به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید «محمد جانجان» اول شهریورماه ۱۳۴۸ در روستای امیرآباد فیروزان از توابع شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود. پدرش محمدولی و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و سرانجام 30 دیماه ۱۳۶۶ در ماووت عراق براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ مپندارید آنان که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه آنها زنده هستند و در نزد خدایشان روزی میخورند.
با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت قائم(عج) و سلام و درود بر نایب بر حقش امام امت حامی مستضعفین عالم و دشمن استکبار جهانی و سلام بر تمامی رزمندگان جان بر کف این شب شکافان و عاشقان مخلص حسین و سلام بر خانواده معظم شهدا و مجروحان و اسرای در بند استکبار جهانی. ای تاریخنویس بشکند قلمت اگر ننویسی که اصحاب خمینی را چگونه کشتند.
خدایا به امام حسین(ع) بگو که شهدای ما همچون تو سر در بدن ندارند و با لب تشنه شهید میشوند. خدایا به مهدیات بگو که لشکر عظیم اسلام برای یاریات در انتظار توست. خدایا به رجایی بگو که قرارداد صلح با کفار را امضا نخواهیم کرد.
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید کی هستید؟ از کجا آمدهاید و برای چه آفریده شدهاید؟ آیا تاکنون فکر کردهاید که مرگ در انتظار شماست پس چرا از مرگ هراسانید و فرار میکنید؟ آیا شما فقط برای این آفریده شدهاید که در رفاه و عیش و نوش و خوردن و خوابیدن و راضی کردن هوای نفسانی خود باشید یا اینکه به قول یک عده ریاکار و موذی که فقط فکر میکنند قرآن فقط حکم نماز و روزه را داده است، مگر نه اینکه حکم جهاد و دفاع از قلم و اسلام بر شما واجب است.
نماز و روزه و پرهیزکاری و وصل شدن به احکام الهی راه حق و باطل را به ما میآموزد و این ما هستیم که باید با تحمل سختیها و ریاضت کشیدنها و با عملمان راه حق را پیموده و مرگ در راه خدا و اسلام را با آغوش باز بگیرم.
حال من که از جان خود گذشتهام، ولی شهدای دیگر از خیلی چیزها گذشتهاند، مثلاً از مال و عیال و از جانشان در راه خدا انفاق کردهاند و از پدر و مادرم طلب حلالیت میخواهم و در فراق من شیون و زاری نکنید و اگر آرامش روح مرا میخواهید بیشتر به خدا متوسل شوید و اگر خواستید گریه کنید برای تنهایی حسین(ع) و اهل بیت حسین گریه کنید.
از برادران بزرگوارم صبر و عفو میخواهم و پیام من به شما این است که سنگر مرا خالی نگذارید و تداوم بخش راه من باشید و پیام من به خواهرانم این است که حجاب اسلامی را رعایت کنید و بعد از من بر شما واجب است کار زینبی کنید و از قوم و خویشانم میخواهم که مرا حلال کنند و از دیگر دوستان میخواهم به فرمان امام امت لبیک گویند و از این فرصت استفاده کنند و در پایان دعا برای امام یادتان نرود و چند قطعه شعر را به برادران تقدیم میکنم.
«این حسین کیست که همه در طبش تب دارند/ بعد قتلش همه ارض و سماء بیمارند/ این حسین کیست که در خیمه ویرانه او/ عاشقان هرچه که دارند به سودا آرند/ به سر کوی حسین گر نظری اندازی تو/ یک نفس اهل ولا جان به رهش بگذارند/ عیب من نیست اگر در طلب خاک درش/ عمر خود را بنهم ارض و سماء بگذارند/ آدم از توبه نمود و پذیرفت خدا/ رو به عرش ضجه کنان نام حسین را آورد.»
انتهای پیام