با توجه به آیه ۲۱ سوره احزاب «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» پیامبر اکرم(ص) الگویی نیکوست، این مقام اسوه و الگو بودن ايشان نیز در زمینه تربیتی ابعاد بسیار گسترده و برجستهای دارد؛ به منظور بررسی برخی از شیوهها و اصول پیامبر گرامی اسلام در مسئله تربیت، به ویژه اصول تربیتی که در رابطه با جوانان داشتند، خبرنگار ایکنا از همدان، با علی اکبر عروتی موفق، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
پیامبر اکرم (ص) در سراسر زندگی تمامی اقداماتش درس آموز بود؛ در سیره تربیتی نوع مواجهه پیامبر با گروههای مختلف متفاوت است و این سیره میتواند برای نسل امروز راهگشا باشد.
در برخورد با نوجوانان و حسنین(ع) متوجه میشویم که پیامبر اسلام(ص) از روش محبت و تکریم شخصیت استفاده میکنند و حتی در صدا کردن بچهها با ادب آنها را صدا میزنند. این اتفاق باعث رشد و تحول معنوی در فرد میشود.
با کودکان همبازی میشدند، این رفتار فقط به صورتی نبود که با نوادگان خود بازی کنند، بلکه با کودکان مدینه و فرزندان اصحاب هم وارد بازی میشدند، بازیهایی که با امام حسن و امام حسین علیهمالسلام انجام میدادند را با سایر کودکان هم انجام میدادند و این کار را به عنوان یک شیوه تربیتی به کار میگرفتند. در سلام دادن از کودکان پیشی میگرفتند و به صورتی نبود که سلام را فقط به بزرگترها داشته باشند بلکه وقتی به کودکان میرسیدند به آنها سلام میدادند و با آنها صحبت میکردند که این رفتار از منظر تربیتی موجب رشد در کودک و نوجوان میشد.
در جنگ احد که بعد از جنگ بدر واقع شد، خبر رسید دشمن حرکت کرده و قصد حمله به مدینه دارد، حضرت محمد(ص) جلسه مشورتی با اصحاب و بزرگان مدینه را تشکیل دادند، دو دیدگاه مطرح شد؛ دیدگاه اول مربوط به جوانان بود که گفتند دفاع و جنگ را به خارج از مدینه ببریم و دیدگاه دوم نظر افراد مسنتر بود که معتقد بودند در شهر سنگرچینی انجام شود و در داخل شهر در برابر دشمن ایستادگی کنند که در اینجا پیامبر(ص) از دیدگاه جوانان استقبال کردند.
اعطای مسئولیت یکی از نکات بسیار مهمی هست که در برخورد نبی اسلام(ص) با جوانان و نوجوانان مشاده میکنیم.
یکی از مسائل مهمی که در تاریخ ثبت شده است، فرماندهی اسامة زید بود، او زمانی که به فرماندهی لشکر منصوب میشود، ۱۷ یا ۱۸ سال سن داشت، پیامبر(ص) به بزرگان تاکید میکنند که فرماندهی (اسامة زید) را بپذیرند. این نکات بسیار مهم در نوع رفتار پیامبر با جوانان بسیار مشهود است.
انسان جایزالخطاست اما با تقوا ورزیدن تا جای ممکن از خطا جلوگیری میکند، در عین حال گاهی اتفاقاتی پیش میآید که انسان خطایی انجام میدهد، چراکه عموم مردم معصوم نیستند و همین عدم عصمت باعث میشود تا انسان دچار خطا شود. قرآن کریم حضرت محمد(ص) را به مدارا در برابر خطاهای دیگران به دعوت میکند. «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ [ای پیامبر!] پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم خوی شدی، و اگر درشت خوی و سخت دل بودی از پیرامونت پراکنده می شدند؛ بنابراین از آنان گذشت کن، و برای آنان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.» (آلعمران / آیه ۱۵۹).
پیامبر اسلام(ص) در برخورد با خطاهای دیگران، سعه صدر میورزیدند که یکی از ابزارهای مهم تربیت، داشتن سعه صدر است.
در برخورد با آحاد مختلف جامعه؛ نقش برخورد پیامبر(ص) با دیگران، بسیار پر رنگ است در واقع شمع وجود پیامبر همه را گرد خودش جمع کرده و در این رویه عنصر مهمی که وجود دارد، محبت پیامبر اسلام (ص) به سایرین است.
در مکتب تربیتی پیامبر، رشد فردی و اجتماعی توأم انجام میشود، انسان نمیتواند در تنهایی خود بماند و به دنبال خودسازی فردی و شخصیتی باشد؛ بلکه آنچه که پیامبر اکرم(ص) مدافع آن بودند این بود که تربیت فردی و اجتماعی توامان با یکدیگر صورت میگیرد و در این تعاملی که وجود داشت، پیامبر(ص) اصولهایی داشتند که در آیات مختلفی از قرآن کریم این اصل به خوبی تبیین شده است؛ «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است.» (فصلت/ آیه ۳۴)، «وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ و برای به دست آوردن خشنودی پروردگارشان [در برابر گناهان و انجام وظایف و حوادث] شکیبایی ورزیدند، و نماز را بر پا داشتند، و بخشی از آنچه را روزی آنان کردیم در نهان و آشکار انفاق نمودند، و همواره با نیکیِ [عبادت] زشتی و پلیدی [گناه] را دفع می کنند [و با خوبی های خود نسبت به مردم، بدی های آنان را نسبت به خود برطرف می نمایند]، اینانند که فرجام نیک آن سرای، ویژه آنان است.» (رعد/ آیه ۲۲) و آیه دیگر «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
بدی را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که [مشرکان به ناحق ما را به آن] وصف می کنند، داناتریم.» (مومنون/ آیه ۹۶).
در سیره تربیتی نبی اسلام (ص) خانواده رکن رکین جامعه است، لذا؛ پیامبر اکرم(ص) تأکيد فراوان به تشکیل خانواده داشتند، زمینههایی را فراهم میکردند تا کسانی که همسر ندارند با مساعدت ایشان به عنوان نقش حاکمیتی در مدینه، ازدواج کنند تا این امر مکجب رشد خانوادهها شود.
در این بین، سفارش زنان را به مردان میکردند. در جامعه جاهیلتی که مردم دخترانشان را زنده به گور میکردند و برای زنان احترام قائل نبودند، پیامبر زن را به عنوان رکن مهم در خانواده و جامعه معرفی میکند. حضرت محمد(ص) مردم را به تکریم زنان دعوت میکردند و سعی میکردند که جایگاه مادری را به خوبی در جامعه تبیین کنند.
جامعه سالم و درست با خانوادههایی تشکیل میشود که این خانوادهها نقش تربیتی فرزند را به خوبی ایفا کنند و به اعتقاد پیامبر اسلام(ص)، در خانواده نقش زن و مادر قویترین نقش است. پیامبر (ص) در سیره تربیتی خود این موضوع را بسیار قابل توجه قرار دادند.
انتهای پیام