رویکرد فقهی در ادبیات تفسیری، رویکرد درستی نیست/ تفسیر تبلیغی چیست؟
کد خبر: 4142993
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۷
محمدحسن احمدی:

رویکرد فقهی در ادبیات تفسیری، رویکرد درستی نیست/ تفسیر تبلیغی چیست؟

دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، گفت: ما باید در فضای مطالعات دینی بپذیریم که فضای فقه از غیرفقه متفاوت است یعنی اگر ما با همان دستگاه فقهی قصد داریم وارد ادبیات تفسیری شویم اصلا رویکرد منضبط و خوبی نیست.

داشتن رویکرد فقهی در ادبیات تفسیری، منضبط نیستبه گزارش ایکنا، محمدحسن احمدی، عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، 2 خرداد ماه در کرسی ترویجی با عنوان «رویکرد فقهی یا تاریخی در تفسیر، تعارض یا تکامل؟» که از سوی دانشکده الیهات پردیس فارابی برگزار شد، گفت: این کرسی قابلیت دارد که به صورت نظریه‌پردازی و نقد و نظر به جای ترویجی مطرح شود زیرا به شدت، مسئله‌محور است.

وی با بیان اینکه موضوع اساسی کرسی این است که آیا بین رویکرد فقهی و تاریخی در تفسیر قرآن کریم تفاوت وجود دارد یا خیر؟ اظهار کرد: این موضوع یک مسئله رایج در فضای مطالعات الهیاتی است زیرا ما احیانا در ادبیات تفسیری در تفسیر برخی آیات با نوعی تعارض مواجه هستیم یعنی وقتی دیدگاه‌های مفسران را در ذیل آیات قرآن جمع‌آوری می‌کنیم دیدگاه‌های مختلفی را بیان کرده‌اند و برخی هم لزوما دنبال گزینش یک قول در بین اقوال هستند.

احمدی اضافه کرد: مثلا در آیه: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ در پژوهش‌های جدید معمولا به تعارض می‌رسند و تلاش می‌کنند در این تعارض خود را با اختیار یکی از اقوال نجات دهند. مفسری می‌گوید به اعتبار اینکه فضا و سیاق مرتبط با اهل کتاب است پس اهل ذکر هم ناظر به اهل کتاب هستند و این در حالی است که گذشتگان اساسا تعارضی در این موضوع نداشتند و اهل الذکر را به اهل بیت(ع) تفسیر کرده‌اند.

وی افزود: محققان جدید وقتی تفسیر را تعریف می‌کنند مثلا در کتاب «روش تفسیر» آقای بابایی (که تقریبا کتاب معیار در این زمینه است) در یک فصل، در صدد بیان تعریف تفسیر در اقوال متقدمان و متاخرین است و در نهایت به این تعریف رسیده است که تفسیر، کشف مراد خداوند متعال است؛ تاکید بنده بر تعبیر «کشف مراد خداوند است» زیرا اگر از علامه طباطبایی بپرسیم که آیا شما مراد خداوند را در المیزان بیان کرده‌اید؟ خواهد گفت خیر و نحوه کار مفسران متقدم هم این رویه را نشان نمی‌دهد. مثلا اگر به تفسیر مجمع البیان مراجعه کنیم در ذیل یک آیه تمامی اقوال محتمل را بیان کرده است ولی اینکه در بین اقوال ترجیحی بدهیم دشوار است با اینکه برخی قول نخست را ارجح گرفته‌اند.

لزوم مرزبندی در تعریف تفسیر

احمدی با بیان اینکه ما با قرآن با سه رویکرد می‌توانیم مواجه شویم، افزود: اول اینکه همه اتفاقاتی را که در ذیل متن قرآن رخ می‌دهد تفسیر بدانیم و حتی تاویل را شاخه‌ای از تفسیر بدانیم یا اگر کسی هرمنوتیک فلسفی غرب را کار کند باز بگوییم در ذیل تفسیر سخن گفته است ولی به نظر بنده این تعمیم‌دادن هر کاری به تفسیر درست نیست لذا ناگزیریم که مرزهای اینها را جدا کنیم.

احمدی با بیان اینکه ما نمی‌توانیم بگوییم اگر کسی با رویکرد اجتماعی، تاریخی و سیاسی با متن روبرو شد نمی‌تواند با رویکرد دیگری مواجه شود، اضافه کرد: ما سه رویکرد کلی را به صورت منطقی می‌توانیم داشته باشیم؛ گاهی متن را به لحاظ سابقه و گذشته و گاهی به لحاظ حال و گاهی به لحاظ آینده و پس از نزول مورد بررسی قرار دهیم.

وی اظهار کرد: گاهی  متن را به لحاظ اتفاقاتی که از قبل برای آن رخ داده است بررسی می‌کنیم؛ مثلا اینکه تاریخ متن را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا بدانیم متن چه پیشینه‌ای دارد (مستشرقان در این زمینه فعالیت زیادی دارند). به عنوان نمونه برخی خاورشناسان در مورد واژه‌های دخیل در قرآن و منشا پیدایش قرآن و شرایط پیدایش آن کتاب نوشته‌اند.

تفاسیر تبلیغی

استاد دانشگاه پردیس فارابی با اشاره به اینکه ما نمی‌توانیم رویکرد غالب کنونی (رویکرد تاریخی در تفسیر) را که تاثیر زیادی روی پژوهشگران بومی ما گذاشته است هم‌عرض رویکرد فقهی قرار دهیم، گفت: نمونه این موضوع، تفسیر نور و نمونه و خیلی از تفاسیری است که در فضای اجتماعی جای خود را باز کرده است که آقای پاکتچی، برای آن واژه تفاسیر تبلیغی به کار بردند.

رویکرد فقهی روشمند است

احمدی اظهار کرد: در عنوان کرسی در حال اجرا، رویکرد فقهی قید شده است که دو وجه ایجابی و سلبی دارد؛ وجه ایجابی این است که نشان می‌دهد رویکرد فقهی به روایات کاملا روشمند است زیرا، همه روایات شناسنامه‌دار شده‌اند ولی در حوزه روایات تفسیری به این دقت و روشمندی نرسیده‌ایم.

وی افزود: در وجه سلبی هم می‌توان به بحث اطلاق و تقیید اشاره کرد زیرا اولین دلیلی که فقیه برای اثبات فرع فقهی می‌آورد اطلاق و ظهور آیه است.

احمدی با بیان اینکه یکی از شاخصه‌های رویکرد فقهی، بحث حجیت است، اظهار کرد: براساس تعاریف، حجیت در فقه به معنای منجزیت و معذریت است؛  یعنی وقتی فقیه یک فرع فقهی را بررسی می‌کند در مواردی که از ادله اجتهادی استفاده از یکسری اصول مانند اصالت الظهور و یا اصالت الحقیقه بهره می‌برد

با دستگاه فقهی نمی‌توان سراغ تفسیر رفت

احمدی بیان  کرد: تاکید بنده این است که ما باید در فضای مطالعات دینی بپذیریم که فضای فقه از غیرفقه متفاوت است یعنی اگر ما با همان دستگاه فقهی قصد داریم وارد حوزه تفسیر و ادبیات تفسیری شویم اصلا رویکرد منضبط و خوبی نیست. علامه طباطبایی می‌فرماید  خبر واحد در بحث تفسیر حجت نیست و ما باید مرز بین فقه را که از مقوله عمل است با تفسیر که از مقوله فهم است جدا کنیم. 

وی اضافه کرد: فقیه نمی‌تواند مکلف را بلاتکلیف بگذارد ولی در تفسیر ممکن است شش قول ذیل یک آیه وجود داشته باشد و مفسر هیچکدام از این اقوال را قبول نکند و دنبال قول جدیدی باشد. 

اصل موضوع جدید نیست

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدوی راد، استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه آیا نوآوری در این کرسی وجود دارد یا خیر، گفت: در سنت تفسیری پیشینیان این مطالب به صورت پراکنده مطرح شده است بنابراین اصل موضوع جدید نیست.

وی افزود: نکته دیگر اینکه  این موضوع حساسیت و اهمیت زیادی دارد لذا حجم کمی را در  مطالعات به خود اختصاص داده است ولی این پژوهش با توجه به بعد میدانی می‌تواند دقیقا نشان دهد که موضوع مورد بحث چیست البته ما وقتی در نوشته ایشان به صفحات پایانی می‌رسیم می‌بینیم که تقریبا حالت ابهام دارد. 

وی درباره تعریف تفسیر گفت: در قدیم تفسیر را پرده برداشتن از معنای لفظ می‌گفتند ولی در  نهایت باز قصد داشتند که مراد خدا را بیان کنند البته همانطور که گفته شد حتی کسی مانند علامه طباطبایی بر این موضوع تصریح نکرده است.

ظرفیت مطالعات خاورشناسانه

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین دیاری بیدگلی به عنوان ناقد گفت: نویسنده، ذهنی سیال و خوش‌اندیشی دارند و ارتباط با آثار خاورشناسان، ظرفیتی را برای ایشان ایجاد کرده است تا بهتر بتوانند قلم‌فرسایی کرده و مطالب جدیدی را بنویسند.

دیاری بیدگلی بیان کرد: بنده اصلاحیه‌ای بر روی عنوان بحث می‌گذارم تا ستیز بین فقها و مورخان را به ذهن متبادر نکند. اصل این سخن شما که نباید تعارضی بین رویکرد فقهی و تاریخی ایجاد کنیم و بنده با این نظر شما، نگاه همدلانه دارم ولی در برخی موارد از جمله اخبار آحاد یا نمونه‌های ذکر شده اشکالاتی می‌بینم که از جمله آنها نبود پردازش دقیق و کامل است.

وی با بیان اینکه شما باید مانور بیشتری روی نمونه‌ها بدهید تا ایده شما برای مخاطبان روشنتر شود، تصریح کرد: اصل ایده بحث شما خوب و دارای اهمیت است ولو اینکه در بین مفسران متقدم و معاصر ممکن است به صورت پراکنده مطالبی در این باره وجود داشته باشد و از طرفی اینکه شما جای ابن بحث را در دانش‌های حدیثی و قرآنی ضروری می‌دانید مورد قبول بنده هم هست.

استاد دانشگاه قم با اشاره به رویکردهای مطرح شده در بحث ارائه‌دهنده درباره تفسیر، گفت: اولین رویکرد، توجه به روایات اسباب نزول در فهم قرآن است نگاه دوم، فهم کلام الهی از طریق نگرش جامع بر کل قرآن با تمرکز بر قرائن متصله یعنی فهم با کمک خود قرآن است که میدان‌دار  این رویکرد علامه طباطبایی است.

وی ادامه داد: نگاه سوم تفسیر با همه قرائن منفصل و غیرمنفصل و به تعبیری تفسیر اجتهادی جامع است که به نظر بنده نگرش شما هم بیشتر به تفسیر جامع اجتهادی معطوف است از این رو توجه ویژه به هندسه  معارف قرآنی لازم است و نمی‌توان دقیقا مباحث را جدا کرد زیرا شبکه‌ای در هم تنیده هستند.

وی تاکید کرد: انتظار این است که تعریف دقیقی از رویکرد تاریخی و فقهی ارائه دهید البته در وسط مقاله تعریف کرده‌اید ولی با توجه به تفاوت در پژوهش‌هایی که در اختیار ما قرار دارد باید تعریف مختار را بیان کنید تا شواهد و نمونه‌ها برای مخاطب بهتر قابل هضم و فهم باشد.

دیاری بیان کرد: در مقدمه خود باید اشاره کنید که آیا این موضوع پیشینه دارد یا خیر؟ در لابلای سخنانتان به خاورشناسان و پرداختن آنها به این رویکرد اشاره کردید و حتی از آقای پاکتچی نام بردید و خوب است پیشینه و استنادات آن دقیقا انجام شود تا مقدار نوآوری بحث تفکیک شود و بتواند فراتر از کرسی ترویجی و در قالب نقد و نظر و حتی نظریه‌پردازی مطرح شود.

این ناقد گفت: بنده انتظار داشتم شواهد شما مستند باشد ولی چون آدرس مطلب را نداده‌اید ممکن است برای مخاطب ابهام ایجاد کند. 4 نگاه بین متاخران و متقدمان برای بنده هم ابهام داشت.

وی همچنین به اقوال مختل درباره حجیت خبر واحد پرداخت و گفت: براساس آنچه آقای فاکر میبدی در کتابش بیان کرده است برخی از علما و مفسرین، حجیت خبر واحد را مطلقا نپذیرفته‌اند؛ برخی در تفسیر و فقه پذیر فته‌اند و برخی هم در برخی موارد مانند فقه پذیرفته و در موارد دیگری رد کرده‌اند. 

انتهای پیام
captcha