به گزارش ایکنا از همدان، برای سومین سال متوالی است که در ایام اربعین حسینی ناخواسته حسی زیبا مرا به سمت موکب قمر بنیهاشم(ع) میکشاند. حدود دو هفته از آغاز فعالیتش میگذرد. هنگام اذان مغرب به موکب میرسم، شنیدن صدای روحبخش اذان در فضای معنوی موکب، گوش و جانم را نوازش میکند و یک باره همه وجودم به سمت بینالحرمین پر میکشد.
بغضی گلویم را میفشارد و چشمانم بارانی میشود، اینجا قطعهای از بهشت عاشقانی است که خادمانش به عشق مولا، خاک پای زائران حسینی را توتیای چشمانشان میکنند و از اربابشان طلب شفاعت دارند. دوربین گوشیام به سمت پسر بچهای میچرخد که زغالهای منقل را باد میزند و مشتی اسپند روی آن میریزد. وای که چقدر فضا دلچسبتر شد. گلهای شمعدانی هم که در ابتدای ورودی موکب کنار هم ردیف شده، زیبایی خاصی به این مکان معنوی بخشیده است.
با خادمان موکب همصحبت میشوم؛ هشت سالی است در مسیر عاشقی گام گذاشته و با ارباب عهد بستهاند این علم و بیرق را بالا نگهدارند. امسال هم از 15 مرداد و بهعنوان نخستین موکب استان همدان فعالیت خود را در راستای خدماتدهی به زوار حسینی آغاز کردهاند و تا اربعین پذیرای زائران هستند.
حدود 60 نفر بهصورت ثابت پای کار هستند اما روزهای شلوغ تعداد خادمان این حرم عاشقی به 120 نفر هم میرسد. اینجا خانواده مرحوم فعلی با 55 نفر، از مادربزرگها گرفته تا آوین دو ساله بهعنوان کوچکترین عضو این خانواده، خادمی زوار را عهدهدارند و به آن افتخار میکنند.
و اما از مصطفی حیدری 38 ساله، مسئول موکب قمر بنیهاشم(ع) چه زیبا سخن میگوید که «مسئول این موکب، امام حسین(ع) است». وقتی شروع به حرف زدن کرد آنقدر خلوص نیتش زیبا بود که دوست داشتی فقط سکوت کنی و سرتاپا گوش باشی. درست است که برای سومین سال روایت موکب قمر بنیهاشم(ع) را شنوا هستم اما حرفهایش تکراری نیست و هر سال روایت جدیدی از زیباییهای موکب دارد.
حرفهای حیدری که خود از بنیانگذاران موکب حسینی است، در یک کلام خلاصه میشود «اینجا برای دیده شدن نیامدیم و اگر هم کسی برای دیده شدن بیاید همان بهتر که نیاید!».
او به جای خالی مرحوم حاجعلی فعلی که دو سالیست دیگر در بین خادمان نیست و مرحوم بهروز عاشوری، جوان خادمی که امسال به دیدار اربابش شتافت، اشاره میکند.
حیدری به سادگی و تواضع حاج علی، از بنیانگذاران اصلی موکب قمر بنیهاشم(ع) که بسیار ساده و بیریا خادمی میکرد، اشاره میکند و یادآور میشود: هر وقت به مشکلی برمیخوردیم حاج علی میگفت بسپارید به امام حسین(ع)، حالا بلند شوید و یک ماشاءالله بگویید، همین حرفهایش نیروی عجیبی به ما برای ادامه کار تزریق میکرد.
او با اشاره به فوت حاج علی، از جانبازان دوران دفاع مقدس بر اثر بیماری ادامه میدهد: حاج علی از پیرغلامان حسینی بود و همواره خود را نوکر خاندان اهلبیت(ع) میدانست و میگفت «به زوار حسین(ع) تا جایی که توان دارید خدمت کنید.»
حیدری با بیان اینکه حاج علی وصیت کرده بود قطعه شعر «بنویسید به روی لحدم/ من فقط عشق حسینبنعلی را بلدم/ننویسید که او خادم بد عهدی بود/ بنویسید که او منتظر مهدی(عج) بود» روی سنگ مزارش حک شود و این نشان از عشق یک عاشق به معشوقش است، اظهار میکند: حاج علی الگوی تمامنمای یک خادمالحسین(ع) برای همه خادمان موکب بود به طوریکه از دیگر وصیتهایش این بود که خانوادهاش تا وقتی میتوانند بیرق و علم حسین(ع) را بالا نگهدارند و امروز 9 فرزندش به همراه خانواده، از علیرضای 48 ساله پسر بزرگش گرفته تا آوین دو ساله از نوههای مرحوم در این موکب خدمترسانی میکنند.
او با بیان اینکه اینجا کسی خود را مسئول نمیداند و هیچ کس به کسی دستور نمیدهد، اظهار میکند: البته اختلاف سلیقه همه جا وجود دارد و در موکب ما هم هست اما هدف یکی است و اگر کسی هم به هر علتی از دیگری دلخور شود، با یک لبخند رفع میشود.
حیدری بهجای خالی بهروز عاشوری دیگر خادم این موکب اربعینی اشاره میکند و یادآور میشود: بهروز پارسال اینجا کنار این آتش چای میریخت و حرارت شعلهها اصلاً برایش معنا نداشت، او تنها عشقش خدمت به زوار اربعین بود.
او تأکید میکند: در این دستگاه باید لباست خاکی باشد و مخلص ورود پیدا کنی. اینجا باید خالصانه گام بگذاری تا دردانه ارباب شوی و مدال نوکریت را بر گردنت بیاویزی. این موکب، حسینی میطلبد و بس. بیشتر خادمان این موکب مستأجر هستند اما این چند روز کار و زندگیشان را تعطیل کرده و در خانه ارباب نوکری میکنند.
این خادم موکب جوانان قمر بنیهاشم(ع) با بیان اینکه سرباز بودن در این سربازخانه، افتخار است و دوست دارم همیشه سرباز این دستگاه باشم و هر روز اضافه خدمت بخورم و هرگز خدمتم تمام نشود، تصریح میکند: وقتی از من میپرسند از امام حسین(ع) چه میخواهی؟ میگویم آرزوهایم را تنها به ارباب میگویم. در ضمن میخواهم اگر روزی مرگم فرا رسید در خدمت و نوکری و راه امام حسین(ع) باشد، این مرگ برایم زیباست. امام حسین(ع) همه را دوست دارد و هیچ کس را مدیون خودش نمیگذارد. نیت که برای آقا باشد بیجواب نمیماند. اینجا باید خاکی بود و خالص تا به عرش رسید. اصلاً خدمت به این ارباب ریا بودنش هم زیباست.
او ادامه میدهد: اینجا خادمی داریم که در ساندویجی کار میکند، اجارهبهای منزلش را ندارد و صاحبخانه جوابش کرده اما به عشق مولا آمده و اینجا خادمی زوار حسین(ع) را میکند و این ازخودگذشتگی است که در بدترین شرایط از زندگی بگذری و بیایی.
حیدری به رسم زیبای مجمع اربعین در این موکب اشاره میکند و میگوید: در یکی از روزهای فعالیت این موکب، یک سینی میوه توسط خادمان بین زوار تقسیم میشود و گرداننده سینی براساس نیتش حاجتش را میطلبد و سال بعد خود نذری میوه برای موکب میآورد.
او در ادامه با بیان اینکه روزانه بین 2000 تا 5000 پُرس غذا به صورت سه وعده کامل و میانوعده بین زائران توزیع میشود، اظهار میکند: خدمات ارائه شده در این موکب شامل تعمیرات خودرو، درنظر گرفتن پارکینگ و محل اسکان زائران، استحمام، سرویسهای بهداشتی، خیاطی، واکس کفش و هر نیازی که زائران داشته باشند، است.
حیدری از همراهی خیرین در یاری رساندن به این موکب قدردانی کرد و با بیان اینکه امسال هم بخشی از امکانات نظیر کولر و پتوشور از سوی آقایان حیدری و اصلاحی که ساکن تهران هستند، تأمین شد، خاطرنشان میکند: فرزندان مرحوم حاج علی فعلی نیز از عمق وجودشان و خالصانه در این موکب خدمت میکنند. در مجموع هر کسی اینجا یک جور با اربابش عشقبازی میکند و خادمی و نوکریش را نشان میدهد.
این خادمالحسین که دو فرزندش به نامهای علیرضا و امیرعباس در این موکب قد کشیده و بزرگ میشوند، مطرح میکند: تمام هزینههای این موکب مردمی است و امسال اداره اوقاف نیز مقداری اقلام کمک کرده است و خوشبختانه تاکنون معطل چیزی نماندهایم و همه چیز میرسد تا پیش زائران اباعبدالله(ع) خجالتزده نشویم.
علیرضا فعلی، از دیگر خادمان موکب جوانان قمر بنیهاشم(ع) است، او 48 سال دارد، وقتی از پدر مرحومش یاد میکنم، چشمانش بارانی شده، انگار دلتنگ پدر میشود. همه خانواده حاج علی از برادران، عروسان خانواده و نوهها در این موکب خدمت میکنند.
این خادمالحسین(ع) با بیان اینکه از زمان راهاندازی این موکب افتخار نوکری و خادمی این موکب را دارم، اظهار میکند: خوشبختانه هر سال وضعیت موکب بهتر از سال قبل میشود.
او که دوست داشت این روزها در کربلا باشد، میگوید: وقتی دلت کربلا باشد همه جا برایت کربلا میشود و سلامت از دور به آقا میرسد. امروز اینجا برای من بینالحرمین است. وقتی یک لیوان به دست زائری میدهیم، این برایمان اوج لذت است.
فعلی ادامه میدهد: امام حسین(ع) همیشه هوایم را داشته و در زندگی چیزی کم و کسر نداشتهام. خدا کند هیچ کس از این خانه دست خالی نرود و امام حسین(ع) شفیع ما در روز قیامت باشد.
کمی آن طرفتر، در آشپزخانه موکب بانوانی هستند که از جان و دل خدمت میکنند؛ در ابتدای حضورم دختر بچهای با یک جاروی بزرگ تمام توجهم را به سمت خودش معطوف میکند. به گفته مادرش نامش آوین است و دو سال سن دارد و اینجا کنار مادر و اقوامش خادمی میکند، خادمی آوین کوچولو، جواب تمام سوالاتی است که از بانوان خادم این موکب دارم.
بانوانی با چهرههای متبسم که اینجا در کنار همسر و فرزندانشان در راه خدا خادمی میکنند و هر یک برای خدمت از دیگری سبقت میگیرد؛ یکی ظرف میشوید و آن یکی پیاز داغ را هم میزند تا نسوزد، بوی خورشت قورمهسبزی و عطر لیموها تمام مشامت را پر میکند. دوست ندارم حس خوبشان را بهم بریزم، چند عکس میگیریم و از آشپزخانه خارج میشوم، یک غذای نذری هم روزی من میشود از این همه عاشقی.
به چایخانه برمیگردم و حسین و طاها دو نوجوان 15 و 12 ساله با لبخند چایی خوشرنگ برایم میریزند، صدای شستن استکان و دسته شدنشان برای زائران لذتبخش است و مرا یاد چایخانه امام مهربانیها، امام رضا(ع) میاندازد. حسین سه سال است با خادمیاش تنها ظهور امام زمان(عج) را طلب میکند و دوست دارد تا وقتی زنده است خادم این خاندان باشد.
حکایت این عشق همچنان باقی است و این میزبانی تمام نمیشود تا اربعینی دیگر، تا وقتی حسین(ع) هست و اربعین به نامش گره خورده...
گزارشگر: فاطمه رحمتی
انتهای پیام