نشست بررسی «رویکرد تربیتی اصحابالحسین(ع) و نقش زنان در واقعه کربلا» به منظور بررسی برجستهترین جلوههای اخلاقی و تربیتی و ارائه الگوی ارزشمند در زمینه تربیت دینی و همچنین بررسی نقش زنان در این واقعه در دفتر خبرگزاری ایکنا همدان با حضور دو عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، معصومه ریعان و علی اکبر عروتی موفق برگزار شد. در شماره اول این گزارش اصول تربیتی که از مکتب و نهضت حسینی باید آموخت بررسی میشود و مؤلفههای رفتاری و تربیتی یاران امام حسین(ع) بیان میشود.
علی اکبر عروتی موفق، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، در این نشست اظهار کرد: مسئله تربیتی امروز از گمشدههای جامعه است، یکی از مشکلات جامعه ما اخلاق و یا به نوعی بداخلاقیهاست که این مسئله هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی دیده میشود و این ناشی از افول موازین اخلاق و تربیتی است.
جامعه ما به اخلاق و تربیت اسلامی نیاز دارد و لازم است جایگاه اخلاق در مکتب نبوی، علوی، فاطمی و حسینی را بررسی کنیم. به این صورت که بدانیم در بزنگاهها و مسائل مختلف چگونه باید عمل کرد و از آن حرکات درسهایی بگیریم.
با ظهور حضرت محمد(ص) یک حرکت اخلاقی و تربیتی ایجاد شد، نهضتی که پایههای آن بر اخلاق استوار است، ظهور پیدا کرد. همانطور که خود پیامبر(ص) میفرماید من برای تکمیل فضایل اخلاقی مبعوث شدم، این مهم در آیات قرآن نیز بیان شده است.
نبی مکرم اسلام مدرسهای را پایهگذاری کرد که در آن انسانهای بزرگی تربیت شدند و توانستند تعالی پیدا کنند، پس از رحلت پیامبر(ص) این مهم به دست امام علی(ع) ادامه پیدا کرد و در مکتب ایشان نیز انسانهای بسیار بزرگی رشد پیدا کردند.
حرکت امام حسین(ع) مکتبی را پایهگذاری کرد که رویکرد تربیتی آن به بزرگترین حادثه انسانی یعنی واقعه عاشورا بازمیگردد حرکتی فراتاریخی و جغرافیایی برای دمیدن روح تعهد در انسانها تا بتواند آنها را به سوی رستگاری و تعالی سوق دهد. در حرکت امام حسین(ع) یک سری اصول تربیتی را شاهد هستیم که تبلور آن در خانواده امام حسین(ع) و اصحاب امام حسین(ع) که در واقعه کربلا حضور دارند دیده میشود.
اعضای این کاروان آمده بودند که در کنار امام حسین(ع) بمانند چه افرادی که از مدینه تا مکه امام(ع) را همراهی کردند چه افرادی که بعدها به این کاروان پیوستند، هرچند بعد از شهادت مسلم و هانی، افراد محدودی که بی هدف و یا با هدف مطامع دنیایی در این کاروان بودند از حضرت(ع) جدا شدند اما غیر از آنها، همه یاران و اصحاب از خالصترین افراد روی زمین بودند که در همراهی امام حسین(ع) ثابت قدم بودند.
این افراد به اصولی پایبند بودند؛ یکی از اصول «توحیدمحوری و عبودیت» است، این افراد موحد واقعی بودند و عبودیت و بندگی را نصبالعین خود قرار داده بودند و در این مسئله در اوج قله قرار داشتند؛ خداترسی و خداپروایی در بسیاری از رجزخوانیها و حوادثی که در واقعه کربلا رخ داده دیده میشود. «حریت و آزادگی» از نکات اخلاقی و تربیتی است که در جای جای صحنههای عاشورا دیده میشود. «عدالتخواهی و ظلمستیزی» از دیگر اصول تربیتی این مکتب است.
«حفظ حدود الهی، مرزبانی از احکام الهی» را در اولین صحبتهای امام حسین(ع) در آغاز حرکت میبینیم، بعد از اینکه معاویه در رجب سال 60 هجری از دنیا رفت و مقدمات جانشینی یزید را فراهم کرد برخلاف معاهدهای که با امام حسن(ع) داشت، امام حسین(ع) در این مورد و عهدشکنی صحبتهایی را مطرح کردند.
برای بیعت با یزید معاویه در چند منطقه با احتیاط عمل کرده بود چراکه میدانست این مناطق جانشینی یزید را به راحتی نمیپذیرند، از جمله منطقه مکه و مدینه، در مدینه که بزرگانی چون حسین بن علی(ع) و خاندان بنیهاشم زندگی میکردند، هم چنین عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر نیز از خاندان با نفوذ و مخالفان یزید بود.
یزید از روی نادانی یا تحلیل اشتباه با خیال اینکه اگر در این زمینه جدی وارد شود هم قدرت و صلابت خود را نشان داده و هم درسی برای دیگران خواهد بود، به ولید بن عتبه والی مدینه نامهای نوشت تا از این سه نفر بیعت بگیرد.
وقتی امام حسین(ع) در کاخ ولید حاضر میشود، یزید را معرفی میکند که او حدود الهی و قرآن را زیر پا گذشته است، شرب خمر میکند، مشهور به فساد است و ...، لذا امام حسین(ع) همچون سایر ائمه در مقابل کسی که حدود الهی را زیر پا گذاشتند ایستادگی میکند. ایشان اولین درسی که به دیگران و به ویژه به اصحاب خود داد این بود که در مقابل این افراد باید ایستاد تا جامعه به سمت رعایت حدود الهی باید برگردد. امام حسین(ع) در ادامه صحبتهایش در مقابل ولید میفرماید آدمی چون من شایسته این نیست که با چنین کسی بیعت کند.
امام حسین(ع) در وصیت نامه خود بیان میکند که برای «احیای امر به معروف و نهی از منکر» یا قیام میکنم، لذا یکی دیگر از اصول تربیتی مکتب سیدالشهدا(ع) احیای این فریضه و بازگشت به سیره نبوی و علوی است.
در مدرسه عاشورا یک سری اصول اخلاقی و تربیتی در سراسر این واقعه دیده میشود، «از خودگذشتگی و فداکاری» را در لحظه به لحظه کربلا چه در بین اهل بیت امام حسین(ع) و خاندان بنیهاشم و چه در بین اصحابی که در این واقعه حاضر بودند مشاهده میکنیم.
عنصر «ادب» را در رفتارها و گفتوگوها بسیار میبیینم، «حق محوری و حق طلبی» نیز یکی دیگر از این نکات تربیتی است. «توجه به عبادت و نماز» که امام حسین(ع) یک شب جنگ را به تأخیر میاندازند تا به عبادت و مناجات بپردازند، این توجه به عبودیت و نماز که در ظهر عاشورا هم تجلی پیدا کرده است و تعدادی هم در این صحنه به شهادت میرسند، لذا توجه به نماز و عبادت از جمله نکات تربیتی است.
«تواضع و فروتنی» در جای جای کربلا دیده میشود افراد بزرگی مثل مسلم بن اوسجه که سن بالایی دارد و در شهر و قبیله خود بسیار شناخته شده است در این صحنه در مقابل فرزندان کوچک و خردسال امام حسین(ع) بسیار متواضع است. «کرامت و عزتمندی» نیز یکی از مسائل پر اهمیت واقعه عاشوراست.
«وفای به عهد» که در قرآن کریم به آن اشاره شده است «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا» (اسراء / آیه 34) و در جای دیگری از قرآن به عنوان یکی از ویژگیهای اولیالالباب معرفی شده که وقتی پیمان میبندند خلف وعده نمیکنند، این مهم در روایات هم بسیار تأکید شده است، از جمله صفات تربیتی بارز اصحاب الحسین(ع) است. از حضرت امالبنین(س) 4 فرزند در عاشورا حضور داشتند و با وجود اینکه اماننامه برای آنها آمده بود، اما زیر بار این امان نامه نمیروند.
«غیرت دینی»، «شجاعت و دلیری» نیز اصول تربیتی که در این واقعه وجود دارد، است، عناصر تربیتی و اخلاقی که در نهضت حسینی شاهد و ناظر آنها هستیم بسیار گسترده است.
در اصل مدرسهای پایهگذاری شد که در آن اصول و نکات بسیار مهم و ارزشمندی وجود دارد، همه این اصول درسی برای امروز جامعه ماست؛ کربلا فقط یک رویداد تاریخی نیست بلکه درسی است برای ما، به طور مثال عنصر تربیتی مدارا امروز در جامعه بسیار مورد نیاز است، امام حسین(ع) تا آخرین لحظات با همه و حتی دشمنان مدارا کردند، سخنرانیها و خطابههای بیار ایشان در واقعه کربلا برای این است که حتی اگر شده یک نفر از گروه کفر و طاغوت جدا شود اپرچه این فرد در صف یاران حسین بن علی(ع) هم قرار نگیرد، برای امام حسین(ع) مهم است که آنها از شقاوت دور نگه دارد؛ به گفته پیامبر(ص) هدایت یک نفر ارزشش بیشتر از همه عالم است.
این اصول تربیتی ارزشمند هستند اما نباید محصور در کربلا و یاران حسین(ع) بماند بلکه اگر کربلا را مدرسه انسانسازی میدانیم باید این اصول را در زندگی خود پیاده کنیم.
در نقش تربیتی زنان حاضر در واقعه عاشورا نقش جهاد و شهادت مطرح نیست بلکه پر رنگ حضور بانوان در این واقعه مطرح است. همه اصحابی که در کربلا به شهادت رسیدند مادران و زنانی داشتند که نقش تربیتی داشتند و این مردان خود در دامان این زنان پرورش پیدا کردند.
یا برخی از این اصحاب به حمایت و تشویق همسر خود وارد این عرصه شدند مثل زهیر بن قین که اگر همسر او تشویق و حمایت نمیکرد اصلا زهیر وارد این صحنه نمیشد لذا نقش بانوان در ماجرای عاشورا یک نقش موسع است. شهدای کربلا که همگی از مردان بودند دلیلی بر کنشگری بانوان بوده است.
به گزارش ایکنا آنچه در این شماره از گزارش خواندید 15 اصل تربیتی استخراج شده از مکتب حسینی بود که در شماره بعدی نقش اثرگذار زنان در واقعه عاشورا تقدیم شما مخاطبان ایکنا میشود.
اکرم یوسفی پارسا
انتهای پیام