امام رضا(ع) همزمان با شروع قرن سوم هجری وارد ایران شدند. از سال ۱۲ هجری قمری فتوحات اسلامی در ایران شروع شد و همزمان بهویژه در دوران حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) مردم با خاندان آل بیت(ع) آشنا شدند و انس گرفتند و تشیع در این سرزمین نفوذ یافت.
مناطقی مثل مدائن، قم و خراسان اولین مناطقی بودند که در همان سده اول هجری به تشیع گرایش پیدا کردند. در اینجا این سؤال مطرح است که ورود امام رضا(ع) به ایران چه تأثیری در گسترش تشیع در بین ایرانیان داشت. بهمنظور بررسی نقش امام رضا(ع) در شکلگیری تمدن اسلامی و چگونگی تأثیرگذاری ایشان در گرایشها و نگرشهای اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایرانیان خبرنگار ایکنا از همدان با حجتالاسلام والمسلمین مصطفی سلیمانیان، مدرس حوزه علمیه همدان گفتوگویی کرده است، که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
اسلام در قرن اول وارد ایران شد، اما جامعه ایران یکدست مسلمان نبودند. مذاهب مختلفی در کشور وجود داشت و شکلگیری یک جامعه واحد با مشکل جدی مواجه بود.
مأمون خلیفه عباسی در بین عباسيان دارای مقبولیت نبود، چراکه مادر ایشان ایرانی بود و بیشتر امین مقبول اعراب بود و پدر ایشان از عراق در منطقه مرو لشکرکشی کرد که برای نبرد با غیرمسلمانانی که آنجا بودند آماده شود. هارون در همان ایامی که در مرو بود زندگیاش به پایان رسید و امین جوان که شایسته حکومتداری نبود پس از قضایای مأمون به حکومت رسید.
مأمون مشکلات عدیدهای در ایران داشت و برای شکلگیری جامعه اسلامی با تعدد آرا و مذاهب در ایران مواجه بود و همین امر اجازه ایجاد یک تمدن واحد اسلامی را به او نمیداد. از آنجایی که مأمون میدانست مردم قلباً دوستدار اهل بیت(ع) هستند و بهدلیل اهداف سیاسی و از خوف اینکه مردم به امام رضا(ع) بپیوندند و یک حکومت شیعی تشکیل دهند، ایشان را به مرو آورد. هجرت تاریخی امام رضا(ع) آثار و برکات زیادی برای ایران داشت. جامعه ایران در آن زمان یکدست نبود و برای تشکیل یک تمدن اسلامی واحد نیاز به یک محور وحدت بود.
بهترین عامل برای تشکیل یک تمدن و همراهی مردم وجود یک محور واحد و تأثیرگذار بر دلهای مردم است که با اتفاقات جامعه آن روز به دست مأمون، امام رضا(ع) در ایران به محور محبت مسلمانان تبدیل شدند.
در حال حاضر سالانه میلیونها زائر از سراسر کشور از شیعه و سنی به پابوس امام رضا(ع) میروند که این جریان در گذشته هم به همین شکل بوده است.
در حقیقت بدون یک محور محبتی، تمدن ادامهدار اسلامی شکل نمیگرفت. نمایندگان حکومت بنیامیه و بنیعباس جسمی بیجان از اسلام به مردم ایران نشان داده بودهاند، اما هجرت امام رضا(ع) مانند روحی بود که در این کالبد بیجان دمیده شد و مردم ایران را شیفته و دلداده اسلام و تشیع کرد و تمدن اسلامی ایرانی را در این سرزمین پاینده و ابدی کرد و محبت اهل بیت(ع) را با گوشت و خون مردم این دیار آمیخت.
تمدن نیاز به یک پشتوانه علمی دارد و اگر تفکر و مکتبی دارای پشتوانه علمی نباشد نمیتواند شکل بگیرد و حتی مکتبهای انحرافی هم یک فیلسوف را نام میبرند و میگویند ما پیرو مکتب آن فیلسوف هستیم، بنابراین ایجاد یک تمدن اسلامی در ایران نیازمند یک پشتوانه علمی و فکری مهمی بود که میتوانست اختلاف مذاهب را حل و تمدن اسلامی شکل بگیرد.
در ایران آن زمان مسیحیان، زرتشتیان، صائبین و افراد مختلفی وجود داشتند، مناظرهای که مأمون در میان امام رضا(ع) و دانشمندان مذاهب دیگر شکل داد، و خبری که از برتری امام رضا(ع) در این مناظره به اقصینقاط کشور و کشورهای همسایه پخش شد، برتری علمی و پشتوانه علمی و فکری تشکیل نظام تمدنی در اسلام را فراهم کرد. گرچه حکومت اسلامی قبلاً شکل گرفته بود، اما این حکومت مردمی نبود و در نهاد عموم مردم شکل نگرفته بود.
تأثیر حضور امام رضا(ع) و شکلگیری این تمدن اسلامی فقط برای ایران نبود. اکنون میبینیم که سالانه مسافران بسیاری از افغانستان، پاکستان، هند و... به ایران میآیند؛ به عبارتی مرقد مطهر امام رضا(ع) فقط محور محبتی مردم ایران نیست بلکه محور وحدتی برای قلبهای مسلمانان جهان است.
گرچه پای امام رضا(ع) به افغانستان و پاکستان و... نرسید، اما این خورشید هشتم که در منطقه خراسان تابید اثرات آن فقط برای خراسان نبود بلکه کشورهای اطراف هم بود.
انتهای پیام