی را مستقر کند و از «حکم الجاهلیه» شاهنشاهی عبور کند، امروز در دنیا ما با همین حاکمیت اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی شناخته میشویم، پروژه انقلاب اسلامی تأسیس یک تمدن نوین اسلامی است که براساس منطق قرآن و ادبیات نهجالبلاغه استوار است، بیش از چهار دهه است که جاهلیت مدرن در آن سوی خندق اجتماع کردهاند و مترصد فرصتی برای عبور از گودال هستند، اما فهمیدهاند که در این طرف خندق ذوالفقار علی بن ابیطالب(ع) در کمین آنهاست.
وی با اشاره به اینکه «رفتار سیاسی» بهعنوان سومین شاخص انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی است، بیان کرد: یکی از کارهای بزرگ انقلاب بعد از بینش و حاکمیت، تمایزاتی است که در عرصه کنش و رفتار سیاسی فردی، اجتماعی و سیاسی بهوجود آورد یعنی، رفتار مبتنی بر حکمت نظری انقلاب، هم با جاهلیت شاهنشاهی و هم با سکولاریسم مدرن فاصله پیدا کرد؛ چهارمین شاخص انقلاب اسلامی بر دو گرایش «حقطلبی» و «عدالتخواهی» استوار است، این دو گرایش در زیست جهان انقلاب اسلامی بسیار مهم هستند و انقلاب را در تراز رسالت انبیاء(ع) قرار میدهد و گرایشهای فردی و اجتماعی در جامعه اسلامی باید بر محور حق و عدالت برای ساختن تمدن اسلامی جهت داده شوند.
مهاجرنیا در پایان به رسالت ملت ایران در گام دوم انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: منطق گام دوم بر راهبرد تحول استوار است، هرگونه تحول باید براساس بینش انقلابی، گرایش حقطلبانه و کنش ارزشی استوار باشد، امروز کشور در آستانه دو انتخابات قرار دارد که هر دو مظهر تحول هستند و وظیفه ماست که از هدیه گرانسنگ الهی انقلاب حفاظت کنیم و از بازگشت به جاهلیت و تبدیلهای ارزشهای انقلاب جلوگیری و علیرغم همه مشکلات و کمبودها از هویت خودمان حراست کنیم.
خبرنگار: علی حسینی
انتهای پیام