به گزارش ایکنا از همدان به نقل از نوید شاهد، شهید «نورمراد عبدکوند» دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۰ در روستای منورتپه از توابع شهرستان اسدآباد متولد شد. پدرش بابامراد و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و بهعنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و سرانجام 28 بهمنماه ۱۳۶۴ با سمت مسئول دسته در فاو عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجای ماند و 29 خرداد ۱۳۷۴ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش محمدعلی نیز به شهادت رسیده است. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» (احزاب/ آیه ۲۳)
برخى از مؤمنان بزرگمردانى هستند که به عهد و پیمانى که با خدا بستند کاملاً وفا کردند و برخى بر آن عهد ایستادگى کردند تا به راه خدا شهید شدند و برخى به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.
این حقیر وصیتنامه خود را شروع مىکنم «ولا حول ولا قوة الا باالله العلى العظیم» قال على(ع). «مرگ با عزت بهتر از زندگى با ذلت و خفت است.» سلام و درود خداوند بر پیامبر بزرگ ما حضرت محمد(ص) و وصى او مولا و سرور ما على(ع) و بر منجى عالم بشریت امام زمان(عج)، فرمانده محترم و تسکیندهنده قلب این حقیر و نایب بر حقش رهبر جهان اسلام امام خمینى؛ و سلام بر تمامى شهداى گلگونکفن اسلام از هابیل تا حسین(ع) و از حسین تا شهداى انقلاب خونبارمان.
خدایا خودت شاهد و گواه باش که این بنده حقیرت به عشق تو و در راه تو و ذکر تو حرکت کردم و اینک پیروزى اسلام و آزادى کربلا و قدس عزیز و سرانجام پیوستن به تو و دیدن روى فرمانده عزیزم امام زمان(عج) را آرزو دارم آخر من مدتى است او را صدا مىزنم سر در بیابان مىنهم این ناله را سر مىدهم یا بن الحسن یا بن الحسن که شاید نظرى کند و دستى بر سر سرباز کوچش بکشد.
من درس آزادگى را از سرور آزادگان حسین(ع) آموختم و در این برهه از زمان که جهان کفرآیین اسلام را پایمال مىکند و احکام الهى را محو کرده است به فرمان امام عزیز فرزند رسولالله(ص) فقیه عادل و عارف امام خمینى بر خود واجب دانستم تا لبیکگویان به نداى او جواب داده و به جبهه بیایم و تا آخرین فشنگ و قطره خونم در راه آرمان مقدس اسلام مىجنگم تا به آرزوى دیرینه خود برسم و به امام بگویید امام عزیز اگر خونم بر زمین بریزد در آخرین قطره خونم و لحظات جان کندنم فریاد خواهم زد ما همه سرباز سرافراز توایم خمینى گوش به فرمان توایم خمینى.
در معبد عشق جان را، نثار باید کرد/ بى بسر به لقاى یار باید رفت/ یعنی به حسین اقتدا باید کرد/ دینى است که اینگونه ادا باید کرد
این شعر را بر سر مزارم بنویسید.
خدایا دوست دارم شهید شوم نه بهخاطر اینکه از زندگى ناراحتم یا بخواهم از این دنیا فرار کنم بلکه مىخواهم گناهانى که مرتکب شدهام بهوسیله رنج و کوشش و ریختن خون ناقابلم در راه تو پاک گردد و مىخواهم به رهبر عزیزم بگویم که رهرو راهشان بودهام.
برادران عزیز آگاه باشید که در این برهه از زمان جنگ اسلام با جهان کفر است و بر تمام مسلمانان واجب است که از اسلام و حیثیت انقلاب و نهضت حسین دفاع کنند و قدم بر عرصه میدان بگذارند، مبادا بىتفاوت باشید که فرداى قیامت باید جوابگو باشید، گرچه حسین بین ما نیست، اما فرزند بزرگوار او بین ماست و مکتب مکتب حسین است، هرکس سکوت کند مسلمان نیست.
برادران بزرگوار بدانید که زندگى دنیا گذرگاهى بیش نیست پس سعى کنید در فکر تجملات زندگى نباشید و حب مال و ثروت و جاه و مقام شما را فریب ندهد. بهسوى جبهههاى نور علیه ظلمت بشتابید که فردا دیر است، شتاب کنید لکه ننگ بر پشتیبانى خود نزنید، وارد میدان جنگ شوید و محرومان و مظلومان را نجات دهید از چنگال خونآشامان و یزیدیان زمان خود.
شما را به خدا لحظهاى به خودتان بیایید و از خواب غفلت بیدار شوید، محسوسات خود را کنار بگذارید، از همه جا ببرید و بهسوى خویش برگردید و در غلاف وجود خود فرو روید و به دقت بنگرید که گذشتهها رفت و آینده مجهولالحال است. فکر کنید که آخر چه خواهى شد؟ تا کى حیات خواهى داشت؟ عاقبت حادثه مرگ و مرض سراغمان مىآید و بالاخره روزى این قفس تن خواهد شکست و مرغ محسوس روح پرواز خواهد کرد پس مرگ حق است، اما چگونه مرگى؟ مردن در بستر، زیر بار ذلت رفتن یا راهى نور شدن.
خدایا احساس مىکنم که دنیا برایم تنگ است و برایم زندان شده، خدایا از سنگینى گناهان خسته شدهام، دردمندم، روحم از شدت درد صیحه میزند، احساسم شعله میزند، خدایا دیگر مرا نجات بده من جز تو کسی را ندارم.
و اما پیام من به برادران حزبالله؛ عزیزان مبادا نسبت به مسائل جنگ و انقلاب بىاهمیت باشید که انقلاب حاصل از خون هزاران شهید آغشته به خون است، مبادا امام را تنها بگذارید، پشتیبان امام باشید و پیرو خط ولایت فقیه باشید که ما هر چه داریم از امام و روحانیت در خط اوست. پیامهاى امام و آیتالله عالیقدر و وصى امام را مو به مو اجرا کنید، بدانید که وصى امام همان جریان غدیر خم است مبادا بىاهمیت باشید.»
انتهای پیام