حج بهعنوان یک کنگره عظیم عبادی و سیاسی همواره تجلیگاه وحدت مسلمانان و نمادی از تسلیم و بندگی در برابر معبود یگانه است. اما فراتر از مناسک ظاهری، ابعاد عمیق و لایههای پنهانی در این فریضه الهی نهفته است که آن را به آیندهای روشن و آرمانی گره میزند؛ آیندهای که با ظهور منجی بشریت، مهدی موعود(عج)، رقم خواهد خورد. پیوند میان حج و مهدویت، پیوندی ازلی و ناگسستنی است که در طول تاریخ تفکر شیعی، همواره مورد تأمل و کنکاش قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط میان حج و مهدویت خبرنگار ایکنا از همدان با حجتالاسلام والمسلمین محسن اللهوردی، پژوهشگر حوزه مهدویت گفتوگویی کرده است که مشروح آن را میخوانیم:
همانطور که کعبه، قبلهگاه مسلمانان و مرکز ثقل عبادات است، امام زمان(عج) نیز محور عالم هستی و قطبنمای هدایت بشریت محسوب میشود. در حقیقت، همانند کششی که مردم را از اقصینقاط جهان بهسوی کعبه میکشاند، انسانهای تشنه عدالت و حقیقت نیز ناگزیر بهسوی امام خود روی خواهند آورد و این همان پیوند محوری میان قبلهگاه ظاهری و قبلهگاه حقیقی است.
علاوه بر این، حضور پررمز و راز امام زمان(عج) در ایام حج و در میان خیل عظیم زائران، حکایت از ارتباطی عمیقتر و حضوری مستمر دارد که شوق دیدار را در دل منتظران دوچندان میکند. حج، نه تنها بستری برای این حضور پنهان است، بلکه نقطه آغازین ظهور نیز از کعبه، این مأمن الهی، رقم خواهد خورد.
روایتی از رسول خدا(ص) درباره تشبیه امام به کعبه وارد شده است که میفرمایند: «مثل الإمام مثل الكعبة إذ تؤتى و لا تأتي؛ مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش میچرخند و او بر گرد چیزی نمیچرخد.»
این حدیث شریف، تمثیلی عمیق و پرمغز از جایگاه و نقش امام در هدایت بشریت ارائه میدهد. تشبیه امام به کعبه، نمادی از مرکزیت و محوریت امام در نظام هستی و در زندگی ایمانی مسلمانان است. همانطور که کعبه، قبلهگاه مسلمانان از اقصینقاط جهان است و همه برای انجام فریضه حج و عبادت بهسوی آن روی میآورند، امام نیز قبلهگاه معنوی و مرکز ثقل هدایت بشریت است. مردم باید با اراده و میل خود، بهسوی امام حرکت کنند و از انوار هدایت او بهرهمند شوند.
این حدیث به وضوح بیان میکند که هدایتخواهی و حرکت بهسوی امام، وظیفه و مسئولیت مردم است، نه اینکه امام به اجبار یا بدون طلب، بهسوی افراد بیاید. این نکته، ماهیت اختیار و اراده انسانی را در پذیرش هدایت الهی برجسته و اهمیت تلاش و مجاهدت در راه شناخت و تبعیت از امام را گوشزد میکند. درواقع، این حدیث دعوتنامهای است بهسوی شناخت و حرکت به سمت قطب عالم امکان، برای دستیابی به کمال و سعادت حقیقی.
حضور امام در مراسم حج نیز یکی دیگر از مصادیق ارتباط میان حج و مهدویت است. امام صادق(ع) میفرماید: «يفقد الناس إمامهم، يشهد الموسم، فيراهم و لايرونه؛ مردم امامشان را از دست میدهند، او شاهد یا درککننده موسم است، پس آنها را میبیند ولی آنها او را نمیبینند.»
علامه مجلسی در مرآهالعقول در ذیل این حدیث مینویسد: شاید مقصود این است که امام مردم را میشناسد، اما مردم او را نمیشناسند. چنانچه شیخ صدوق از محمد بن عثمان عمری نقل کرده که گفت به خدا سوگند، صاحب این امر (امام زمان(عج)) هر سال در مراسم حج حاضر میشود. او مردم را میبیند و میشناسد، در حالی که مردم او را میبینند ولی او را نمیشناسند. این مسئله میتواند هم شامل غیبت صغری و هم غیبت کبری شود، یا اینکه فقط مربوط به غیبت کبری باشد، چون در دوران غیبت صغری برخی افراد امام را میشناختند. اگر این موضوع فقط به غیبت کبری اختصاص داشته باشد، این احتمال وجود دارد که دیدن امام به معنای واقعی و فیزیکی باشد.
درواقع روایت امام صادق(ع) و بیان علامه مجلسی به این بخش از غیبت امام مهدی(عج) دلالت دارد که مردم امام را میبینند، اما ایشان را نمیشناسند. مانند موسم حج که حضرت آنجا حاضر است مردم را میبینند، مردم هم ایشان را مشاهده میکنند، اما نمیشناسند. امام صادق(ع) در این زمینه میفرمایند: «يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ؛ او در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهایشان قدم میگذارد، در حالی که او را نمیشناسند.»
این متن بر حضور دائمی و پنهانی امام زمان(عج) در جامعه تأکید دارد از جمله حضور در موسم حج. این مفهوم را پیش میکشد که ایشان همواره ناظر بر اعمال ما هستند، حتی اگر ما ایشان را نشناسیم.
ظهور از کعبه نیز سومین نوع ارتباط میان مهدویت و حج است. امام صادق(ع) در این زمینه میفرمایند: «إن القائم إذا خرج دخل المسجد الحرام فيستقبل الكعبة ويجعل ظهره إلى المقام ثم يصلي ركعتين ثم يقوم فيقول: يا أيها الناس أنا أولى الناس بآدم يا أيها الناس أنا أولى الناس بابراهيم يا أيها الناس أنا أولى الناس باسماعيل يا أيها الناس أنا أولى الناس بمحمد ثم يرفع يديه إلى السماء فيدعو ويتضرع ....؛ هنگامی که مهدی(عج) ظهور کند، وارد مسجدالحرام میشود و رو به کعبه میایستد. پشتش را به مقام ابراهیم قرار میدهد، سپس دو رکعت نماز میخواند. پس از آن میایستد و میگوید: ای مردم! من سزاوارترین فرد به آدم هستم. ای مردم! من سزاوارترین فرد به ابراهیم هستم. ای مردم! من سزاوارترین فرد به اسماعیل هستم. ای مردم! من سزاوارترین فرد به محمد(ص) هستم. سپس دستهای خود را بهسوی آسمان بلند میکند و دعا و تضرع مینماید.»
این حدیث، به وضوح نشاندهنده محوریت کعبه در آغاز حرکت جهانی امام زمان(عج) پس از ظهور ایشان است. روایت مذکور صحنهای بسیار مهم و نمادین را ترسیم میکند که در آن کعبه نه تنها مکانی مقدس برای عبادت، بلکه نقطه شروع و مرکز اعلام جهانی قیام امام مهدی(عج) است.
درواقع در فرمایش امام صادق(ع) کعبه نمادی از وحدت، مرکزیت الهی و پایگاهی مقدس است که از آنجا ندای حق و قیام جهانی امام زمان(عج) آغاز میشود. این پیوند، نشاندهنده ابعاد معنوی و جهانی حرکت مهدوی است که ریشههای آن به سنتهای انبیا و توحید بازمیگردد.
براساس آنچه گفته شد، بررسی جامع نشان میدهد که ارتباط میان امام و کعبه دارای ابعاد عمیق و چندگانهای است. تشبیه امام به کعبه، ایشان را محور و قبلهگاه معنوی معرفی میکند که مردم باید فعالانه بهسوی امام روی آورند. حضور پنهان امام در مراسم حج، بر نظارت دائمی ایشان بر اعمال ما، حتی در غیبت، تأکید دارد. در نهایت، ظهور امام از کعبه، این مکان مقدس را نقطه آغازین قیام جهانی و ندای حق در سراسر جهان معرفی میکند. این سه بعد، اهمیت انتظار، شناخت، و آمادگی برای ظهور امام مهدی(عج) را بیش از پیش آشکار میکند و افقهای جدیدی را در درک ارتباط میان این دو رکن اصلی دین میگشاید.
انتهای پیام