بشر نیازمند تعلیم و تربیت است و این به آن معناست که ظرفیت انسانی بیپایان است. البته موجودات دیگری را نیز میشناسیم که قابل تربیت هستند ولی از قابلیت آموزش و تعلیم برخوردار نیستند. تربیت فرایندی است که عمل و رفتاری را میآموزد. البته پرورش به معنای ربوبیت در موجودات دیگر نیز امکانپذیر است، چراکه موجوداتی چون گیاهان و جانوران هم قابلیت پرورش را دارند و میتوانند از وضعیت کنونی خود به یک وضعیت بهتر و برتر بروند و رشد و نمو داشته باشند. از این رو خداوند در این حوزه ربوبیت، انسان را خلیفه خود قرار داده تا به عنوان مظهر الوهیت، در جامه ربوبیت درآید و دیگر موجوداتی را که امکان پرورش دارند پرورانده و به جایگاه شایسته و بایسته آنها برساند.
در قرآن کریم به آياتى برمىخوريم كه خداوند خود را به عنوان معلم معرفى كرده، گاه به آدم(ع) علم اسماء مىآموزد «وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْماءَ كُلَّها» و گاه به انسان آنچه را نمىداند از طريق تكوين و تشريع مىآموزد «عَلَّمَ الاِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» گاه قلم به دست او داده و نوشتن مىآموزد «الّذى عَلَّمَ بِالْقَلَم» گاه يك حرف و دو حرف بر زبانش مىنهند و شيوه سخن گفتن به او تعليم مىدهد «الرَّحْمَنُ* عَلَّمَ الْقُرْآنَ* خَلَقَ الاِنسَانَ* عَلَّمَهُ الْبَيَانَ».
از آیات میتوان دریافت که انسان تنها موجودی است که قابلیت تعلیم و تعلم مطلق و کامل را داراست، زیرا حتی فرشتگان نمیتوانند بیش از آنکه خداوند به آنان آموخته چیزی بیاموزند و این دانستههای آنان بسیار معدود و معلوم است و از همین رو نمیتوانند بیش از آن بیاموزند. آنان از تعلیم حضرت آدم(ع) تنها میتوانند در سطح انباء و اخبار آگاه شوند و هرگز به علم شهودی و حصولی نسبت به آموزشها و دانستههای انسانی نمیرسند. به هر حال، خداوند نخستین معلم بشریت و انسان تنها موجود دارای قابلیتی است که همه علوم را میتواند بیاموزد و بیاموزاند. باشد که از این قابلیت به درستی بهره گیریم و به تعلیم و تربیت و ربوبیت و تزکیه خود و دیگران بپردازیم.
حجتالاسلام هادی عیوضی، مدرس علوم قرآن در گفتوگو با ایکنا از همدان با تفسیر روانشناسی خلقت انسان اظهار کرد: در آیه 28 سوره نساء آمده است: «يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا؛ خدا میخواهد کار بر شما آسان کند، که انسان ضعیف خلق شده است.» این ضعیف بودن به مفهوم آن است که انسان نیازمند است. در حقیقت انسان اگر بتواند از ظرفیتهای خود بهره ببرد قطعاً نیازهای خود را پاسخ خواهد گفت، استعدادهایش را شکوفا میکند و به رشد و کمال میرسد.
برخی نیازهای انسان غریزی و برخی فطری است. نیازهای غریزی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، امنیت، تولید مثل و... که اگر انسان این نیازها را بهطور عادی و طبیعی بهدست آورد یک انسان عادی و نرمال است. اما نیازهای فطری بهگونهای هستند که برطرف شدن این نیازها موجب میشود انسان به رشد و تعالی برسد. در آیه 30 سوره روم میخوانیم: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا؛ به يكتاپرستى روى به دين آور. فطرتى است كه خدا همه را بدان فطرت بيافريده است.» براساس این آیه از قرآن خداوند، فطرت و ذات انسانها را خود تعیین فرموده به همین دلیل است که خود را رب معرفی میکند.
اگر برای موجودی نقطه مطلوب و نقطه موجود در نظر بگیریم، رب به معنای حرکت از سمت نقطه موجود به نقطه مطلوب است. در حقیقت خداوند کسی است که انسانی که ضعیف خلق شده بود را از نقطه موجود به نقطه مطلوب که رشد و تعالی است، میپروراند. بنابراین، خود را در آیات متعددی رب معرفی میکند که این به مفهوم آن است که انسان را از نقطه موجود که ضعیف خلق شده بود به نقطه مطلوب میرساند، پس او مربی عالم است.
آموزش، یکی از مراحل تربیتی انسان است، وقتی میخواهیم موجودی را تربیت کنیم به او آموزش میدهیم تا یاد بگیرد و تکرار کند. بنابراین، آموزش به مجموعهای از اطلاعاتی گفته میشود که انسانها کسب میکنند و اینگونه خداوند در برخی آیات خود را آموزشدهنده معرفی میکند، «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد.» (بقره/ ۳۱) «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ همان كس كه به وسيله قلم آموخت.» (علق/ 4)، «عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ؛ به آدمی آنچه را که نمیدانست تعلیم داد.» (علق/ 5) «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر دانا شوید و شکر این نعمتها به جای آرید.» (نحل/ 78)
بر این اساس انسان وقتی به دنیا میآید هیچ چیزی بلد نبوده و خداوند به او آموزش میدهد. بنابراین، آموزش یکی از مؤلفههای تربیتی انسان است که خداوند آن را بر عهده میگیرد و در آیاتی از قرآن خود را معلم و مربی انسانها معرفی میکند.
یکی از مهمترین روشهای تربیتی خداوند در کنار آموزش، یادآوری کردن و تذکر است. گاهی انسان برای رشد کردن مطالب را آموزش دیده و بلد است؛ به عبارتی نیاز به آموزش ندارد بلکه باید برای وی یادآوری و تذکر داده شود. «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا و به او شر و خیر او را الهام کرد.» (شمس/ ۸)، بر اساس این آیه از قرآن خداوند در درون انسانها ظرفیتی قرار داده که خوب و بد را بهطور ذاتی درک میکند و در حقیقت نوع تشخیص اولیه و خمیرمایه این تشخیص را در انسان قرار داده، اما اینکه این امور را چگونه بهکار بگیرد نیاز به تذکر و یادآوری دارد.
یکی دیگر از روشهای تربیتی خداوند در موقعیت قرار دادن انسان است. در حقیقت گاهی خداوند انسانها را در موقعیتهایی قرار میدهد که همین موقعیت خود موجب رشد و تعالی آنها خواهد شد. بهعنوان نمونه وقتی میخواست حضرت ابراهیم(ع) را رشد دهد تا به مقام امامت برسد گرفتاریهای بسیاری را در مسیر زندگی او قرار داد. یا حضرت یوسف(ع) را از همان دوران کودکی به سختی انداخت که همین مطلب موجب رشد و تعالی ایشان شد.
«إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ؛ اگر در اُحد به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز در بدر آسیب رسید پس مقاومت کنید. این روزگار را با اختلاف احوال میان خلایق میگردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان آن را که ثابت است گواه دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد.» (آل عمران/ ۱۴۰ )؛ بنابراین خداوند زندگی را بالا و پایین، سخت و آسان میکند تا در موقعیتهای مختلف عیار انسانها مشخص شود و بتوانند خوب و بد را از هم تشخیص دهند. بنابر آنچه گفته شد مراحل تربیتی خداوند آموزش، یادآوری و تذکر و در موقعیت قرار دادن است.
انتهای پیام