امیرعباس ربیعی، مشاور کودک و نوجوان در همدان، در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به تفاوتها و شباهتهای کودکان دیرآموز و کودکانی که اختلال در یادگیری دارند، اظهار کرد: کودکانی که اختلال در یادگیری دارند کسانی هستند که از نظر کنش شناختی از سطح ضریب هوشی بالاتر از 85 و کودکان دیر آموز از نظر ضریب هوش بین 70 تا 85 هستند.
وی با اشاره به کودکانی که اختلال یادگیری دارند، افزود: این کودکان مشکل ارتباط گیری ندارند اما از نظر مشکلات رفتاری دچار بیشفعالی هستند و در عملکرد تحصیلی در یکی از حیطههای خواندن، نوشتن و یا ریاضی دچار مشکل هستند، بین توانایی و عملکردشان تفاوت وجود دارد، اگر این کودکان آموزش ویژه ببینند مشکلاتشان برطرف میشود.
ربیعی ادامه داد: روابط کودکان دیرآموز دچار ضعف و مشکل است، از گروه دوستان طرد میشوند، این افراد از نظر مشکلات رفتاری هم دارای اضطراب و اعتماد به نفس پایین هستند، در همه حیطههای تحصیلی مشکل دارند و عملکردشان نسبت به سطح میانگین کلاس پایینتر است؛ بین پیشرفت تحصیلی و سطح ضریب هوشی آنها تفاوتی وجود ندارد و در حد ضریب هوشی خود عمل میکنند؛ آنها را ناتوان در یادگیری نمیبینیم بنابراین این بچهها همیشه نیاز به کمک و راهنمایی دارند.
وی با تأکید بر اینکه والدین با شناخت ویژگیهای عمومی، نگرشی، عاطفی و شناختی بچههای دیر آموز و مداخله بهنگام میتوانند 5 یا 6 نمره ضریب هوشی آنها را بالا ببرند، تصریح کرد: در ویژگی عمومی این کودکان در مهارتهای حرکتی دچار ضعف هستند مخصوصا در مهارتهای ظریف مانند سوزن نخ کردن، برش یا قیچی زدن. همچنین در درک مفاهیم مشکل دارند، در یادگیریهای ضمنی، کلامی، گنجایش حافظه پایینی دارند و این کودکان در تعمیم دادن یادگیری دچار مشکل هستند.
این روانشناس کودک و نوجوان بیان کرد: کودکان دیرآموز بخاطر اینکه هیجانپذیری بالایی دارند تحمل حضور در کلاس را ندارند و دیر مطالب را یاد میگیرند و زود فراموش میکنند و اختلال رفتاری مثل مشکلات شناختی عاطفی دارند.
وی با اشاره به ویژگیهای شناختی دانش آموزان دیر آموز افزود: این کودکان در تشخیص، تمییز و دستهبندی اطلاعات ضعف دارند، در توجه و دقت ضعیف هستند. معمولا 20 درصد از آنها با نشانههای بیدقتی وارد مدارس میشوند اما این عدم دقت و تمرکز حواس در آنها خیلی بیشتر است و مشکلساز است. همچنین این کودکان ضعف در استراتژیهای ذهنی و تدبیراندیشی دارند و قدرت تجزیه و تحلیل ندارند.
ربیعی ادامه داد: دانش آموزان دیرآموز ضعف در یادگیریهای تلویحی و ضعف در تفکر انتزاعی دارند. یعنی اطلاعاتی که به آنها داده میشود باید تماما عینی و ملموس باشد؛ به طور مثال در یادگیری جدول ضرب دچار مشکل هستند و باید به صورت عینی جدول ضرب را یاد بگیرند. همچنین ضعف در حافظه، ضعف در مهارتهای اجتماعی، ضعف در ارزیابی خود دارند به طوری که نمیتوانند به شناخت از خود برسند.
وی با اشاره به ویژگی نگرشی عاطفی کودکان دیرآموز بیان کرد: این افراد نگرشی منفی نسبت به مدرسه و تحصیل دارند و تعداد غیبتهای آنها در مدرسه زیاد است. معمولا از سمت معلم و همکلاسیهای خود طرد میشوند که باعث میشود یک حالت پرخاشگری نشان دهند، انگیزه تحصیلی بسیار پایینی دارند، عزت نفس پایینی دارند، احساس ناامیدی شدیدی میکنند، به این دلیل که تلاش چندین باره آنها نتیجه نمیدهد دچار درماندگی میشوند. معمولا هدفی برای آینده ندارند، عواطف و احساسات خود را نمیتوانند به صورت مناسب به دیگران منتقل کنند همین باعث میشود که از گروه دوستان طرد شوند.
این روانشناس کودک و نوجوان با تأکید بر اینکه مداخله بهنگام خانواده کودکان دیرآموز نیز مهم است، گفت: خانوادهها به علت اهمیت ندادن به فعالیتهای هوشی و شناختی قبل از ورود به مدرسه باعث میشوند که این کودکان دوره حساسیت رشدی را از دست بدهند و زمانی این خانوادهها به فکر چاره میافتند که آنها وارد مدرسه شدهاند و میبینند که نسبت به همسالان خود ضعیفتر عمل میکنند هر چند تا 9 سالگی میشود برای آنها کاری انجام داد اما خوب است که خانوادهها بحث مداخله بهنگام را بدانند و مراحل رشدی کودکان خود را بشناسند و بدانند که اگر مداخله قبل از ورود فرزند به مدرسه باشد میتوانند کارهای مفید را برای آنها انجام دهند.
وی افزود: والدین فرزندان دیر آموز به دلیل ناآگاهی به مقایسه فرزند خود میپردازند و با طعنهزدن و تنبیه کردن و سرزنشکردن آنها باعث میشوند که این بچهها دچار در خودماندگی شوند و خود را در مقایسه با دیگران کم ببینند و دست از فعالیت بردارند بجای اینکه به فعالیت بیشتر بپردازند، همچنین توهم باهوشپنداری در والدین این بچهها دیده میشود و عدم پذیرش مشکل فرزند، باعث میشود که دوران حساسیت رشدی را از دست بدهند و زمانی بیدار شوند که کاری نمیشود کرد.
ربیعی با تأکید بر اینکه اغلب مشکلات رفتاری و سازشی کودکان دیرآموز را خانوادهها نمیپذیرند، گفت: خیلی از این خانوادهها فکر میکنند که این مشکلات کاملا طبیعی است و از نظر بعد تربیتی و شخصیتی کاری برای آن انجام نمیدهند و تلاش میکنند که کسی به بچه آنها دیرآموز نگوید و این ایجاد مشکل میکند. این خانوادهها بعدها پشیمان میشوند کاش به موقع کاری برای آنها انجام میدادند.
زهرا کرمی
انتهای پیام