به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید «سیدعابدین شاهمرادی» در پنجم شهریورماه ۱۳۴۳ در روستای گنبله از توابع شهرستان اسدآباد به دنیا آمد. پدرش سیدکریم و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و بهعنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت و سرانجام در روز دوم تیرماه ۱۳۶۴ در بانه هنگام درگیری با نیروهای ضدانقلاب براساس اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه سیدعابدین شاهمرادی
«لألف ضربة بالسیف أهون علی من میتة على فراش» امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اگر هزار ضربت به فرق من فرود بیاید که به این وضع کشته شوم بهتر است که در بستر با یک بیمارى بمیرم.
حرفها تکرارى است، اما هر چه هست حق است و حق را گرچه تلخ باشد باید بیان کرد. من با آگاهى کامل و بصیرتى عمیق به جهاد و شهادت در این راه قدم برداشتم که اسلام مکتب جهاد و شهادت است و این راه را انتخاب کردم و جانم را به جانانم یعنى الله واگذار کردم و سرافرازم از اینکه راهى نیکو را انتخاب کردم.
وقتى که همه چیز حتى محبتها و عبادتها براى خدا باشد، وقتى که غمها و شادیها براى خدا باشد، وقتى که گریهها و خندهها براى خدا باشد، وقتى که سکوت و فریاد براى خدا بود، وقتى همه چیز خدایى بود نه شیطانى، دنیا جلوهاش عوض مىشود.
وقتى که درست بیندیشى به این حقیقت پى خواهى برد که هیچ کس نیست، هیچ چیز نیست، در میقات وجود خسى هم نیست، همهاش خداست، همه چیز خداست، دوستیها، عبادتها، حرکات و سکنات، همه چیز از خداست و اینجاست که از تو مىخواهم اى پروردگار عالمیان که این سعادت را به من بدهى که بتوانم در راه تو گام بردارم و در این راه به شهادت برسم.
آرى شهادت سعادت مى خواهد که انشاءالله این سعادت بر من تعلق گیرد.
مگر انسان یک دفعه بیشتر مىمیرد پس چه بهتر که این بار هم در راه خدا و شهادت باشد و ما باید این نکته را بدانیم که شهادت وسیلهاى است براى پیروزى و پیروزى هدف است و اینجاست که هدف وسیله را توجیه مىکند نه هیچ جاى دیگر و این را هم باید بدانیم که هر انقلابى دو چهره دارد؛ خون و پیام و من با خون خود و شما اى زندگان تاریخ باید پیامآور خون شهیدان باشید و پیام اسلام و قرآن را به سراسر جهان ابلاغ کنید.
امروز ایران کربلایى دیگر است و روزش روز عاشورا و صحنه، صحنه امتحان الهى. پس اى حسینیان به پیش تا این برکت و خوان الهى پهن است شتاب کنید و از آن تناول کنید که درنگ موجب پشیمانى است. سفرهاى که پهن شده و روزى نه چندان دور جمع خواهد شد. هرکس استفاده کرد که برده وگرنه ضررى کرده که جبران آن غیرممکن و یا مشکل مىباشد و مىتوان از آن بهعنوان ذوب یخ در بیابانى بر هوت تعبیر کرد.
غربال الهى به حرکت درآمده و مشغول جدا کردن پاکها است، پس بکوشیم که جزء پاکان باشیم. در پایان وصیتم از خداوند طلب امتنان دارم که مرا به فیض عظیم شهادت که آرزوى دیرینهام است، برساند.»
انتهای پیام