کد خبر: 4220935
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۸

کتاب «ایستاده در غبار» روانه بازار شد

مدیر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس همدان از چاپ و انتشار کتاب «ایستاده در غبار» به‌عنوان اولین کتاب جهادگران عرصه سلامت به نویسندگی لیلا گودرزیان‌فر و با مصاحبه‌گری خبرنگار ایکنا خبر داد.

کتاب ایستاده در غبارمحمد برخوردار، مدیر ادبیات و تاریخ دفاع مقدس اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، از چاپ کتاب «ایستاده در غبار» به‌عنوان اولین کتاب این استان در زمینه جهادگران سلامت در حوزه تغسیل و تدفین اموات کرونایی خبر داد و گفت: تاکنون یک کتاب با چنین موضوعی در کشور کار شده که بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

وی بیان کرد: کتاب ایستاده در غبار به نویسندگی لیلا گودرزیان‌فر، نویسنده جوان همدانی و با مصاحبه‌گری عاطفه ابرار پیراسته خبرنگار ایکنا انجام شده است که علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به کتابفروشی «آوای کتاب» در همدان و یا به‌صورت مجازی این کتاب را خریداری کنند. 

برخوردار با بیان اینکه این کتاب از سوی انتشارات حماسه ماندگار چاپ و روانه بازار شد، تصریح کرد: با توجه به اینکه این کتاب با موضوع جذاب و جدیدی انتخاب شده و با قلمی ساده و روان به رشته تحریر در آمده است انتظار می‌رود مورد اقبال قرار بگیرد.


بیشتر بخوانید:


وی با اشاره به اینکه تلاش می‌شود با حمایت از نویسندگان نوقلم از ایده‌ها و سبک نگارش آن‌ها در نوشتن کتاب استفاده کرد، افزود: این کتاب اولین اثر در حوزه سلامت است که با هدف ثبت و ضبط ایثار و فداکاری مردم همدان و با تأکید رهبر معظم انقلاب در این زمینه نگاشته شده است‌.

برخوردار با اشاره به اینکه کار تألیف این کتاب در ایام شیوع کرونا و در سال 1400 انجام شد، گفت: یک نسخه از این کتاب بعد از تألیف و کسب مجوز به چاپ رسید که در صف انتشار با تیراژ بالاتر قرار گرفت و در خردادماه امسال برای عرضه به مخاطبان روانه بازار شد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «در لحظات اول، نفس کشیدن در محیط غسالخانه آن هم با آن همه پوشش برایم سخت بود. گرمای نفسم به صورتم می‌خورد، عینکم بخار می‌کرد و به سختی می‌شد اطراف را دید، چاره‌ای نبود باید تحمل می‌کردم. 

در این فضای غبارآلود کرونایی در خط مقدم ایستاده بودم. مرگ بازیچه دستانم شده بود، قطرات عرق از سر و صورتم جاری می‌شود و حتی نمی‌توانستم آن را پاک کنم. چند لحظه از حضورم در آن محیط نگذشته بود که فهمیدم مهمان داریم، مهمانی که باید پاکیزه می‌شد تا به دیدار معبودش برود... .»

انتهای پیام
captcha