زنان در صدر اسلام با حضور در میدان جهاد و نهضت علمی یا با فعالیت اجتماعی و اقتصادی، نقش آفریدهاند. این نقشآفرینی آنجا دارای اهمیت است که برای امروز ما هم میتواند بهعنوان الگو و سرمشق، راهگشا باشد. به منظور بررسی نقش زنان در ایمان آوردن به رسولالله(ص) و فعالیتهای مختلفی که در این راستا داشتند، خبرنگار ایکنا از همدان، با معصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان، گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
تاریخ عصر رسول خدا(ص) آکنده از حضور زنانی است که در هر برهه از زندگی محمد مصطفی(ص) با نقش آفرینی مؤثر نام خود را در تاریخ اسلام جاودانه کردهاند. پیشگامی این زنان در مطالعه مستقلی بررسی نشده است اما در لابلای متون تاریخی قابل ردیابی بوده و پژوهشگران تاریخ صدر اسلام در تحلیل این دوره تاریخی، از این پدیده به نیکی یاد کردهاند.
۱۳ سال اولیه دوران نبوت پیامبر اسلام که عصر ایمان، شهادت و مهاجرت است و 11 سال پیاپی آن که عصر مشارکت اجتماعی، جهاد و حماسه آفرینی است، همواره با پیشگامی مؤثر زنان همراه بوده است. این زنان از همسران رسول خدا(ص) تا دختران و زنان مکه، مدینه و قبایل عرب، فرهنگ جاهلی را در سایه حضور خود به چالش کشیده و نمونه بارزی از اندیشه پیامبر خدا(ص) در مورد کرامت و جایگاه برتر زنان در سنت نبوی بودند.
مورخان صدر اسلام نام بلند حضرت خدیجه، امالمؤمنین(س) را به عنوان نخستین ایمان آوردنده به رسول خدا(ص) ثبت کردهاند. حضرت خدیجه(س) که سیده قریش و زنی توانمند در عرصه اقتصادی مکه بود، در مدت 25 سال زندگی مشترک با محمد(ص)، با درک شرایط خاص نبوت، به عنوان اولین تصدیق کننده توحید، بدون تعلل به رسول خدا(ص) گروید و تمامی ثروت خود را در اختیار نهضت نوظهور الهی قرار داد و خود در شعب ابیطالب همگام با سایر نومسلمانان، با کمک در کاهش رنج پیامبر(ص) و سایر مسلمانان محبوس در شعب و تحمل ناگواریهای گرسنگی و فقر فزاینده زندگی کرد تا آنجا که اندکی پس از خروج از شعب بر اثر فشارهای این دوران سخت، جان خود را از دست داد.
منش کریمانه خدیجه(س) در زندگی پیامبر، به گونهای بود که هیچ یک از همسران بعدی رسول خدا نتوانستند جای او را برای پیامبر(ص) پر کنند. نقش مؤثر خدیجه(س) در توسعه ایمانی و رشد گفتمانی توحید و نبوت پیامبر(ص)، او را از سایر زنان مسلمان متمایز کرد تا آنجا که پیامبر خدا(ص) پیوسته میفرمود «مانند خدیجه برای من پیدا نخواهد شد» و در پاسخ ابهام شنوندگان میفرمود «خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمردی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم».
از دیگر زنانی که در ابتدای ظهور اسلام پیشگام ایمان بوده و با عنوان صحابیات و سابقینالاولین در اسلام شناخته میشدند و برخی از ایشان زودتر از مردان خانواده سخن رسول خدا(ص) را فهم کرده و به او گرویدند عبارتند از سمیه؛ مادر عمار یاسر؛ فاطمه بنت خطاب، خواهر عمربن خطاب؛ اسماء بنت ابیبکر؛ اسماء بنت سلمة بن مخرمه؛ اسماء بنت عمیس، همسر جعفر بن ابیطالب؛ فکیهة بنت یسار که در مسیر مهاجرت به حبشه جان خود را از دست داد؛ رملة بنت ابی عوف بن صبیره؛ امینه بنت خلف بن سعد بن عامر؛ و گروههای دیگری از زناناند که برخی از آنان مانند سمیه مادر عمار یاسر، به خاطر اسلام آوردن و شکنجههای فراوان جان خود را در راه دعوت پیامبر فدا کردند و از پیشگامان شهادت شدند.
ندای توحیدی پیامبر به خانههای برخی از بزرگان مشرکین هم نفوذ کرد و در حالی که مردان اشراف خانواده با پیامبر خدا ستیزهجویانه در میآمیختند، زنان این خانوادهها از نامآوران پیشگام در ایمان به پیامبر شدند. از جمله دختر ولید بن مغیره همسر صفوان بن امیه و امحکیم همسر عکرمة بن ابیجهل در همان محیط شرکآمیز و خانواده کفر آلود به رسول خدا(ص) ایمان آوردند. چنانکه رمله دختر نازپرورده ابوسفیان با ترک خانواده پدری، مسیر سختی را برای آینده خود تعیین کرد.
تاریخ صدر اسلام از زنانی نام میبرد که در کنار مردانشان به پیامبر رحمت گرویدند اما از زنانی نیز یاد کرده که به دلیل ایمان به پیامبر، مردان خود را ترک کرده و راهی سرزمین ایمان شدند و نشان دادند در فهم توحید و ندای ربانی قرآن کریم بر مردانشان سبقت داشته و استقلالاً ندای ایمان با مشقت را بر زندگی راحت جاهلی خریدارند.
زینب دختر (دخترخوانده) پیامبر که همسر ابوالعاص بن ربیع بود، و دو دختر (دختر خوانده) دیگر پیامبر رقیه و ام کلثوم که هر دو همسران دو پسر ابی لهب بودند، از این جمله اینانند؛ گروهی دیگر از زنان بزرگان مشرکین مانند دختر ولید بن مغیره همسر صفوان بن امیه و امحکیم همسر عکرمة بن ابیجهل در همان محیط خانواده کفر آلود ماندند ولی به رسول خدا (ص) ایمان آوردند.
هجرت به حبشه درسال پنجم، نخستین مهاجرت گروهی از مسلمانان مکه به سرزمین حبشه بود که بهمنظور رهایی از آزار و شکنجه مشرکان قریش در سالهای آغازین پس از بعثت انجام شد. این هجرت بهدستور پیامبر اکرم(ص) در دو مرحله صورت گرفت؛ در مرحله نخست، ۱۱ نفر از مسلمان بهصورت مخفیانه به حبشه مهاجرت کردند که 4 نفر از ایشان زن بودند از آن میان رقیه دختر (دخترخوانده) رسول خدا که همسر عثمان بن عفان و ام سلمه همسر عبدالله بن عبدالاسد (که بعد از شهادت همسرش در احد به همسری پیامبر درآمد) شناخته شده ترند و در مرحله دوم، ۸۳ مرد و 18 زن راهی حبشه شدند که اسماء بنت عُمیس (همسر جعفر بن ابیطالب)، سوده و ام حبیبه(که بعدها با پیامبر ازدواج کردند) از میان آنان نامبردارند.
مهاجرت جمعی مسلمانان به مدینه در سال سیزدهم بعثت با حضور گسترده زنان انجام گرفت، زنانى که تمام اموال و دارایى خود را در مکه بر جاى گذاشتند و مسافت حدود 470 کیلومتری را پیاده به یثرب (مدینه) طی کردند. در روایتی از امام صادق(ع) نقل است که فاطمه بنت اسد مادر حضرت على(ع)، نخستین زن ی بود که پیاده از مکه به مدینه هجرت کرد. در فضیلت این زن همین بس که به واسطه لطف فراوانى که در دوران کودکى پیامبر(ص) به آن حضرت کرده بود پیامبر او را مادر خود نامید.
ام ایمن از دیگر مهاجرین به مدینه از جمله کسانى است که با سبقت ایمانی بر مردان، در اوان بعثت پیامبر(ص) به آن حضرت ایمان آورد و از نخستین مهاجران به مدینه بود و پیامبر(ص) او را به بهشت بشارت داد. زینب دختر پیامبر(ص) نیز در مسیر این هجرت مورد تهاجم قرار گرفته و مجروح شد و بعدها به سبب عوارض همان جراحات از دنیا رفت.
ام هشام انصاریه در مسیر این مهاجرت آنچنان رنجی بر او عارض شد که توانش را ربود و مرگ را در چند قدمى خود دید. سبیعه همسر یکی از مشرکان نیز به تنهایى از مکه خارج شد و با سختی خود را به مدینه رساند.
حضرت فاطمه(س) به همراهى چند زن دیگر و با یاری حضرت على(ع) نیز به مدینه حرکت کردند و در راه مورد هجوم مشرکین قرار گرفتند. ام کلثوم بنت عقبه نیز یکى از زنان مهاجر است که آیه ۱۰ سوره ممتحنه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ...» درباره هجرت او نازل شده است و در این رابطه نام زنان بسیار دیگرى نیز در کتب تاریخ ذکر شده است.
همزمان با دومین دیدار پیامبر در عقبه در مِنا با قبایل اوس و خزرج در سال سیزدهم بعثت، دو زن در میان هفتاد مرد، همگام با مردان بر دفاع از پیامبر هم قسم شدند و با پیامبر بیعت نموده و بعدها اسلام را در فراسوی مکه قدرت بخشیدند. کنش پیامبر خدا(ص) با زنان مدینه با بیعت آغاز شد و در تعامل زنان مدینه در تمامی جنگهای رسول خدا و مشارکتهای اجتماعی و دینی آنان مؤثر شد. پیامبر خدا آنان را همچون سایر شهروندان در تمامی امور اجتماعی مورد شور قرار میداد و از تواناییهای آنان در حمایت از مدینه برخوردار میگردید.
حضور همیشگی زنان در مسجدالنبی و سایر مساجد مدینه نشان میدهد زنان با آزادی عمل در مدینه همگام با مردان، توانستهاند نقش سیاسی - اجتماعی خود را نشان داده و بدون حضور ایشان در شرایط خاص جنگی تصمیمگیری نمیشده است، تا آنجا که حتی از غنایم جنگی نیز برخوردار شده و همسران و فرزندانشان را برای یاری رسول خدا(ص) تجهیز و ترغیب میکردند.
قرآن کریم همگام با کنش کریمانه پیامبر(ص) با زنان، پیشگامی همسران پیامبر(ص) در مدینه را گوشزد کرده و نقش این زنان را در ایمان، عمل صالح، و اخلاق و سبک زندگی مؤمنانه تعیین نموده است. همچنانکه در حرکتی بدیع هرگونه قربانی زنان را ممنوع کرد، شخصیت زن را به رسمیت شناخت و او را همپای مرد در ایمان و عمل قرار داد.
به او حق مالکیت اموالش را تفویض کرد و به مردان توصیه کرد در مورد او سخاوتمند باشند و به پیامبرش فرمود با زنان پیمان شهروندی ببندد.
پیامبر(ص) نیز با ایشان بیعت کرد، در مساجد با آنان نماز بجای آورد و در حرکتهای اجتماعی آنان را به کار گرفت و ایشان را امانتهایی خواند که به مردان از جانب پروردگار هدیه شدهاند و با تایید پیشگامی آنان در ایمان و عمل صالح و تربیت فرزندان، آنان را مُنجِبات - دارای فرزندان نجیب - و صاحبان کرامت نامید.
امروزه زنان مسلمان در تمامی کشورهای جهان، نمونه استعدادهای پیشرفته با پیشتازی در علم، کنشهای اجتماعی، ایمان و عبادت پروردگارند که یادمانی از زنان نخستین اسلام بوده و ندای رسول خدا(ص) را که از 15 قرن پیش طنینانداز است به نیکی لبیک گفتهاند. باشد که مردان مسلمان این افتخار را پاس داشته و در شرایط عادلانه، حقوق آنان را به رسمیت شناخته، حضور سیاسی - اجتماعی برابر آنان را برتافته و در توسعه جامعه زنان پویاتر اقدام کنند.
انتهای پیام