حضرت امالبنین(س) جایگاه ولایت و امامت را به عالیترین وجه شناخت؛ معرفتی که این بانوی بزرگ اسلام نسبت به جایگاه والای امامت و ولایت داشت، خود را نه بهعنوان همسر بلکه بهعنوان کنیزی برای فرزندان حضرت علی(ع) میدانست و این نشانگر عظمت این بانوی باکرامت است. بهمنظور بررسی جایگاه امالبنین(س) در بین مردم و البته نزد اهل بیت(ع)، خبرنگار ایکنا از همدان با حجتالاسلام علی الوندی، عضو هسته علمی مؤسسه کلامی احیای همدان گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم.
ولایتمداری حضرت امالبنین(س) را باید در بستر شناخت، و ایمان و رفتار عملی ایشان را در کنار اهل بیت(ع) بررسی کرد. ایشان شخصیتی بودند که از همان آغاز ورود به خانه امیرالمؤمنین(ع)، رابطه خود را نه یک رابطه خانوادگی معمولی، بلکه ورود به عرصه خدمت به ولایت الهی تعریف کردند. برجستهترین شاخصهای ولایتپذیری ایشان را میتوان معرفتشناسی دقیق نسبت به حقیقت ولایت دانست. حضرت امالبنین(س) تنها با عاطفه و احترام وارد خانه امام نشدند؛ بلکه این ورود با یک شناخت کامل همراه بود.
آن حضرت میدانستند که ولایت، صرفاً جایگاه سیاسی یا خانوادگی نیست؛ بلکه ریشه در حقیقت توحید دارد و اطاعت از ولی خدا مسیر وصل به خداست.
دومین شاخص مهم ولایتپذیری ایشان ترجیح مصالح ولایت بر احساسات طبیعی است. اوج این معرفت در حادثه کربلا آشکار شد. تقدیم چهار فرزند، بهویژه حضرت عباس(ع)، در راه امام حسین(ع) نشان داد که ایشان ولایت را نزدیکترین راه به خدا میدانستند و هیچ تعلقی حتی مادرانه در برابر آن بر ایشان غلبه نمیکرد.
ولایتمحوری تربیتی نیز سومین شاخص مهم ولایتپذیری ایشان در تربیت فرزندانشان بود که ایشان محور اصلی را «شناخت امام» و «اطاعت بیچونوچرای ولی خدا» قرار دادند. این نوع تربیت، ولایتمداری را از سطح رفتار فردی به سطح فرهنگ خانوادگی ارتقا داد.
همچنین تواضع ولایی نیز دیگر شاخص ولایتپذیری ایشان است. رفتار و ادب ایشان در برابر امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) در تاریخ ثبت شده است. این ادب، نتیجه فهم جایگاه امامت است، نه یک تعارف خانوادگی.
وقتی تاریخ را مرور میکنیم، درمییابیم که احترام و تواضع امالبنین(س) نسبت به اهل بیت(ع) ریشه در شناخت مقام عصمت دارد. نقلهایی نیز در این زمینه وجود دارد، خطاب ایشان به حسنین(ع) با عناوینی همچون «سیدی و مولای» کنارهگیری از بهکار بردن نام «فاطمه» برای جلوگیری از یادآوری غم مادرشان، قرار دادن فرزندان حضرت زهرا(س) در جایگاه مقدم بر فرزندان خود همگی نشان میدهد که حضرت امالبنین(س) حرمت اهل بیت(ع) را نه بهعنوان فرزندان همسرش، بلکه بهعنوان حجتهای خدا بر زمین رعایت میکردند. این رفتارها نشاندهنده عمق ایمان اوست؛ زیرا ادب در برابر اهل بیت(ع) ریشه در معرفت دارد، نه در روابط خانوادگی.
ایشان مقام مادری حضرت زهرا(س) را حقیقتی الهی میدانست. این تعبیر بیانگر آن است که حضرت امالبنین(س) آمده است تا در مسیر ولایت یاریگر باشد، نه جایگزین.
در نگاه امالبنین(س)، ورود به خانه اهل بیت(ع) نوعی ولایتپذیری عملی بود. ایشان در عمل آموخت که خدمت به فرزندان زهرا(س) خدمت به دین خداست.
امالبنین(س) به تاریخ یاد داد که هر کس وارد ساحت ولایت میشود، نخست باید با روحیه خدمت، فروتنی و آگاهی گام بردارد. چنین نگاهی برگرفته از ایمان راسخ به جایگاه عصمت و ولایت است. دیدگاهی که امالبنین(س) را فراتر از مادر چهار شهید میداند، کاملاً درست و مطابق شواهد تاریخی است.
شخصیت ایشان دارای بصیرتی الهی در فهم نهضت حسینی بود و از همان کودکی فرزندانش را طوری تربیت کرد که در بزنگاه تاریخ، تصمیمی الهی بگیرند. از این جهت، امالبنین(س) یک انسان کاملاً ولایی است؛ یعنی کسی که امامشناسی در جان او نهادینه شده و رفتارهایش تابع ولایت است، نه تابعات عاطفی.
بیشک مهمترین عامل در شکلگیری شخصیت حضرت ابوالفضل(ع)، تربیت ولایی مادر بود. امالبنین(س) روحیه اطاعت از امام، ادب در برابر ولی خدا، غیرت ولایی و فهم درست از جایگاه امامت را در فرزند خود نهادینه کرد.
به همین دلیل است که حضرت عباس(ع) از کودکی آموخت که امام، دلیل حیات و محور تصمیمگیری است. ولایتمداری حضرت عباس(ع) در کربلا از ادب بینظیرش در برابر امام حسین(ع) تا فداکاری جانانهاش، بازتاب تربیت همان مادری است که خود تجلی ولایتپذیری بوده است.
خانه امالبنین(س) در مدینه تنها یک منزل نبود؛ بلکه محور معنوی و روحی اهل بیت(ع) پس از واقعه عاشورا شد. با توجه به اینکه حضرت زینب(س) پس از بازگشت به مدینه به ایشان مراجعه میکنند نیز اعتماد کامل اهل بیت(ع) به ایمان و صفای اوست. حضرت امالبنین(س) شریک حقیقی مصیبت بودند؛ زیرا فرزندانش در راه امام حسین(ع) شهید شده بودند.
او مادری بود که درد اهل بیت(ع) را با همه وجود میفهمید و از سر شناخت تسلی میداد. مردم نیز او را نه یک زن معمولی، بلکه شخصیتی مرجع، عاقل و مورد احترام میدانستند. از اینرو، خانه او به پناهگاه اهل بیت(ع) و مرکز تبیین حوادث کربلا تبدیل شد.
این مسئله یکی از زیباترین جلوههای ولایتمداری ایشان پس از عاشورا بود. امالبنین(س) سوگواری را ابزار انتقال پیام امام حسین(ع) قرار داد؛ با گریههای معنادار و بیان مصیبتها، مردم مدینه را علیه ظلم بنیامیه بیدار کرد، تحریفهای رسانهای امویان را خنثی کرد و حقیقت عاشورا را در ذهن مردم زنده نگه داشت.
درواقع، خانه ایشان تبدیل به اولین پایگاه رسانهای و فرهنگی شیعه درباره کربلا شد. این اقدام، ادامه همان مسیر ولایت و دفاع از اسلام ناب بود.
حضرت امالبنین(س) با اخلاق نیکو، ایمان راسخ، معرفت ولایی و محبوبیت اجتماعی، عملاً نقشی را ایفا کردند که تاریخ نشان میدهد واسطهای میان زنان مدینه و خاندان امیرالمؤمنین(ع) بود، تحلیلهای صحیح از واقعه عاشورا را به مردم منتقل میکردند و با شخصیت متعادل و پایگاه اجتماعی گسترده، باعث تقویت وحدت و انسجام شیعیان شدند. این نقش، نشاندهنده نفوذ معنوی و شخصیت متشخص ایشان در جامعه اسلامی آن روزگار است.
محبت مردم به حضرت امالبنین(س) ریشه در حقیقت وجودی ایشان دارد. ایشان با اخلاص ناب تمام زندگیاش را وقف ولایت کردند و کوچکترین بهره شخصی از آن نگرفتند.
ترکیب بینظیر مادرانگی، معرفت و فداکاری در شخصیت ایشان دیده میشود. او مادری است که چهار فرزندش را در راه خدا تقدیم کرد، اما افتخار او نه شهادت آنان، بلکه «در راه امام بودن» ایشان است.
نقش بیبدیل در زنده نگهداشتن پیام عاشورا و خدمات فرهنگی و معنوی ایشان پس از کربلا سبب شد پیام امام حسین(ع) نسل به نسل منتقل شود.
ایشان با جامعیت معنوی، الگویی برای زنان، مردان، مادران، تربیتگران و ولایتمداران است؛ شخصیتی که هرچه زمان میگذرد، نورانیتی افزونتر پیدا میکند.
انتهای پیام