آیا پیامبر اکرم(ص) در نماز دچار اشتباه شده است
کد خبر: 3931551
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۱
یادداشت/

آیا پیامبر اکرم(ص) در نماز دچار اشتباه شده است

شبهه سهو پیامبر(ص) در نماز در برخی روایات آمده است که با باور به عصمت متناقض می‌نماید، اما در پاسخ باید گفت که احادیث زیادی دال بر عدم سهو نبی و ائمه اطهار(ع) است و این روایات باید حمل بر تقیه می‌شوند، ولو این‌که صحیح‌السند باشند. همچنین این روایات مخالف ادله عقلی عصمت بوده و با خبر واحدی که ظن‌آور است، هرگز یقین حاصل از این ادله را نقض نمی‌کند.

به گزارش ایکنا، در شبهه‌ای که ادعا شده که در اعتقادات شیعه تناقض وجود دارد، آورده‌اند: شیعه از یک طرف پیامبر و امامان خود را معصوم می‌داند، یعنی هیچ خطا و اشتباهی از آنان رخ نمی‌دهد، و از طرف دیگر امام هشتم آنان می‌گوید: پیامبر دچار سهو و نسیان شده و حتی لعنت کرده کسی که بگوید پیامبر سهو نمی‌کند؛ چنانکه در منابع روایی شیعه نقل شده ابوالصلت هروی می‌گوید به امام رضا(علیه‌السلام) عرض کردم: «در میان کوچه بازار کوفه، قومی هستند که معتقدند که پیامبر(ص) هیچ سهوی در نماز ندارد، حضرت در پاسخ فرمود: «کَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّ الَّذِی لَا یَسْهُو هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: دروغ می‌گویند، تنها کسی که دچار سهو نمی‌شود، خداوند متعال است که خدایی جز او نیست»[۱]

این روایت و مشابه آن در منابع روایی ما زیاد است، برخی هم صحیح هستند و برخی ضعیف و بر اساس همین روایات است که شیخ صدوق قائل به سهو النبی(ص) می‌شود و می‌نویسد: «وَ لَوْ جَازَ أَنْ تُرَدَّ الْأَخْبَارُ الْوَارِدَةُ فِی هَذَا الْمَعْنَى لَجَازَ أَنْ تُرَدَّ جَمِیعُ الْأَخْبَارِ وَ فِی رَدِّهَا إِبْطَالُ الدِّینِ وَ الشَّرِیعَة؛ اگر جایز باشد که روایاتی که در این باب و با این مضمون وارد شده را رد کنیم، جایز است که همه اخبار را رد کنیم و اگر این کار را بکنیم(جمیع اخبار را رد کنیم) دین و شریعت از بین می‌رود».[۲] براساس آنچه آمد در واقع مرحوم صدوق(ره) نیز با توجه به این روایات قائل به سهو النبی شده و می‌گوید، چون در امور شخصی است و ربطی به شریعت ندارد، اشکالی ندارد.

اما در پاسخ باید به نکاتی توجه داشت:

نکته اول: رد این احادیث به معنای رد کل شریعت نیست، بلکه تعداد اندکی از روایات که هیچ ضرری به دین و به شریعت نمی‌زنند، کنار گذاشته می‌شوند، همان طور که علمای بعد از ایشان مانند شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین، علامه حلی و دیگران با آن مخالفت کرده و دین و شریعت هم از بین نرفت.

نکته دوم: بدون شک سهو پیامبر(ص) در نماز و در امور عادی با عصمت ایشان منافات دارد، زیرا اعتماد صدردصدی مردم نسبت حضرت سلب می‌شود و در هر مسئله‌ای که رخ خواهد داد، با دیده تردید به او می‌نگرند و با خود می‌گویند که نکند اینجا نیز دچار سهو شده است، چون که بسیاری از مردم عادی نمی‌توانند بین امور شرعی و عادی تفکیک قائل شوند؛ لذا اعتماد کامل به ایشان از بین رفته و در دیگر امور نیز با دیده شک و تردید به او نگاه می‌شود.

نکته سوم: روش دشمن برای تخریب اعتقادات جوانان شیعه، تقطیع و گلچین کردن مطالب و سوء استفاده از جایی است که به نفع خود اوست؛ لذا هیچ‌گاه به نقل کامل مطلب نمی‌پردازد. همیشه سعی می‌کند در گوشه و کنار کتب روایی، روایتی را به نفع خود انتخاب کرده و با تحلیل خود توضیح دهد و اعتقادات شیعه را تخریب کند، بدون بیان این نکته که آیا علمای شیعه آن را پذیرفته یا رد کرده‌اند. در این مسئله نیز همین روش را در پیش گرفته است.

نکته چهارم: در منابع روایی احادیث مختلفی وجود دارد که دلالت دارند بر نفی سهو از وجود پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین). از جمله این‌که:

۱. زراره نقل می‌کند: از امام باقر(علیه‌السلام) سؤال کردم: آیا رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سجده سهو به جای آورده است؟ فرمود: خیر.[۳] ۲. در کافی و در حدیث معروف به جنود عقل و جهل، امام صادق(علیه‌السلام) تذکر را ـ که ضد سهو است ـ و حفظ را ـ که ضد نسیان است ـ جزء لشکر عقل دانسته و در ادامه فرموده است، از کسانی که دارای این ویژگی‌ها هستند پیامبران‌اند. پس این حدیث دلالت دارد بر این‌که در انبیا سهو و نسیان وجود ندارد.[۴] لذا این دو دسته از روایات- روایات دال بر سهو و روایات دال بر عدم سهو- معارض‌اند و در مقام تعارض، روایتی که مخالف با احادیث غیرشیعیان است، اخذ شده و روایات موافق با غیرشیعیان، بر تقیه حمل می‌شود. در نتیجه، روایات دال بر سهوالنبی، چون موافق با روایات غیرشیعیان است، بر تقیه حمل شده و طرد می‌شوند.

از این رو، شیخ طوسی(ره) نیز بعد از نقل روایتی که مخالف سهو است -همان روایت اول- می‌نویسد: «الذی افتی به ما تضمنه هذا الخبر، فأما الاخبار التی قدمنا‌ها من أنه سها فسجد فهی موافقة للعامة: من طبق این روایت فتوا می‌دهم و روایاتی که بر سهو پیامبر دلالت دارند، موافق غیرشیعیان هستند. بر این اساس، نمی‌توان از آن روایات، اسهاءالنبی را نتیجه گرفت».[۵]

نکته پنجم: همانطور که بیان شد این روایات با ادله عقلی متکلمان شیعه دال بر عصمت انبیا مخالف است، لذا نمی‌توان ادله عقلی را کنار گذاشت و به ظاهر این روایات ملتزم شد.[۶]

نکته ششم: مضمون برخی از این روایات مخالف فقه شیعه است، مضمون این احادیث، آن است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مسلمانان صورت نماز را به هم زده‌اند؛ چون در روایاتی آمده است: پیامبر از جا‌ی خود برخاست و بر روی چوبی که در حیاط مسجد قرار داشت تکیه داد و از مردم سؤال کرد که سخن ذوالیدین را قبول دارند یا نه و... این اعمال، مستلزم اعراض از قبله و به هم زدن صورت نماز است و هر عملی که صورت نماز را بر هم زند، به اجماع مسلمانان نماز را باطل می‌کند.

شیخ مفید نیز در رابطه با این احادیث می‌نویسد: «روایتی که بیان می‌کند نبی دچار سهو شده و دو رکعت خوانده و سپس متوجه شده و دو رکعت دیگر بر آن اضافه کرده، از ناصبی‌ها و دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده و شیعه‌ی مقلد آنان، آن روایت را نقل کرده و خبر واحد است و هیچ ثمره علمی و عملی ندارد». سپس در ادامه می‌گوید: «ما با چند حدیث ظنی، نمی‌توانیم از یقین خود در مورد عصمت که لازمه شریعت اسلام است، دست برداشته و ملتزم به عدم عصمت شویم».[۷] در نتیجه بهترین پاسخ به روایات سهو النبی این است که بگوییم: اولا: احادیث دیگری در منابع روایی نقل شده که دال بر عدم سهو نبی و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) است و در حالت تعارض نیز روایاتی که موافق عامه هستند را رها کرده و حمل بر تقیه می‌شوند، ولو این‌که صحیح السند باشند. ثانیاً: مخالف ادله عقلی عصمت بوده و با خبر واحدی که ظن‌آور است، هرگز یقین حاصل از این ادله نقض نمی‌شود.

نویسنده: محمد فرضی پوریان

پی‌نوشت:

[۱] . ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ ق، ج‏۲، ص ۲۰۴.
[۲] . ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ ق، ج‏۱، ص ۳۶۰.
[۳] . «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع هَلْ سَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ ص- سَجْدَتَیِ السَّهْوِ قَطُّ فَقَالَ لَا وَ لَا یَسْجُدُهُمَا فَقِیهٌ» طوسى، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج‏۲، ص: ۳۵۱.
[۴] . «فَلَا تَجْتَمِعُ هَذِهِ الْخِصَالُ کُلُّهَا مِنْ أَجْنَادِ الْعَقْلِ إِلَّا فِی نَبِیٍّ أَوْ وَصِیِّ نَبِیٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏». کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق. ج‏۱، ص: ۲۳.
[۵] . طوسی، تهذیب الأحکام، ج‏۲، ص ۳۵۱.
[۶] . این ادله در کتب کلامی به تفصیل بیان شده است مانند کشف المراد، اول بحث نبوت.
[۷] . الحدیث الذی روته الناصبة و المقلدة من الشیعة أن النبی ص سها فی صلاته فسلم فی رکعتین ناسیا فلما نبه على غلطه فیما صنع أضا إلی‌ها رکعتین ثم سجد سجدتی السهو من أخبار الآحاد التی لا تثمر علما و لا توجب عملا...». شیخ مفید، عدم سهو النبی، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ص ۲۱ و ۲۲.

انتهای پیام
captcha