به گزارش ایکنا از همدان، بعضی زمانها و مکانها آنقدر وسعت وجودی دارند که انسان را فرا میگیرند و جسم و جان را تحت تأثیر خود قرار میدهند. برخی آنچنان آکنده از نسیمهای خوشایند هستند که آنها به تو رو میکنند و به استقبالت میآیند و تو را سخت به آغوش میکشند. رسول خدا در خطبه شعبانیه میفرماید «أیها الناس! قد اقبل الیکم شهر الله... مردم! ماه خدا به شما رو کرده است.» گویی پدری متبسم است که آغوش باز کرده تا طفلش دوان دوان خود را به آغوشش بیندازد. آن هم چه آغوشی! «بالبرکة و الرحمة و المغفرة» یعنی از هر طرف به آن بنگری، روح را پرواز میدهد. از آن آغوشهایی است که وقتی تو را در بر میگیرد، دلت میخواهد همانجا زمان متوقف شود و همه چیز تمام.
همین خاصیت شگرف است که بنا بر آن فرمود «دلهایمان را در معرض این نسیم معنوی و الهی و معطر بگذاریم» (پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲) دارد فریاد میزند که شولای گرفتاری و دلبستگی دنیا را کنار بگذار، از پوستین و حجاب ظلمانیات به در آ و بگذار این نسیم به تن و جانت بخورد.
اصل ماجرا اما آنجاست که معمار چیرهدست هستی، هر دو بهار را در هم آمیخته است. اصل جغرافیا، افقیست که در آن شعاع انوار برکت و رحمت و مغفرت، به درازای مشرق تا مغرب سایه افکنده و آیات لباللباب عشق و معنویت، دورنمای حرکت بشر و نوازشگر جان و دل یعنی قرآن عزیز، باریدن گرفته است.
اصل تاریخ، آن لحظه و آنیست که نغمه «یا مقلب القلوب» با نجوای «یا انیس النفوس» به قوس صعود میرسد، مهر تأیید پروردگاری به پای آن مینشیند و برای هر جسم و جانی، سرنوشتی رقم میخورد. مگر در شب قدر، چیزی جز «حوّل حالنا الی احسن الحال» تمنا میکنیم؟
هرچه هست، تقارن مبارکیست میان بهار طبیعت و بهار بندگی. همچنان که بهار طبیعت هر ساله بساط پهن میکند، وجب به وجب زمین را شستشو میدهد و درخت به درخت، شکوفههای حیات را بر جان طبیعت مینشاند، بهار قرآن نیز نفر به نفر دلها را دقالباب میکند، آیه به آیه روحها را صیقل میدهد و از هر روح، آینهای میسازد برای انعکاس و تجلی خدا روی زمین. این تقارن، مشرق حلول طراوت جسم و طهارت جان و بستر روییدن جوانههای سرزندگی و امید بر روح آدمیست.
بیش از سی و چهار سال دیگر باید منتظر بمانیم تا چنین آغازی را دوباره تجربه کنیم. آنجا که هیچکس باخبر نیست که کجاست و بهار طبیعت با او چه میکند؟ آیا تن نحیفش را به نسیمی مینوازد یا بر بوتههای سبز شده بر سر مزارش میوزد. پس این تقارن را دریابیم، بهار جسم و جان را به بزم باشکوه خداوندی فرا بخوانیم و باده بندگی را لاجرعه سر بکشیم که حافظ گفت «زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را به جام باده گلگون خراب کن».
ماه مهمانی خدا با طعم سرزندگی بهار، گوارای وجودتان باد.
یادداشت از حجتالاسلام سجاد کرمی جدرس دانشگاه
انتهای پیام