نکتهای که در این آیه مستتر است قید اضطرار بوده که در این آیه آمده است این قید پایه و اساس دعا کردن است، براساس این آیه حالت اضطرار در انسان وجود داشته باشد تا دعای او مستجاب شود، قید دیگری که در این آیه برای دعا کننده آمده است، خواندن دعا کننده است، دعاکننده باید به راستی خداوند را بخواند و از او بخواهد تا دعایش مستجاب شود. این زمانی صورت میگیرد که دل دعا کننده از تمامی اسباب ظاهری کنده شده باشد. به طوری که به معنای واقعی کلمه بداند که هیچکس و هیچ چیز نمیتواند گره از کار او بگشاید.
دیگر نکته اخلاقی این است که ما همه داشتههای خود را باید از سمت خدای واحد بدانیم بنابراین این سه نکته موجود در آیه ۶۲ سوره نمل شرایط استجابت دعا هستند.
در آیه ۲۴ سوره قصص نیز خداوند میفرماید «فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ پس [موسی] دامهایشان را [به جهت کمک کردن به آن دو] آب داد، سپس به سوی سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل می کنی، نیازمندم.»
وقتی حضرت موسی(ع) پس از چند روز سفر با پای پیاده به شهر میرسد اجتماعی از چوپانان که بر سر چاهی تجمع کرده بودند را میبیند همان جا دو دختر جوان را میبیند که در انتظار خلوت شدن آن جمعیت هستند تا برای گوسفندان خود آب ببرند، حضرت موسی(ع) که تازه به آنجا رسیده بود گرسنه و بیجان و خسته بوده که برای رضای خداوند جلوتر میرود و برای آن دو دختر آب استخراج میکند تا بتوانند برای گوسفندان ببرند. این جمله معروف در آیه ۲۴ سوره قصص را در آنجا بیان میکنند.
نکته قابل توجه این دعا که در بسیاری از ادعیه ما نیز وجود دارد این است که با وجود نیازهای متعددی که حضرت موسی(ع) داشت از جمله همسر و خوراک و فرزند و حتی یک مکان برای امن ماندن از شر فرعون، اما با تمام این نیازها از خداوند طلب خیری را میکند که از دیدگاه خداوند حقیقتا خیر است.
به طور کلی میتوان گفت تعیین تکلیف کردن برای خداوند کار خوبی نیست و همه نیازهای ما را خداوند میداند و اگر به صلاح ما باشد در وقت و فرصت مناسبی آن را به ما عطا خواهد کرد.
در آیه ۵۰ سوره قصص نیز خداوند میفرماید «فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان که فقط از هواهای نفسانی خود پیروی می کنند و گمراه تر از کسی که بدون هدایتی از سوی خدا از هواهای نفسانی خود پیروی کند، کیست؟ مسلماً خدا مردم ستمکار را هدایت نمیکند.»
در این آیه ارتباط گمراهی و هوا و هوس پرستی را به خوبی بیان کرده است. در این آیه خداوند گمراهترین مردم را افرادی میداند که هوای نفس خود را ملاک شیوه زندگی خود قرار میدهند. این افراد هرگز از هدایت الهی بهرهمند نخواهند شد. در حقیقت این افراد همان افرادی هستند که به امام زمانه خود تکیه نکردند و آراء و نظرات خود را ملاک قرار دادند.
انتهای پیام