خطبه منا حسین بن علی(ع) یکی از خطبههای مشهور ایشان است که دو سال قبل از واقعه عاشورا و نبرد کربلا، در سرزمین منا در مراسم حج، توسط حسین بن علی(ع) خطابه شد. مخاطب این خطبه، جمعی از صحابه مشهور پیامبر اسلام و علما و فقها بودهاند. حسین بن علی(ع) برای ایراد این خطبه، به بنیهاشم دستور داد تا تمام حاجیان حاضر در مکه را که به صلاح و عبادت مشهورند جمع کنند. این خطبه توسط حسن بن شعبه حرانی در تحف العقول نیز گزارش شده است. خبرنگار ایکنا از همدان در چندین شماره گفتوگو به بررسی و واکاوی ابعاد مختلف خطبه منا پرداخته که سومین شماره از این گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامیروشن، مدرس حوزه علمیه را در زیر میخوانیم:
بله. امام حسین(ع) بخشی از خطبه منا را با استناد به آیات قرآن کریم تبیین کردهاند که مهمترین این آیات مربوط به علمای بنیاسرائیل است؛ از جمله این آیات، آیه ۶۳ سوره مبارکه مائده است: «لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ ۚ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ؛ چرا دانشمندان الهی مَسلک و کاملان در دین و عالمان یهود، آنان را از گفتار گناهآلود و حرامخواری بازنمیدارند؟ بسیار زشت است سکوتی که همواره پیش میگرفتند.»
آیه دیگر آیه لعنت بر بنیاسرائیل است؛ این آیه مربوط به آیه ۷۸ سوره مبارکه مائده است «استلُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ۚ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ؛ از بنیاسرائیل آنان که کافر شدند به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند. لعنت شدنشان برای این بود که نسبت به فرمانهای خدا و انبیا سرپیچی داشتند و همواره از حدود الهی تجاوز میکردند.»
بیشتر بخوانید:
امام حسین(ع) همچنین آیات ولایت مؤمنان و آیه عدم ترس از مردم بلکه از خدا ترسیدن را که مربوط به آیه ۴۴ سوره مائده است را در خطبه منا مورد تأکید قرار دادهاند «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ؛ بیتردید ما تورات را که در آن هدایت و نور است نازل کردیم. پیامبرانی که تا زمان عیسی تسلیم تورات بودند براساس آن برای یهودیان داوری میکردند، و نیز دانشمندان الهی مَسلک و کاملان در دین و عالمان یهود به سبب آنکه حفظ و حراست کتاب خدا از آنان خواسته شده بود و بر درستی و راستی آن گواه بودند بهوسیله آن داوری میکردند. پس ای دانشمندان یهود از مردم نترسید و از من بترسید، و آیاتم را به بهایی اندک مفروشید. و کسانی که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند، هم اینانند که کافرند.»
جامعه آن زمان که حضرت این خطبه را بیان کردند شرایط خاصی داشت، بهطوری که فساد اداره حاکم شده، تصرفات معاویه و حاکمان بر بیتالمال از حد و حساب عبور کرده و یک فضای رعب و وحشت و سرکوب جدی حاکمان اتفاق میافتد و احکام الهی و قواعد و مبانی اسلامی دچار تغییرات جدی شده؛ بهطوری که معاویه با زر و زور و تزویر بر جامعه حکومت میکند و اساساً اشرافیگری وارد حکومت و خلافت شده بود.
معاویه هم نقش ویژهای در ایجاد این سیستم سلطهگری داشت و علمای حقیقی و ربانی را کنار گذاشت و علمایی که با زر و زور و مطامع دنیایی حاضر به گذشتن از اصول و مبانی بودند را روی کار آورده بود و از آنها برای توجیه سیاستهای خود استفاده ابزاری میکرد. بنابراین، این خطبه در چنین شرایط تاریخی و سیاسی بیان شده است.
ساختار حکومتی معاویه در آن زمان درصدد تغییر ماهیت دینی بود و به دنبال انتصاب نزدیکان و موروثی پیدا کردن خلافت اسلامی بود.
استفاده از لقب ابوتراب برای توهین به امیرالمؤمنین(ع) و کنترل شدید بر اهل بیت(ع) و بنیهاشم و سکوت اجباری در بین علما و نخبگان جامعه و بذل و بخششهای بیحد و حصر معاویه بر برخی افراد خاص موجب شد چنین فضایی ایجاد کند و در این فضای تحریف، ستمگری و خفقان علما بود که حضرت لازم دانست در این فضا چنین خطبهای را ایراد کند که نه تنها زمینهای برای شناخت وضعیت موجود باشد بلکه یک برنامه جامع از سوی امام حسین(ع) برای مقابله با انحراف و بازگشت به سوی اسلام ناب توسط علما و مسئولیتپذیری آنها در برابر مسلمانان است.
حضرت بهصورت مستقیم در این خطبه به وقایع تاریخی اشاره نداشته؛ اما بهصورت غیرمستقیم میتوان از بیانات ایشان برخی وقایع تاریخی را استناد کرد. وقایعی مانند غدیر، مباهله و... مشروعیت اهل بیت(ع) را نشان میدهد و نشانگر جایگاه ویژه علم و عدالت در اسلام است و تأکید بر آن است که حق با اهل بیت(ع) است.
در بخشی از این خطبه ایشان میفرمایند: «ای جماعتی که اهل علم هستید و بر خدا هم منت میگذارید» و در ادامه اشاره به مبحث غدیر دارند که میفرمایند: «حق ائمه را ناچیز شمردید. این فضایی که شما بهوجود آوردید و عدم حمایت علما از ائمه شکل گرفت فقدان امر به معروف، عدم ایستادگی در برابر ظالم، این فضا با این مدل حکومت اساساً ختم به عاشورا خواهد شد.»
همچنین وقتی محتوای خطبه منا با وصیتنامه امام(ع) قبل از عاشورا نیز مقایسه میشود میبینیم که ایشان در وصیتنامه خود بیان میکنند که من برای اصلاح قیام کردم و ارتباط مضمونی و محتوایی در بین خطبه منا و اهداف عاشورا وجود دارد.
همچنین در هر دو نفی انگیزههای دنیوی وجود دارد. در خطبه منا آمده است «من برای مطامع دنیوی قیام نکردم»؛ چنین مضمونی دو سال بعد یعنی در جریان عاشورا امام حسین(ع) در وصیتنامه خود به محمد حنفیه اینگونه میفرمایند: «من برای امور دنیوی قیام نکردم.»
و در پایان خطبه به علما هشدار میدهد که مسیری که شما انتخاب کردید اگر برنخیزید این ستمگران بر شما چیره خواهند شد و اینگونه تحقق عاشورا را پیشبینی میکنند.
انتهای پیام