آتشبس اخیر در جریان جنگ غزه، برای مبادله اسرای دو طرف، با میانجیگری قطر، ترکیه، مصر و ایالات متحده آمریکا در حال انجام است. حال اینکه آیا رژیم صهیونیستی به این آتشبس پایبند خواهد بود یا خیر و یا اینکه این جریان در اثر چه عواملی پدید آمد، سؤالاتی است که خبرنگار ایکنا از همدان برای پاسخ به آنها با امیر کردکریمی، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
مردم فلسطین و غزه مدت زیادی تحت آزار و اذیت و فشارهای سنگین رژیم صهیونیستی هستند و به نوعی زیستن در منطقهای به نام غزه، غیر قابل تحمل و شبیه به یک زندان روباز بود. بر همین مبنا با یک تصمیم بزرگ و شجاعانه، واقعه ماندگار هفتم اکتبر را رقم زدند و بر خصم و عامل استکباری منطقه که موجب غصب سرزمین آنها شده بود، تاختند.
با این عملیات غزه بهطور مجدد موضوع اول جهان اسلام شد و در جامعه جهانی هم تنفر عجیبی از رژیم صهیونیستی بهوجود آمد که نتیجه همین تعرضات و رفتارهای غیرانسانی آنها در منطقه است. همانگونه که همگان میبینند، اعتراضات و راهپیماییهای بسیاری علیه این رژیم غاصب در کشورهای اروپایی شکل گرفته و وقایع دردمندانهای که در غزه صورت میگرفت، با محکومیت جهانی روبرو شده است.
پس از واقعه هفتم اکتبر و جنگی که بر مردم غزه تحمیل شد به نقطهای رسیدیم که استکبار جهانی به سردمداری آمریکا هم به این نتیجه رسید که ادامه پیدا کردن این نبرد نه تنها هیچ سودی به نفع رژیم صهیونیستی نخواهد داشت بلکه وجهه ایالت متحده و آمریکاییها را نیز در جهان زیر سؤال میبرد.
علاوه بر این رئیسجمهور آمریکا بسیار علاقهمند به نمایشهای مضحکی است که در قالب آن خود را بهعنوان یک فرد صلحطلب معرفی کند. همین تغییر نام وزارت دفاع به وزارت جنگ، نشان از جنگطلبی و قدرتدوستی و نگاه از بالا به پایین وی دارد.
طرحی که رئیسجمهور آمریکا ارائه کرده، تا زمانی که اشغال سرزمینهای فلسطینی و سیاستهای تبعیضآمیز علیه مردم آنها اعمال میشود، مفهوم توافق ندارد و طرح مناسبی نیست، چنانچه یک ملت اجازه دفاع از خود و اجازه تصمیمگیری برای سرزمین خود را نداشته باشد، هیچ توافقنامه و تفاهمنامهای کارساز نیست، اما شرایط اخیر و ددمنشی صهیونیستها، سران حماس را برای آتشبس مجاب کرد و البته برای آنها نوعی پیروزی است، چراکه پس از دو سال مبارزه علیه ظلم و ستم هنوز هم رژیم غاصب به اهدافی که پیش از جنگ برای خود ترسیم کرده بود، نرسیده است.
اما مردم فلسطین با این همه ظلمی که علیه آنها صورت گرفته هیچگاه این موضوع را فراموش نخواهند کرد و در دفاع از سرزمین خود منسجمتر و مصممتر شدهاند، هر چند که شهدای بسیاری را تقدیم کردند. تفکر مقاومت بین آنها ریشه دوانده و در طول این نبرد هم خود را ثابتقدم نشان دادند.
طرحی که ترامپ در جریان مجمع عمومی سازمان ملل دنبال کرد، به نظر میرسد از قبل هم در فکر این جریان بود، پس از ترک مسئولان کشورهای مختلف حین سخنرانی نتانیاهو، قوت بیشتری گرفت، با سخنرانی سال گذشته وی در سازمان ملل مقایسه کنید، سیاست فشار آمریکا بر رژیم غاصب صهیونیستی در این برهه، بیشتر شد و متوجه شدند که دنیا نسبت به اتفاقاتی که در حال رقم زدن آن هستند، اقبالی ندارد و حتی دوستان همپیمانان آنان هم ترک صحنه کردند و فریاد آنها از آن همه استبداد توسط این رژیم غاصب درآمد و به ظاهر هم معترض شدند.
خلع سلاح حماس در این توافقنامه پذیرفته نشده و آنها حق دفاع از خود را دارند و قطعاً در این مبحث باید از نقش میانجیگرانی مانند مصر، قطر و ترکیه و نقشآفرینی جمهوری اسلامی نیز سخن به میان آورد.
نقش مقاومت و خواست مردم غزه، همراهی یمن، لبنان، عراق و سایر آزادیخواهان هم بهگونهای بود که آتشبس را به آنها تحمیل کرد و سبب شد، ارزشهای مقاومت پابرجا بماند.
مردم غزه اجازه استحاله ارزشهای خود را ندادند، جان دادند، اما بر اصول خود ایستادند. تلاش آمریکا در کمک به اسرائیل در بستن چنین توافقنامهای منجر به فرار این رژیم غاصب از یک باتلاق بزرگ شد و ما معتقدیم، هیچ پیروزی نصیب آنها نشد، چراکه به اهداف خود نرسیدند و دچار یک انزوای جهانی شدند و نمونه بارز آن، راهپیماییهای گسترده در جهان علیه آنها و ترک سازمان ملل توسط مسئولان کشورهای مختلف بود.
این آتشبس ممکن است روی دیگری نیز داشته باشد و ما باید همواره آماده باشیم، چراکه این افراد نشان دادند وقتی از یک موضعی عقبنشینی میکنند اتفاقات دیگری را در سر میپرورانند و ممکن است تمرکز برای آتشافروزی در جبهه دیگری را داشته باشند که آن شاید تقابل با جمهوری اسلامی باشد.
نقض آتشبس هم نمیتواند کمکی به رژیم صهیونیستی کند، چراکه چهره منفور آنها در سراسر جهان عیان شده و این نقض موجب منفورتر شدن آنها خواهد شد، به همین ترتیب به نظر میرسد که در این برهه آتشبس نقض نشود.
ناپایداری معادلات منطقهای، مسکوت ماندن جریان خلع سلاح غزه این توافقات را شکننده میکند، اما به نظر میرسد ماندن این توافق در این بازه زمانی محقق شود.
با توجه به بندهایی که در این توافقنامه آمده مانند کمکهای خارجی و... بازآرایی اجتماعی منطقه غزه یک ضرورت فوری است و ویرانیهای گستردهای که در آنجا رقم خورده، کار را دشوار خواهد کرد. نیاز به بازسازی و کمکهای خارجی و اصلاح ساختارهای موجود باید تداوم داشته باشد و کمکهای بشردوستانه و تقویت بازارهای داخلی هم بیوقفه ادامه داشته باشد تا نیاز مردم تأمین و برگشت به زندگی عادی اتفاق افتد. به هر حال فرهنگ مقاومت هیچگاه قدیمی نخواهد شد و ما در هیچ بزنگاهی نباید اجازه دهیم که ارزشهای ما دچار استحاله شوند.
انتهای پیام