به گزارش ایکنا از همدان، ویژگیهای رسول اکرم (ص) از منظر امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه استخراج شده است که تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
گواهی امام علی(ع) به تصدیق نبوت پیامبر(ص) از سوی یک درخت
از همان لحظهای که پیامبر (ص) را از شیر گرفتند خداوند بزرگترین فرشته خود (جبرئیل) را مأمور تربیت پیامبر (ص) کرد تا شب و روز او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم، چنان فرزند که با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازهای از اخلاق نیکو را برایم آشکار میفرمود و به من فرمان میداد که به او اقتدا نمایم. من با پیامبر بودم آنگاه که سران قریش نزد او آمدند و گفتند: ای محمد (ص) تو ادعای بزرگی کردی که هیچیک از پدران و خاندانت نکردند، ما از تو معجزهای میخواهیم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهی میدانیم تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سر باز زنی خواهیم دانست که ساحر و دروغگویی.
سپس پیامبر (ص) فرمود: شما چه میخواهید؟ گفتند: این درخت را بخوان تا از ریشه کنده شده و در پیش تو بایستد. پیامبر (ص) فرمود: خداوند بر همهچیز تواناست. حال اگر خداوند این کار را بکند، آیا ایمان میآورید و بهحق شهادت میدهید؟ گفتند: آری. پیامبر فرمود: من بهزودی نشانتان میدهم آنچه را که درخواست کردید و همانا بهتر از هر کس میدانم شما به خیر و نیکی بازنخواهید گشت، زیرا در میان شما کسی است که کشته شده و در چاه بدر، دفن خواهد شد (این پیشگویی از آینده به چاهی بین مکه و مدینه اختصاص دارد که جسد عتبه و شیبه، پسران ربیعه و امیه و پسران عبد شمس و ابوجهل و برخی دیگر در آن ریخته و دفن شدند) و کسی است که جنگ احزاب را تدارک خواهد کرد (اشاره به ابوسفیان). سپس به درخت اشاره کرد و فرمود: ای درخت اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و میدانی من پیامبر خدایم از زمین با ریشههایت در آی و بهفرمان خدا در پیش روی من قرار گیر. سوگند به خدایی که پیامبر را بهحق مبعوث کرد درخت با ریشههایش از زمین کنده شده و پیش آمد که با صدای شدید چنان به هم خوردن بال پرندگان، یا به هم خوردن شاخههای درختان، جلو آمد و در پیش روی پیامبر ایستاد که برخی از شاخههای بلند خود را روی پیامبر و بعضی دیگر را روی من انداخت و من در طرف راست پیامبر ایستاده بودم، وقتی سران قریش این منظره را مشاهده کردند با کبر و غرور گفتند: به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آید و نصف دیگر در جای خود بماند، پیامبر فرمان داد نیمی از درخت با وضعی شگفتآور و صدایی سخت به پیامبر نزدیک شد گویا میخواست دور آن حضرت ببپیچد ولی سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند: این نصف بازگردد و به نیم دیگر ملحق شود و بهصورت اول درآید. پیامبر دستور داد و چنان شد من گفتم: لا اله الا الله! ای رسول خدا من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آوردم و نخستین فردی هستم که اقرار میکنم درخت بافرمان خدا برای تصدیق نبوت و بزرگداشت دعوت رسالت آنچه را خواستی انجام داد ولی سران قریش همگی گفتند: او ساحری است دروغگو که سحری شگفتآور دارد و سخت بامهارت است و خطاب به پیامبر گفتند: آیا نبوت تو را کسی جز امثال علی (ع) باور میکند؟ (خطبه 192)
ابراز دشمنی اعراب به پیامبر از دورترین نقاط سرزمین
شهادت میدهم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست که در راه رضایت حق در کام هر سختی و ناراحتی فرورفت و جام مشکلات و ناگواریها را سر کشید روزگاری خویشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بیگانگان در کینهتوزی با او متحد شدند. اعراب برای نبرد با پیامبر عنانگسیخته و با تازیانه بر مرکبها نواخته و از هر سو گرد میآمدند و از دورترین سرزمین و فراموششدهترین نقطهها دشمنی خود را بر پیامبر (ص) فرود آوردند (خطبه 194)
خاندان پیامبر (ص)؛ ستونهای استوار اسلام و پناهگاه مردم
خاندان پیامبر (ص) مایه حیات دانش و نابودی جهلاند. بردباریشان شما را از دانش آنها خبر میدهد و ظاهرشان از صفای باطن و سكوتشان از حکمتهای گفتارشان باخبر میسازد؛ هرگز با حق مخالفت نمیکنند و در آن اختلاف ندارند. آنها ستونهای استوار اسلام و پناهگاه مردم میباشند، حق بهوسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه كنده شد، اهلبیت پیامبر (ص) دین را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نهتنها شنیدند و نقل نمودند، زیرا راویان دانش بسیار، اما حفظکنندگان و عملکنندگان به آن اندکاند. (خطبه 239)
پیامبر (ص) شکافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح کرد
پیامبر اسلام (ص) آنچه را كه به او فرموده شد آشكار كرد و پیامهای پروردگارش را رساند، او شکافهای اجتماعی را با وحدت اصلاح و فاصلهها را به هم پیوند داد، میان خویشاوندان یگانگی برقرار كرد پسازآنکه آتش دشمنیها و کینههای برافروخته در دلها راهیافته بود.(خطبه 231)
وجود پیامبر(ص) و استغفار کردن؛ دو عامل بازدارنده عذاب الهی
امام باقر (ع) از حضرت امیرالمؤمنین (ع) نقل فرمود: دو چیز در زمین مایه امان از عذاب خدا بود: یكی از آن دو برداشته شد، پس دیگری را دریابید و بدان چنگ زنید، اما امانی كه برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امان باقیمانده، استغفار كردن است که خدای بزرگ به رسول خدا فرمود: خدا آنان را عذاب نمیکند درحالیکه تو در میان آنانی و عذابشان نمیکند تا آن هنگام كه استغفار میکنند.(حکمت 88)
دوست و دشمن محمد(ص)
و درود خدا بر او فرمود: نزدیکترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است به آنچه آوردهاند. سپس این آیه را تلاوت فرمود «همانا نزدیکترین مردم به ابراهیم آناناند كه پیرو او گردیدند و مؤمنانی كه به این پیامبر خاتم گرویدند».
سپس فرمود: دوست محمد (ص) كسی است كه خدا را اطاعت كند هرچند پیوند خویشاوندی او دور باشد و دشمن محمد (ص) كسی است كه خدا را نافرمانی كند، هرچند خویشاوند نزدیك او باشد. (حکمت 96)
پیامبر در زمان هجوم دشمنان اهلبیت خویش را پیش میفرستاد
پیامبر اسلام (ص) هرگاه آتش جنگ زبان میکشید و دشمنان هجوم میآوردند اهلبیت خود را پیش میفرستاد تا بهوسیله آنها اصحابش را از سوزش شمشیرها و نیزهها حفظ فرماید چنانکه عبیده بن حارث در جنگ بدر و حمزه در احد و جعفر در موته شهید شدند. (نامه 9)
عزای پیامبر (ص) و بیتابیها
درود خدا بر امیرالمؤمنین علی (ع) هنگام دفن رسول خدا (ص) فرمود: همانا شکیبایی نیکوست جز در غم از دست دادنت و بیتابی ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصیبت تو بزرگ و مصیبتهای پیش از تو و پس از تو ناچیزند. (حکمت 292)