یهودیان از صدر اسلام تاکنون از انعطافناپذیرترین اقوام در برابر سایر ادیان بهویژه دین اسلام بودند و دشمنی خود را با پیامبر اکرم(ص)، پیروان آن حضرت و دین اسلام، هرگز پنهان نکردند.
آنها پس از شکست در جنگ خیبر به دست با کفایت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، بهدلیل حمایت وسیع همپیمانان خود آنطور که باید طعم شکست را نچشیدند و امروز با جدا کردن سرزمین فلسطین از پیکر جهان اسلام و اشغال آن، دست به جنایات هولناکی میزنند که در تاریخ نمونهای شبیه آن نداریم.
با همه آرزو و آمال قوم یهود برای تسخیر سرزمین نیل تا فرات، اما این رؤیا به واقعیت تبدیل نمیشود، زیرا قرآن کریم و تورات در مورد سرنوشت قوم یهود اشارههای روشنی دارد و هر دو از نابودی آنها بهدلیل ارتکاب گناه و جنایات هولناک در آخرالزمان خبر میدهند.
بهمنظور بررسی ریشه خشونت یهودیان و صهیونیستها خبرنگار ایکنا از همدان با حجت الاسلام والمسلمین دانیال بصیر، استاد حوزه و دانشگاه گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
ریشه خشونت در رژیم صهیونیستی و این حجم از خشونت و این نوع تفکر که باعث جنایات هولناک و عظیم رژیم شده از چه آیین و از چه تفکری گرفته شده است، سؤالی است که برای بسیاری از مردم دنیا مطرح است. وقتی به قرآن کریم مراجعه میکنیم میبینیم که قرآن در آیات بسیاری نسبت به خشونت و لجاجت و عناد قوم یهود که مصداق امروز قوم یهود همین صهیونیست هستند، مطالبی بیان کرده است.
یکی از آیات بسیار مهمی که در قرآن در خصوص یهود و صهیونیستها بیان شده آیه 82 سوره مائده است که خداوند متعال میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا؛ یقیناً سرسختترین مردم را در کینه و دشمنی نسبت به مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت» این آیه به وضوح نشان میدهد که ریشه خشونت صهیونیستها در حس نژادپرستی و برتریجویی آنها نهفته است. آنها خود را قوم برگزیده میدانند و دیگران را پستتر از خود میپندارند.
حس نژادپرستی یکی از عوامل اصلی خشونت صهیونیستهاست. در طول تاریخ یهودیت، برداشتهای متفاوتی از اندیشه «قوم برگزیده» صورت گرفته است. افراطیترین برداشت از این اندیشه، برداشت صهیونیستهای یهودی است. مطابق این برداشت، قوم اسرائیل برتر و بالاتر از اقوام دیگر و درواقع از جنس دیگری است. بنابراین، در قوانین و مقررات اجتماعی و حتی در برخوردهای اخلاقی بین یهودیان و غیریهودیان، تفاوت و تبعیض قائل میشوند. مشکل این اندیشه، که جهان امروز به هیچوجه آن را نمیپذیرد، از این جهت حادتر شده که در یک کشور جعلی و یک حکومت غاصب بهصورت قانون رسمی درآمده است.
اسرائیل شاهاک، استاد دانشگاه عبرانی بیتالمقدس و رئیس جامعه حقوق بشر اسرائیل، در کتاب «تاریخ یهود و مذهب یهود» به این موضوع اشاره میکند. او معتقد است که ریشه خشونت صهیونیستها در حس نژادپرستی آنها است. در کتب دینی و معارفی یهود بهویژه تلمود، خود را انسان و دیگران را حیوان میدانند که خداوند آنها را در کالبد بشری آفریده تا در اختیار قوم یهود باشند. این تفکر باعث میشود آنها بر دیگران ظلم کنند و حتی در اسناد تلمود آمده است حکم قتل یک یهودی با حکم قتل یک غیریهودی متفاوت است. اگر کسی یک یهودی را به قتل برساند، گناه بزرگی مرتکب شده و باید مجازات شود. اگر یک یهودی بهطور غیرمستقیم باعث قتل یهودی دیگری شود، مجازات دنیوی ندارد و فقط نزد خدا گناهکار است. اما اگر مقتول غیریهودی باشد، اگر یک یهودی بهطور مستقیم او را کشته باشد، تنها نزد خدا گناهکار است و مجازات دنیوی ندارد و اگر بهطور غیرمستقیم او را بکشد، حتی گناهی هم مرتکب نشده است. برای مثال، اگر یک غیریهودی در گودالی افتاده باشد، فرد یهودی میتواند نردبان او را بردارد.
در موارد نجات جان و کمکرسانی به انسانهای دیگر آمده که نجات جان یک یهودی از مهمترین وظایف شرعی است، اما نجات جان یک غیریهودی ممنوع است، قاعده کلی تلمود این است که «غیریهودیان نه از چاه بیرون آورده میشوند و نه به داخل آن هول داده میشوند»؛ ابن میمون میگوید: ما نباید موجب مرگ کسانی شویم که با آنان در جنگ نیستیم، اما اگر آنان در معرض جنگ قرار داشته باشند، نجاتشان ممنوع است. یک پزشک یهودی حق ندارد یک غیریهودی را مداوا کند.
بله، بهطور نمونه، در کتب دینی آنها آمده است که اگر یک غیریهودی در حال غرق شدن باشد، نه تنها نجات دادن او واجب نیست، بلکه حتی میتوان با گذاشتن پا روی او، او را بیشتر غرق کرد، این تفکر نژادپرستانه باعث شده که صهیونیستها خود را محق به هرگونه ظلم و جنایتی بدانند. اطلاع دارید که ربا از مهمترین مسائل مالی یهودیان بهشمار میآید. در آیین این قوم آمده که گرفتن بهره پول از یهودی حرام است، اما از غیریهودی واجب است، یا تبعیضهای مالی که یهودیان نسبت به سایر انسانها دارند در متون تلمود دیده میشود که اگر یک یهودی مالی پیدا کند و احتمال دهد که صاحب آن یک یهودی است، باید برای یافتن صاحب آن تلاش کند، اما اگر صاحب آن، غیریهودی باشد میتواند آن را تصاحب کند، فریب دادن یک یهودی در معامله، گناه کبیره است، اما در مورد غیریهودیان شرکت غیرمستقیم در چنین معاملهای رواست. کلاهبرداری از یهودیان ممنوع است، اما این اصطلاح در مورد غیریهودیان کاربرد ندارد، حتی سرقت که در آیین آنها مطلقاً حرام است، در شرایطی نسبت به اموال غیریهودیان جایز است.
عامل دیگر مظلومنمایی است، گفته شد که از ویژگیهای بارز قوم یهود، ادعای برگزیدگی و برتری نسبت به سایر اقوام است. آنها معتقدند که تنها یهودیان انسان هستند و غیریهودیان حیواناتی هستند که در ظاهر به انسانها شباهت دارند. قوم یهود در طول تاریخ و در هر جامعهای که سکونت داشتهاند، خود را بالاتر از مردم آن جامعه دانسته و همواره بهدنبال رانتخواری و کسب امتیازات ویژه بودهاند. این موضوع نفرت و انزجار جامعه میزبان را نسبت به آنان برانگیخته و در بسیاری از موارد به درگیری و تنش منجر شده است. البته بدیهی است که منظور ما در اینجا مؤمنان واقعی و پیروان راستین آیین حضرت موسی(ع) نیست؛ بلکه مقصود آن گروه نژادپرستی است که به سوءاستفاده از آیین یهود پرداخته و با تاراج سرمایههای ملی کشورها، درصدد سلطنت و فرمانروایی بر کره زمین برآمدهاند، وگرنه یهودیان حقیقی در تمام جوامع همسطح سایر مردم زندگی کرده و از چنین اتهاماتی مبرا هستند.
نکته جالب اینجاست که این گروه از یهودیان به جای آنکه به خاطر بدرفتاریها و ناهنجاریهای اجتماعیشان خود را سرزنش کنند، دست به تحریف واقعیتهای تاریخی زده و با مظلومنمایی، همه ملتها و اقوام روی زمین را به یهودیستیزی متهم میکنند. اگر این اتهام یهودیان نسبت به سایر ملتها در همین مرحله متوقف میماند، چندان موضوع مهمی نبود، اما متأسفانه مسئله به اینجا ختم نمیشود. این گروه نژادپرست با تحریف حقایق و به پشتوانه پولپاشیهایشان در عرصه رسانه، که ذهنیت مظلوم بودن قوم یهود را در افکار عمومی تقویت میکند، جنبش مخوفی به نام صهیونیسم را بنیان نهادند. صهیونیستها در طول حیات شرارتآمیز خود، با استفاده از همین حربه فریبکارانه، از ملتهای دیگر به سختی انتقام گرفته و خسارتهای سنگین جانی و مالی را بر آنان تحمیل کردهاند، تا قدرت خود را تقویت و قلمرو نفوذشان را گسترش دهند.
صهیونیستها در حالی که خود مرتکب تجاوز و جنایت میشوند، ادعای مظلومیت میکنند. بهطور نمونه، نتانیاهو در سخنرانی در کنگره آمریکا سال 93 در زمان ریاست جمهوری اوباما، به یک واقعه تاریخی اشاره کرد و کوشید اذهان حاضران را با استفاده از آن، به موضع ضدایرانی خود جلب کند. قضیه از این قرار بود که فشارها به روی نخست وزیر رژیم صهیونیستی زیاد بود، او میخواست با یک مظلومیتنمایی و اشاره به واقعه پوریم اذهان عمومی را به مظلومیتنمایی خود جلب کند. ادعای مربوط به وجود فردی به نام «هامان» و خنثی شدن نقشه قتل عام یهودیان توسط زنی به نام «استر»، در دوران حکومت خشایارشاه، که امروزه یهودیان سالروز وقوع آن را بهعنوان عید «پوریم» (قرعه) جشن میگیرند، این بار به ابزاری برای ترویج ایرانهراسی تبدیل شد.
انتهای پیام