به گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید «محمود دهله» چهارم خردادماه ۱۳۴۶ در شهر لالجین از توابع شهرستان بهار به دنیا آمد. پدرش عباسعلی و مادرش صغرا نام داشت. دانشآموز چهارم متوسطه در رشته تجربی بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و سرانجام 28 بهمنماه ۱۳۶۴ در فاو عراق توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جای ماند و سوم مهرماه ۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. در وصیتنامه این شهید آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا.(احزاب/ آیه 23)
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ.(صف/ آیه 4)
همه ما باید در راه اسلام فدا شویم همچنان که ائمه اطهار(ع) فدای اسلام شدند. (امام خمینی)
اکنون که لحظات آخر از عمرم را پشت سر میگذارم بهتر آن دیدم که سخنی چند از خودم که سوزش قلبم است را تقدیم کنم، من تمام مطالب را به دو بخش تقسیم میکنم نخست پیامی به برادران دینی دارم.
اکنون که اسلام با تمام وجودش با تمامی کفر در ستیز است برای پایدار ماندنش نیاز به ایثار و نثار جان و مال دارد و ما هم باید در این راه مقدس که راه انبیاء است از جان خود مایه بگذاریم.
اکنون که هزار و چندی سال از ظهور اسلام میگذرد هنوز هم عدهای قصداً و یا سهواً بر علیه آن قیام میکنند و میخواهند نور خدا را خاموش کنند، ولی خداوند میفرماید نمیتوانند.
برادران عزیز و گرامی میخواهم بگویم که چرا اسلام را نمیشناسید؟ چرا از خودتان بیشتر از اسلام دفاع میکنید؟ مگر آخر، رفتن نیست؟ آیا قصد دارید برای همیشه در دنیا زنده باشید؟ چرا پس چرا جان خود را در راه حق و حقیقت اسلام فدا نمیکنید؟ چرا ندای امام را بهطور کامل پاسخ نمیدهید؟ چرا تنها شعار میدهید، ولی عمل هرگز؟
آخر تا کی در خواب غفلت؟ چقدر ما شهید دادهایم؟ چقدر مجروح و معلول داشتیم و دادهایم؟ چرا بیدار نمیشوید؟ مگر نمیگویید شهیدان راهتان ادامه دارد آیا ادامهدهنده واقعی راه شهدایید؟
برادران درددل زیاد دارم، ولی نمیتوانم ابراز کنم. خدایا تو شاهد باش که تنها به خاطر رضای تو پای در میدان گذاشتم و این راه را با تمامی سختیهایش تحمل کردم و آگاهانه در این راه رفتم چه سعادتی بهتر از اینکه انسان فدای اسلام شود.
برادران امام را تنها نگذارید، مبادا همانند اهل کوفه باشید، مبادا نق بزنید، اکنون زمان حسین(ع) تکرار شده است و شما باید یار و یاور امام و اطاعت بیچون و چرا کنید و خود را برای جهادی بزرگ و جنگی مستقیم با آمریکا آماده کنید.
دیگر دل را از دنیا ببندید و فکر آخرت باشید، دیگر اینکه اشکالتراشی برای حکومت اسلام نکنید، اسلام باید صادر شود، باید که اسلام در دنیا برپا شود و حکام اسلام در سطح جهان پیاده شود و این تنها خواست و طلب ماست.
انشاءالله کربلای حسین را آزاد کنید و برای نابودی صهیونیستهای کافر، آماده شوید و قبله اول مسلمین را در بغل گیرید، انشاءالله هر موقع به کربلا رفتید عکسم را ببرید دور حرم اباعبدالله(ع) بچرخانید و بگویید یا اباعبدالله(ع) اینها برای آزادی حرم شریف فدا شدند و پیام کربلائیان را به دنیا برسانید؛ انقلاب باید صادر شود و اگر چنین نباشد انقلاب عاقبتش فانی است.
و دیگر به خانوادهام پیامی دارم:
پدر بزرگوارم میدانم که من در طول عمرم نتوانستم فرزندی شایسته برایتان باشم انشاءالله ببخشید خیلی حق بر گردنم دارید، من شما را خیلی اذیت کردهام، حلالم کنید و طلب مغفرت دارم، مادرم شما باید الگوی مادران باشید و پیام خونم را که یاری اسلام است را به گوش جهان برسانید.
مبادا در غیابم گریه کنی که دشمن شاد خواهد شد، برایم مجلس عزا نگیر، چون من نمردهام، مجلس جشن ترتیب دهید، چون به تنها آرزویم رسیدم و انشاءالله، برای آمرزش گناهانم دعا کنی و دستورات اسلام را اجرا کنی و شیر پاکت را بر من حلال کن.
برادران بزرگوار و عزیزم انشاءالله شما نیز در غیابم هیچ ناراحت نباشید. اگر شما ناراحتی کنید من هم ناراحتم پس انشاءالله راهم را ادامه دهید.
خواهرانم؛ صبر پیشه کنید، هم، چون کوه پا برجا باشید و اگر کوهها از جایشان جنبیدند شما استوار باشید. در راه اسلام و زینبوار پیام شهدای کربلای ایران را برسانید و از تمامی دوستان و آشنایان طلب مغفرت و گذشت میکنم و هر کسی هر اذیتی از من دیده است مرا ببخشد انشاءالله و به همه عزیزانم سلام برسانید و انشاءالله راه شهیدان را ادامه دهید.»
انتهای پیام