کد خبر: 4283823
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۸

پدری که نام دخترش را با اهدای عضو جاودان کرد

مهرسا وقتی کلاس اول ابتدایی بود و کارت‌ اهدای عضو مرا نگاه می‌کرد، یک روز گفت بابا این کارت برای چه کاریه؟ برایش روند اهدای عضو را توضیح دادم، مهرسا گفت بابا برای من هم از این کارت بگیر و این جریان در روند رضایت دادن ما برای اهدای اعضای مهرسا بسیار تأثیرگذار بود.

نشست روز اهدای عضو در ایکنا همدانمرگ حقیقتی غیرقابل کتمان و غیرقابل گریز است، هر فردی در زمانی و به شکلی این جهان فانی را بدرود می‌گوید و به سمت آفریدگارش روانه می‌شود، اما در این بین هستند افرادی که با مرگ خود به دیگری جان، نفس، زندگی و تولدی دوباره می‌بخشند. به‌مناسبت 31 اردیبهشت، روز اهدای عضو، اهدای زندگی، ایکنای همدان میزبان جواد شمس آریان، پدر یکی از اهداکنندگان عضو و ویدا سمیعی، رئیس تیم هماهنگ‌کننده اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی استان همدان بود که مشروح این نشست از نظر می‌گذرد.

ایکنا _ لطفا به آمار اهدای عضو در سال جاری بپردازید.

سمیعی: از ابتدای فرایند اهدای عضو در همدان، تاکنون ۱۲۰ مورد اهدا در این استان صورت گرفته است. در سال ۱۴۰۱ که این پست را گرفتم تعداد افراد اهدای عضو شش نفر بود؛ در سال ۱۴۰۲ تلاش کردیم به ۱۸ مورد برسد که آمار صعودی خوبی بود و در سال ۱۴۰۳ نیز این آمار به ۱۷ مورد رسید. در این راستا مشکلات زیادی وجود دارد از جمله عدم رضایت‌گیری از خانواده‌ها.

گرچه در سال ۱۴۰۳، 17 مورد اهدای عضو داشتیم، اما 20 مورد جوان مرگ مغزی در سال گذشته در همدان وجود داشت که خانواده آن‌ها رضایت به اهدای عضو ندادند.

این جوانان بهترین افرادی بودند که می‌توانستند به افراد نیازمند عضو کمک کنند و هشت عضو اساسی بدن شامل کبد، کلیه‌ها، قلب، نسوج، ریه، لوزالمعده و روده بزرگ را به بیماران نیازمند اهدا کنند؛ همچنین افراد مرگ مغزی می‌توانند ۵۳ نسج که موجب رفع معلولیت می‌شوند نیز به بیماران نیازمند اهدا کنند. این نسج‌ها مانند قرنیه چشم، تاندون‌ها، رباط‌ها و... هستند.

ایکنا _ علت عدم رضایت خانواده‌ها معمولاً چه چیزی است؟

علت عدم رضایت متفاوت است. اغلب باور مردم بر این است که نمی‌خواهیم بدن عزیزمان باز شود و اعضای آن از بدن جدا شوند. گاهی ممکن است خانواده‌ها قضاوت شوند که اعضای بدن عزیزشان را فروخته‌اند و پول دریافت کرده‌اند در حالی که این کذب محض است و همان‌گونه که از نامش پیداست اهدا و هدیه است و کاملاً قلبی و دلی انجام می‌شود و هیچ‌گونه مناسبات مالی بین اهدا‌کننده و دولت و بیماران نیازمند وجود ندارد و ما فقط در تلاش هستیم پس از تأیید مرگ مغزی اعضا به خاک سپرده نشوند بلکه موجبات رهایی افرادی از بیماری و مرگ شوند.

یکی از دلایل این عدم رضایت در سال‌های اخیر به پخش برنامه زندگی پس از زندگی باز می‌گردد که موجب تغییر در باورهای مردم و افزایش امید به بازگشت به زندگی بیماران شد.

در حال حاضر ۲۷ هزار نفر در لیست پیوند عضو در کشور وجود دارد و پیوند عضو به‌صورت متمرکز انجام می‌شود؛ به‌طور نمونه پیوند عضوی که در همدان انجام می‌شود صرفاً برای همدانی‌ها نیست و به‌صورت عادلانه و طبق لیست پیوند عضو در کشور انجام می‌شود.

ایکنا _ فرایند اهدای عضو در همدان چگونه است؟

در همدان فقط پیوند کلیه انجام می‌شود و ما استخراج اعضا از بدن بیمار مرگ مغزی انجام نمی‌دهیم بلکه بیمار را تحت شرایط فوق‌العاده ویژه به تهران اعزام می‌کنیم. در حال حاضر ما در همدان یک متخصص در حوزه استخراج اعضا نداریم و به‌علت کمبود متخصص در این حوزه فعلاً نمی‌توانیم استخراج اعضا را در همدان انجام دهیم.

بیمار مرگ مغزی پس از دریافت رضایت با آمبولانس‌های کددار که به نوعی آی سی یو سیار هستند به تهران اعزام می‌شوند و در عرض ۲۴ ساعت اعضا برداشت می‌شود و پس از پایان این فرایند در هر جایی که خانواده‌ها بخواهند پیکر اهدا‌کننده تحویل آن‌ها می‌شود.

ایکنا _ چند نفر در همدان کارت اهدای عضو دارند؟

کارت اهدای عضو قبلاً توسط دفاتر اهدای عضو صادر می‌شد که مشکلاتی در این زمینه وجود داشت از جمله آنکه هزینه صدور این کارت‌ها بسیار بالا بود. اما اکنون سامانه کشوری به نام اهدا سنتر با آدرس https://ehda.sbmu.ac.ir/ راه‌اندازی شده است و افراد می‌توانند به این سامانه مراجعه و با ثبت مشخصات، نام خود را ثبت کنند و کارت خود را پرینت بگیرند.

با این وجود کارت اهدای عضو مجوزی برای اهدا محسوب نمی‌شود. اگر فرد خودش کارت اهدای عضو داشته باشد هم ما باید رضایت‌گیری از خانواده را انجام دهیم.

پیوند عضو از یک سال تا ۶۲ سال انجام می‌شود. تاکنون جوان‌ترین فردی که در همدان اهدای عضو داشته تارا دو ساله بود که کبدش اهدا شد و مسن‌ترین فردی که اهدای عضو داشتند مربوط به آقایی ۶۲ ساله در همدان بود.

برای بیماران مرگ مغزی یک هفته وقت مفید وجود دارد، در طول این یک هفته جلسات متعددی با خانواده بیمار برگزار می‌کنیم. تیم‌های ما دوره‌های مختلف رضایت‌گیری را طی کرده‌اند و ۸۵ تکنیک رضایت‌گیری را در بین خانواده‌ها پیاده می‌کنند.

یک تیم پزشکی شامل پنج متخصص، مرگ مغزی فرد را تأیید می‌کنند، حداقل سه نفر از این متخصصان بدون اینکه از نظر دیگری اطلاع داشته باشند باید مرگ مغزی بودن فرد را تأیید کنند.

ایکنا _ مرگ مغزی و کما چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

کما پروسه‌ای است که در آن مغز آسیب ندیده است و فقط به دلایلی عملکرد مغز مختل شده است، وگرنه مغز سالم است، فردی که به کما می‌رود ممکن است دو ماه، سه ماه و یا حتی سال‌ها بعد از کما برگردد و دوباره به زندگی خود ادامه دهد. آن چیزی که در برنامه زندگی پس از زندگی شاهد بودیم که افراد بازگشت به زندگی داشته‌اند همه در کما بودند.

اما در مرگ مغزی بافت مغز کاملاً آسیب می‌بیند و از آنجایی که مغز تنها بافتی در بدن است که نمی‌تواند خود را بازسازی کند، بنابراین سطح هوشیاری انسان از ۱۵ به سه و یا حتی کمتر می‌رسد که در این صورت تأیید مرگ مغزی توسط پزشک متخصص صادر می‌شود. پرستاران دوره‌دیده‌ای که ۸۵ تکنیک برای جلب‌نظر خانواده‌های فرد مرگ مغزی را دیده‌اند به بیمار رسیدگی و ضمن آن رضایت‌گیری از خانواده را انجام می‌دهند.

پس از بازگشت پیکر، تیم ادای احترام از طرف بیمارستان به مجلس ترحیم شخص می‌روند و ضمن اهدای یک سبد گل از خانواده ایشان دلجویی می‌کنند؛ گرچه با هیچ هدیه و پولی نمی‌توان مراتب قدردانی از این خانواده‌ها را فراهم کرد.

ایکنا _ آیا خانواده فرد اهداکننده و فرد گیرنده با یکدیگر ارتباط دارند؟

خیر، به هیچ عنوان. پروتکل وزارت بهداشت این است که نباید ارتباطی بین این افراد وجود داشته باشد، چراکه از منظر عاطفی ممکن است هر دو آسیب ببینند.

ایکنا _ درباره اهداکننده خاص، مهرسا شمس آریان، دختر خانم 11 ساله بفرمایید، چگونه رضایت‌گیری از خانواده ایشان را انجام دادید؟

آقای جواد شمس آریان یکی از معدود افرادی بود که خودش به سمت ما آمد و پیشنهاد اهدای عضو فرزندش را به ما داد. گرچه او و همسرش شرایط روحی بسیار نامساعدی داشتند، اما با این وجود پیشنهاد دادند که اعضای فرزند 11 ساله خود را اهدا کنند که این نشان از آگاهی و شعور والای این خانواده است.

مهرسا شمس آریان اهدا کننده عضو

با وجود اینکه مهرسا تنها فرزند این خانواده بود، اما هرگاه که ما با این خانواده صحبت می‌کنیم همیشه بر این نکته تأکید دارند که از تصمیم خود پشیمان نیستیم گرچه بابت مرگ فرزند خود غمگین هستیم. این نکته‌ای است که همه اعضای خانواده بیماران مرگ مغزی که اهدای عضو داشته‌اند بر زبان می‌آورند. متأسفانه مادر مهرسا به‌دلیل تألمات روحی که از داغ فرزند خود داشت نتوانست در جلسه شما حضور پیدا کند.

ایکنا _ گفته می‌شود بیمار مرگ مغزی ممکن است در حدی دست یا پای خود را تکان دهد و... آیا این امکان وجود دارد؟

بله بیمار مرگ مغزی ممکن است رفتارهایی مانند تکان دادن خیلی اندک دست و پا و یا اشک ریختن و... را داشته باشد. این‌ها به‌دلیل پایین آمدن سطح هوشیاری بیمار است و رفتارهایی غیرارادی محسوب می‌شود و حتی ممکن است بیمار دست و یا پای خود را هم بکشد و این شبهه‌ای را برای خانواده‌ها ایجاد می‌کند. حتی ممکن است رضایت خود را پس بگیرند، اما خواهش می‌کنم خانواده‌ها به تشخیص پزشکان متخصص اعتماد کنند تا زمان را از دست ندهیم و به‌صورت صد‌درصد به نظر پزشک احترام بگذارند.

علاوه بر تأیید پزشکان متخصص همدان، یک تیم پزشکی هم با آمبولانس از تهران می‌آیند و آن‌ها نیز باید مرگ مغزی بیمار را تأیید کنند و پس از آن نیز وقتی بیمار به تهران منتقل می‌شود، در بیمارستان سینا هم بار دیگر توسط پزشکان مرگ مغزی تأیید خواهد شد، در حقیقت بیمار مرگ مغزی از سه فیلتر رد می‌شود.

این نکته را باید در نظر داشت، بار عاطفی و اجتماعی یک بیمار در انتظار عضو بسیار سنگین است و با اهدای عضو او به چرخه زندگی باز خواهد گشت‌. در حال حاضر در استان همدان هیچ‌گونه مشکلی در زمینه جذب و اهدای اعضا وجود ندارد و ما از منظر تخصص و تجهیزات مشکلی نداریم و تنها مشکل ما در زمینه فرهنگ‌سازی برای مردم است که با کمک رسانه‌ها درصدد ارتقای آن هستیم.

تصور اشتباهی که اغلب خانواده‌ها با آن درگیر هستند این است که به لحاظ شرعی این جریان اشکال دارد و معتقد هستند ما در برابر اعضا و جوارح خود مسئول هستیم و باید آن‌ها سالم به خاک سپرده شوند؛ در حالی که اهدای عضو بنا به نظر علما و مراجع تقلید هیچ‌گونه ایرادی ندارد و امام خمینی(ره) در سال 1368 در این باره فتوایی دارند «اگر حفظ جان مسلمانی موقوف باشد بر پیوند عضوی از اعضای میت مسلمانی، جایز است... .»

در ادامه این نشست پای صحبت‌های جواد شمس آریان که با اهدای اعضای دختر 11 ساله‌اش به هشت بیمار جانی دوباره بخشید و نام مهرسا را در میان نام‌ها جاودانه کرد، می‌نشینیم:

ایکنا _ چه شد که فرزند شما دچار مرگ مغزی شد؟

مهرسا سردرد کوچکی گرفت در حد 20 ثانیه، که آن هم برای اولین بار بود. از آنجایی که خیلی گذرا بود و به سرعت رفع شد حتی به خوردن قرص استامینوفن هم نرسید. اما 10 روز بعد در روز 12 خرداد ۱۴۰۳ این اتفاق برای مهرسا رخ داد و مهرسا دچار سکته مغزی شد.

مهرسا بسیار دختر باهوشی بود حتی معلم زبان او همیشه تصور می‌کرد که ما در منزل با مهرسا بسیار تمرین داریم، در حالی که این‌گونه نبود. دست خط زبان انگلیسی او را هر کس که ببیند باور نمی‌کند که این دست خط برای یک دختر کلاس پنجم ابتدایی است.

با توجه به اینکه امتحانات مهرسا به اتمام رسیده بود و از طرفی هم خودش می‌گفت در ایام تابستان با کلاس‌های زبان و... درگیر است تصمیم گرفتیم به مسافرت برویم و من تاریخ مسافرت را از ۲۱ تا ۲۵ خرداد انتخاب کردم. بسیار عجیب بود که وقتی به مهرسا گفتم تاریخ مسافرت را برای ۲۱ خرداد درنظر گرفته‌ام گفت ما در روز بیست‌ویکم نمی‌توانیم به مسافرت بریم. روز 12 خرداد بود وقتی که بازی فوتبال را تماشا می‌کردیم متوجه شدم فک مهرسا به سمت چپ کج شده است. به او گفتم چرا ادا در می‌آوری گفت من کاری نمی‌کنم به او گفتم کنارم بنشیند همین که خواست کنار من بنشیند نتوانست تعادل خود را حفظ کند و با شدت بر روی مبل افتاد.

جواد شمس آریان پدر اهدا کننده عضو

خونسردی خودم را حفظ کردم و سریعاً با اورژانس تماس گرفتم‌ در حد پنج دقیقه اورژانس به منزل ما رسید و ما مهرسا را به بیمارستان کودکان اکباتان منتقل کردیم. حدود یک یا دو ساعت طول کشید تا به مشکلش رسیدگی کنند.

مهرسا کاملاً هوشیار بود، اما سمت چپ بدنش اصلاً کار نمی‌کرد تا یک خانم پزشک بالای سر مهرسا آمد و دستور سی تی اسکن داد. بعد از اینکه سی تی را مشاهده کرد گفت چرا الان او را به بیمارستان آورده‌اید مهرسا تومور مغزی دارد و تقریباً بیشتر مغز او را فراگرفته است، اما ما هیج علائمی در مهرسا ندیده بودیم؛ نه سردرد، نه تهوع و نه... ساعت سه صبح همان شب مهرسا را به بیمارستان بعثت انتقال دادند و ام آر آی گرفتند اما قبل از انجام آن دومین تشنج برای مهرسا اتفاق افتاد. ساعت 11 برای عمل خارج کردن توده مغزی به داخل اتاق عمل رفت و ساعت پنج عصر از اتاق عمل بیرون آمد. اما پس از آن دیگر در مهرسا هوشیاری ندیدیم و دچار مرگ مغزی شد.

ایکنا _ آیا شما تا زمانی که چنین مسئله‌ای برای مهرسا پیش بیاید به اهدای عضو فکر کرده بودید؟

بله من سال‌ها قبل از این جریان کارت اهدای عضو گرفته بودم. حتی مهرسا وقتی کلاس اول ابتدایی که بود و کارت‌های مرا نگاه می‌کرد یک روز گفت بابا این کارت برای چه کاریه؟ برایش روند اهدای عضو را توضیح دادم، مهرسا گفت بابا برای من هم از این کارت بگیر. و این جریان در روند رضایت دادن ما برای اهدای اعضای مهرسا بسیار تأثیرگذار بود.

من نتایج ام آر آی و آزمایشات مهرسا را برای اقوامم که در خارج از کشور هستند فرستادم تا شرایط این را فراهم کنم تا مهرسا را به بیمارستان دیگری منتقل کنم، اما بستگانم تماس گرفتند که مهرسا دچار مرگ مغزی شده و تقریباً تمام کرده است.

مهرسا شمس آریان اهدا کننده عضو

این شد که وقتی دیدم مهرسا آماده سفر به دیار باقی و خداحافظی از ما شده است، تصمیم گرفتم اعضای او را اهدا کنم تا چند نفر به زندگی بازگردند و همین شد که خودم به پزشک مهرسا پیشنهاد دادم. او از پیشنهاد من بسیار جا خورد چراکه با این جریان خانواده‌ها به سختی کنار می‌آیند.

همسرم وقتی متوجه شد مهرسا برگشتنی نیست خودش پیشنهاد اهدای عضو داد بدون اینکه ما با هم هماهنگی کرده باشیم‌. هفت عضو اصلی مهرسا اهدا شد که شامل قلب، کلیه‌ها، کبد، ریه‌ها و لوزالمعده او اهدا شده است.

ایکنا _ تلخ‌ترین موضوع در فرآیند اهدای عضو مهرسا که شما را آزار داد چه بود؟

به‌هیچ عنوان مشکلی در اهدای اعضای اصلی مهرسا مانند قلب و کلیه و کبد را نداشتیم، اما با پرستاران و پزشکان مهرسا صحبت کردم که به هیچ وجه نمی‌گذارم به چشم‌های مهرسا دست بزنند و در زمینه اهدای قرنیه مشکل داشتم. ما با خدا معامله کردیم و هیچ مبلغی بابت اهدای اعضای حیاتی مهرسا دریافت نکردیم و هیچ‌گاه افرادی را که پشت سر ما دروغ بستند را نمی‌بخشم که بابت اهدای اعضای مهرسا پول دریافت کردیم. شنیدم افرادی بودند که می‌گفتند جواد اعضای دخترش را فروخت و میلیاردر شد در حالی که من نیاز مالی نداشتم که چنین کاری بکنم.

خبرنگار: عاطفه ابرار پیراسته

انتهای پیام
captcha