محمدرضا فریدونی، مدیر کانون دعاپژوهی صادقین و مدرس گروه معارف دانشگاه بوعلی سینا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان، در تفسیر دعای سوم صحیفه سجادیه با اشاره به اینکه امام سجاد(ع) پس از درود بر حاملان عرش الهی و فرشتگان مقرب الهی، ما را با گروهی از فرشتگان الهی آشنا میکند، اظهار کرد: یک صنف از مخلوقات خداوند فرشتگان هستند و در فرازی از این دعا به تشریح ویژگی و کار خاص فرشتگان اشاره میشود.
یکی از مواردی که ما باید به آن ایمان بیاوریم و بر ما واجب است که به آن اعتقاد داشته باشیم ایمان به فرشتگان الهی است. در فراز اول این دعا امام میفرماید «خدایا! حاملان عرش؛ آن بزرگوارانی که از تسبیح گفتن برای تو سست و بیحال نمیشوند و از منزه و پاک دانستن تو به ستوه نمیآیند و از بندگیات خسته و وامانده نمیگردند و کوتاهی در عمل را بر کوشش در اجرای دستورت ترجیح نمیدهند و از شیفتگی و سرگشتگی نسبت به تو، غفلت نمیورزند.» امام در این فراز ما را به ملائکه الهی که از روی میل و رغبت خود و بدون اجبار به تسبیح و پرستش خداوند میپردازند، متوجه میکنند.
با این عبارات امام سجاد(ع) درمییابیم اجبار در پرستش خداوند برای ملائکه تصوری غلط است، بلکه آنها مختارند و از روی علاقه و با میل این امر را انجام میدهند، بهویژه عبارت «وَ لَا يُؤْثِرُونَ التَّقْصِيرَ عَلَى الْجِدِّ فِي أَمْرِكَ» بیانگر این اختیار است و به این معناست که فرشتگان از روی میل کاری را انجام میدهند بدون اینکه تحت فشار عامل بیرونی قرار بگیرند یا عامل بازدارندهای از درون مانع آنها شوند.
یک گروه از ملائک الهی، ملائک مقربین هستند که به کربیون و ملائک مهیمن نیز معروف هستند. این فرشتگان غرق در دریای الهی، حیران عظمت الهی و در نهایت فروتنی و خضوع قرار دارند، به غیر خود و حتی به خود توجه ندارند. در روایتی آمده است: «خداوند را فرشتگانی است که نمیدانند خدا آدم و فرزندانش را آفرید.» یعنی به چیزی غیر از عبادت خداوند توجه ندارند.
بیشتر بخوانید:
بندگان خدا وقتی تک میلی میشوند میل خود را در مسیر محبت و معرفت خدا قرار میدهند، همچون اویس قرنی بنده صالح خداوند که شب تا صبح فقط سجده میکرد؛ اما بیخبران از قافله اهل معرفت عقب ماندند و هنوز بر سر مسائلی همچون فلسفه پرستش و نماز چیست ماندهاند که این نشان از خودپرستی و منیت است.
آیه 20 سوره انبیا «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ؛ صبح و شام مشغول تسبيح پروردگارند و سستى نمىكنند» و آیه 50 سوره نحل «يَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ؛ از قهر خدا که فوق همه آنهاست میترسند و هر چه مأمورند اطاعت میکنند» بیانگر مقام فرشتگان در پرستش است، مسلماً بنده هر قدر به خدای خود تقرب پیدا کند بیشتر به عظمت کبریایی خدا آگاه و بیشتر ذلت خود را حس میکند و غرق در خضوع و خشوع خداوند میشود و جز به عظمت خداوند به چیز دیگری فکر نمیکند، این صفت فرشتگان الهی است که البته فقط مختص آنان نیست بلکه بندگان صالح خداوند نیز به این صفت دست پیدا میکنند.
همچنین در آیه 19 سوره انبیا میفرماید «وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ؛ و آنان كه در نزد او هستند، از عبادتش به تكبر سر نمىتابند و خسته نمىشوند» ملائکه هرگز از یاد خدا غافل نیستند و از عبادت او سرپیچی نمیکنند، ترس آنها از خداوند به خاطر کوچکی و درک فقر خود و بزرگی خداوند است، وقتی کسی کوچکی خود را در مقابل بزرگی و عظمت خداوند درک کرد همان ترس است که قرآن کریم در مورد آن میفرماید: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ؛ اما هر كس كه از ايستادن در برابر پروردگارش ترسيده و نفس را از هوى بازداشته،» (نازعات/ 40) درک عظمت خدا انسان را از معصیت باز میدارد.
امام سجاد(ع) در فراز دوم دعا به فرشتگان سرآمد خداوند میپردازد؛ حضرت اسرافیل که صاحب صور است با اجازه خداوند روح را در مردگان میدمد، فرشته دیگر عزرائیل است، (دو فرشتهای که نامشان در قرآن نیامده اما در روایات به آن اشاره شده است). جبرئیل و میکائیل دو فرشته دیگر هستند؛ در مجموع چهار ملائک سرآمد سایر ملائک هستند.
در روایت داریم وقتی خداوند آسمان و زمین را آفرید صور را به فرشتهای به نام اسرافیل سپرد و به او اجازه داد طی دو مرحله در آن بدمد، در مرحله اول تمام موجودات زمین و آسمان با نفخه در آن بیهوش میشوند (مگر کسانی که خدا بخواهد) در این نفخه افراد درمییایند به هر چه غیر خدا دل باخته بودند باطل بوده است، آیه «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ۖ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ در آن روز فرمانروايى از آن كيست؟ از آن خداى يكتاى قهار» (غافر/ آیه 16) میفرماید کسی را یاری آن نیست که سؤالات را پاسخ دهد.
سپس جناب اسرافیل نفخه دیگری میدمد، همه به هوش میآیند و زنده میشوند و درمییابند که حیات و هستی و کمال واقعی از آن خداست. هیچ کس در کمالی که دارد به تنهایی و بدون لطف و نظر خدا نرسیده است. انسان باید تهذیب نفس داشته باشد باید بداند تمام این تأکیدات برای این است که مستقل و بدون عنایت خداوند کاری از پیش نمیبرد، نه صفت خوبی را میتواند به دست بیاورد نه حتی صفت بدی را.
وظیفه خاص اسرافیل با اجازه خداوند حیات بخشیدن به اجساد و کالبدهاست، تا بندگان را بهسوی کمال و رشد حرکت دهد. یکی دیگر از فرشتگان حضرت میکائیل است که بنا به تعبیر امام سجاد(ع) در نزد خداوند جایگاه ویژهای دارد، مأمور ارزاق، رشد و نمو است، اگر میکائیل نباشد رشد و نمو وجود ندارد و در عوالم دیگر رشد و کمال صورت نمیگیرد. میکائیل خازن رحمت الهی است و نعمتهای خداوند به دست این ملائک بر خلق نازل میشود.
امام(ع) میفرماید «درود خداوند بر جبرئیل که صاحب آسمانها فرمانبردار او هستند»، رسالت ویژه این فرشته نصرت اولیای الهی است تا بر دشمنان نصرت یابند. در قرآن کریم در شأن حضرت جبرئیل آمده است «إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ، كه قرآن سخن فرشته بزرگوارى است» یعنی فرستاده بزرگ خداوند جبرئیل است که بر وحی خداوند امین است، وظیفه او رساندن پیام خداوند به رسولان و انبیاست.
فرشته دیگر عزرائیل یا ملکالموت است که امام سجاد(ع) در این دعا اسم این فرشته را نیاورده، اما در ضمن عباراتی که بیانگر صفاتی در مورد ملائک است این فرشته نیز برداشت میشود، در قرآن کریم در آیه 11 سوره سجده به این فرشته الهی اشاره شده است «قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ؛ اى پیامبر، بگو: فرشته مرگ که بر شما گمارده شده است، جان شما را مىستاند، سپس به سوى پروردگارتان بازگردانده مىشوید» این فرشته عهدهدار گرفتن جانهای شماست، کار او جدا کردن انسانها از این عالم و انتقال آنها به سرای آخرت است، اگر عزرائیل نباشد انسانها در یک مرتبه توقف میکنند.
ایمان به ملائکه مرتبهای از ایمان به خداوند است و به رسالت آنها باید ایمان بیاوریم. ارواح بشری که جلوهای از جلوات روح است بر چند دسته هستند؛ در روایت داریم خداوند پنج روح یا حیات را به پیامبران عطا کرده است از جمله روحالقدس، روحالایمان، روحالقوه، روحالشهوه و روحالبدن.
در روایت دیگری داریم خداوند به مؤمنان یا اصحابالمیمنه نیز روحالایمان، روحالقوه، روحالشهوه و روحالبدن عطا شده که در روایت داریم وقتی مؤمن گناه میکند این روحالایمان از او خارج میشود و دوباره با توبه به وجود او باز میگردد، همچنین به اصحابالمشئمه افرادی که از خداوند سرپیچی و نافرمانی میکنند سه روح از جمله روحالقوه، روحالشهوه و روحالبدن داده شده است. این دسته از انسانها از داشتن روحالایمان محروم هستند، چراکه آنها خداوند و پیامبر خدا را نشناختند.
لازم است در این دعا به جایگاه عظیم ملائکه به آن توجه کنیم، آنچه امام سجاد(ع) در این دعا به آن اشاره میکند این است که رشد ملائک، ناشی از عبادت و معرفت است. پیمودن راه خدا در صورتی امکان دارد که انسان عبد مطلق خدا باشد و بندگی خدا را انتخاب کند.
پنجمین فرشتهای که امام سجاد(ع) اشاره میکنند ملکی به نام «روح» است که بر ملائک حجب گماشته شده است، در این فراز میفرماید «وَ الرُّوحُ الَّذِی هُوَ عَلَی مَلَائِکةِ الْحُجُبِ»، حجاب به معنای مانع و فاصله بین دو چیز است، بین خداوند و انسان حجابی وجود ندارد مگر انسان خود حجاب ایجاد کند. بزرگترین حجاب خودیت، نفسانیت، پیروی از هواها و هوسها، وابستگی و دلبستگی به دنیا است.
با توجه به آیه پنجم سوره فاطر «فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۖ وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ زندگى دنيا شما را نفريبد، و آن شيطان فريبنده به خدا مغرورتان نگرداند»، یکی از معنای حجاب خودیت انسان است و معنی دیگر اینکه خود انسان مانع میشود، اینکه انسان برای خود هستی مستقل و جدایی از خداوند در نظر بگیرد که این مانعی بین او و پروردگارش میشود. بدون هستی خداوند، هستی دیگری در عالم امکان وجود ندارد، خداوند به عالم هستی قدرت داده اگر این معنا به توفیق ولایت و ائمه معصوم(ع) برای انسان تبیین شود انسان از قید خودیت رها میشود. حافظ میگوید در این باره شعری دارد میگوید «تو خود حجاب خودی حافظ از میان خود برخیر...».
به تعبیر اهل معرفت اعتماد به نفس نوعی خودیت است و باید به حق و خدا اعتماد داشت، امام سجاد(ع) در این دعا میفرماید این ملائکه(حجب) در مافوق آسمانها قرار دارند، به دلیل کثرت و تعداد بالا همدیگر را نمیشناسند و حق تعالی را به زبانهای مختلف تسبیح میکنند یکی دیگر از معانی این ملائک این است که پردهداران معارف الهی هستند. در دعای ماه رجب میخوانیم «وَصَلّی الله علی محمد المنتجب و علی اوصیائه الحجب» اوصیائه الحجب آن دسته از اولیای خدا هستند که پردهداران معارف الهی هستند که برای دستیابی به آن حقایق باید به سراغ آنها که معصومین هستند رفت.
در این دعا اشاره میکند اگر کسی بخواهد به معرفتی دست پیدا کند و حقیقتی از عالم بر او مشخص شود باید به خدمت امامان معصوم برود در غیر این صورت به حقیقت دست پیدا نخواهد کرد. معنای دیگر برای این ملائک میتوان گفت این ملائک کسانی هستند که گمنام هستند، اصولا کسانی که اهل حقیقت هستند سرو صدا و ادعایی ندارند. بندگان خاص الهی و اهل معرفت وقتی به هدایت مردم میپردازند میدانند این هدایت به اذن خداوند انجام میشود.
اکرم یوسفی پارسا
انتهای پیام