کد خبر: 4305759
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۱
جرعه‌ای از تفسیر تسنیم/ 16

«فتح»؛ پیروزی خاص رزمندگان بر دشمنان

عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر با اشاره به تفسیر سوره فتح براساس تفسیر تسنیم آیت‎‌الله جواد آملی گفت: فتح یک پیروزی خاص است که رزمندگان بر دشمنان چیره شوند و شهر و سرزمینشان را بگشایند.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایربه گزارش ایکنا از همدان، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر با استناد بر تفسیر «تسنیم» آیت‌الله جوادی آملی به بیان نکاتی از سوره مبارکه فتح پرداخته است که مشروح آن را در زیر می‌خوانیم:
 
«إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا* لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِكَ وَمَا تَأخَرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا* وَيَنصُرَكَ اللهُ نَصْرًا عَزِيزًا» خدای حکیم با منت نهادن بر پیامبر اکرم(ص)، پیروزی آشکاری را برای ایشان فراهم کرد بر پایه سیاق آیات این سوره و روایات شأن نزول، فتح مبین همان پیروزی نمایانی است که خدای سبحان در صلح حدیبیه به پیامبر اکرم(ص) عطا فرمود.
 
این پیروزی درخشان زمینه فتح نزدیک، فتح خیبر و بزرگ و مطلق یعنی فتح مکه را فراهم آورد؛ از این‌رو خدای علیم با عنایتی ویژه به این پیروزی، آن را با تأکیدهای فراوان بیان کرد، «فتح» نیز پیروزی خاص است که رزمندگان بر دشمنان چیره شوند و شهر و سرزمینشان را بگشایند.
 
آنچه از ظاهر این آیات فهمیده می‌شود این است که خدای حکیم بر پیامبر اکرم(ص) منت نهاد و پیروزی آشکاری را برای ایشان فراهم آورد «إِنَّا فَتَحنا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا» مراد از «فتح» در این آیه، پیروزی آشکار و روشنی است که زمینه بسیاری از پیروزی‌های آینده است.
 
از منظر تفسیر تسنیم، «فتح» از منظر قرآن گاهی مطلق، زمانی مبین و هنگامی محدود است، چنان که فتح گاهی در جنگ‌های سیاسی است، زمانی در درگیری‌های نظامی و هنگامی نیز در مبارزات فرهنگی. در همه این بخش‌ها اسلام و مسلمانان پیروزند؛ برای نمونه در نبردهای بدر، احد، خندق، خیبر، گرچه گروهی از مسلمانان شهید شدند سرانجام بر مشرکان پیروز شدند؛ اما خدای حکیم با عنایتی ویژه به این فتح نمایان که دربرگیرنده همه این پیروزی‌ها بود، آن را با جمله اسميه، حرف «إنَّ»، ضمير متكلم مع الغير «نا» و وصف پیروزی به واژه «مبین» تأکید کرد و بر آن حضرت منت نهاد که به‌درستی برای او پیروزی درخشانی را فراهم کرد «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا.»
 
نکته قابل دقت در این قسمت از آیات توجه به فتح مبین است که مفسران درباره آن چند نظر دارند؛ مراد فتح مکه است که خدای سبحان این پیروزی را برای پیامبر اکرم(ص) در آینده فراهم خواهد کرد. لیکن از نگاه آیت‌الله جوادی آملی این تفسیر نادرست و با قرائن و سیاق آیات ناسازگار است.

مراد پیروزی در نبرد خیبر است و معنایش، براساس نزول این سوره پس از بازگشت پیامبر اکرم(ص) از حدیبیه به مدینه، این است که خدا برای آن حضرت فتح خیبر را مقدر کرد، مراد پیروزی معنوی است؛ یعنی پیروزی بر دشمنان با ادله و معجزات آشکاری که با آن‌ها سخن حق بر باطل و اسلام بر همه دین‌ها چیره شد. «فتح مبین» پیروزی آشکاری است که خدای سبحان در صلح حدیبیه به پیامبر اکرم(ص) عنایت کرد.
 
گواه درستی رأی چهارم این است که همه پیشرفت‌های اشاره شده در این سوره یعنی منت نهادن بر پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان، ستایش آنان و خشنودی خدا از بیعتشان با آن حضرت، مژده دست‌یابی به غنایم دنیایی و آخرتی، سرزنش بازماندگان از همراهی ایشان، مذمت مشرکان و منافقان، درست بودن رؤیای آن حضرت و... تقریباً تصریح دارند که به داستان حرکت پیامبر اکرم(ص) از مدینه سوی مکه به قصد عمره و پایان یافتن آن به «صلح حدیبیه» در سال ششم هجری پیوند دارند.
 
از منظر صاحب تفسیر تسنیم، علت نامگذاری «صلح حدیبیه» به «فتح مبين» با دقت در لحن آیات و وابسته به این داستان روشن می‌شود، چون بیرون رفتن پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان از مدینه به‌سوی مکه با هدف برگزاری عمره، کاری بسیار خطرناک بود؛ تا جایی که عادتاً امیدی به بازگشت آنان به مدینه نبود و بازماندگان از این سفر می‌پنداشتند که آن حضرت و مؤمنان همراه ایشان هرگز به‌سوی کسان خود باز نخواهند گشت.
 
«بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا...» زیرا سران مشرکان داغدیده و شکست خورده نبردهای بدر، احد و احزاب با پیروانی بسیار و نیرومند در داخل خانه‌های خود آماده نبرد با مسلمانان اندک هزار و 400 تن بودند؛ لیکن خدای سبحان کار را به سود مؤمنان و به زیان مشرکان تغییر داد به‌گونه‌ای که با پیشنهاد مشرکان پیمان صلح 10 ساله میان دو طرف برقرار شد و از بندهای قرارداد این بود که پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان آن سال به مدینه بازگردند و سال آینده برای برگزاری عمره قضا به مکه بیایند و قریشیان مسجد‌الحرام و کعبه را سه روز دراختیارشان قرار دهند.
 
این روشن‌ترین دستاورد و پیروزی است که خدا نصیب پیامبر اکرم(ص) کرد و مؤثرترین زمینه و عامل برای فتح مکه در سال هشتم هجری شد، زیرا مشرکان بسیاری در دو سال میانی پیمان حدیبیه تا فتح مکه ایمان آوردند و در آغاز سال هفتم هجری خیبر و نواحی پیرامونی آن (فدک) نیز گشوده شد و با نیرومندی مسلمانان اسلام گسترش یافت و شمار مسلمانان بیشتر و آوازه‌شان پخش شد و سرزمین‌های بسیاری را فتح کردند، آن‌گاه در سال هشتم هجری پیامبر اکرم(ص) با لشکری 10 یا 12 هزار نفری برای فتح مکه حرکت کرد، بنابراین صلح حديبيه زمينه فتح نزدیک (خیبر) و پیروزی بزرگ و مطلق فتح مکه را فراهم آورد و حجاز و جزيرة‌العرب امن شد و همه دشمنان اسلام اسلحه را بر زمین گذاشتند و مردم دسته دسته به دین خدا درآمدند، «إذا جاءَ نَصْرُ اللهِ والفَتْحُ * ورَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دين الله أفواجًا.»
 
از نگاه آیت‌الله جوادی آملی، خدای سبحان چهار ثمره و فضیلت را در پرتو فتح مبین به پیامبر اکرم(ص) عطا کرد؛ بخشایش گناهان پیشین و پسین آن حضرت «لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ و ما تَأَخَّرَ» اتمام نعمت خود بر ایشان «وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيكَ» هدایت و ثبات قدم آن حضرت بر راهی راست، «ويَهْدِيَكَ صِرطًا مستقیم» یاری رساندن به ایشان با پیروزی کم‌نظیر، قوی و شکست‌ناپذیر «ويَنصُرَكَ اللهُ نَصْرًا عَزِيزًا.»
 
با بهره‌مندی پیامبر اکرم(ص) از این چهار نعمت مسلمانان نیز در پرتو عنایات الهی از این نعمت‌ها برخوردار می‌شوند. آنچه از ظواهر این آیات فهمیده می‌شود خدای سبحان با فتح مبین گناهان پیشین و پسین پیامبر اکرم(ص) را آمرزید «لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ» لام در واژه ليغفر ظاهراً برای تعلیل است؛ یعنی غرض از فتح مبین آمرزش گناهان پیشین و پسین آن حضرت است.
 
در حالی که میان پیروزی آشکار سبب و علت با آمرزش گناهان مسبب و معلول تناسب و پیوندی به نظر نمی‌رسد، زیرا گناه با توبه انابه استغفار، ادای قضا و تأدیه حقوق دیگران بخشوده می‌شود؛ نه با اعطای نعمت پس فتح مبین نمی‌تواند سبب بخشایش گناهان باشد.
 
پاسخ این اشکال از منظر آیت‌الله جوادی آملی این است که در این آیه گناه مصطلح فقهی و کلامی یعنی نافرمانی خدا نیست زیرا اولاً گناهی در میان نبود. ثانیاً چنین گناهی با توبه و استغفار بنده از سویی و آمرزش الهی از سوی دیگر پاک می‌شود؛ نه با پیروزی آشکار. ثالثاً پیامبر اکرم(ص) در نگاه مشرکان مکه گناهکار بود، چون وی ضمن فراخواندن آن‌ها همه 360 بت آن‌ها را محکوم و باطل کرد و آن‌ها به خدای یگانه با شگفتی گفتند آیا محمد همه خدایانمان را یک معبود قرار داده است «أَجَعَلَ الآلِهَةَ إِلهَا وَحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيءٌ عُجَابٌ» افزون بر آنکه آن حضرت در مکه رسوبات جاهلی و سنت‌های باطل و رسوم عاطل و آداب آفل و افکار فائل آن‌ها را نیز درهم شکست و نه تنها با بتها، با اندیشه بت‌پرستی در افتاد؛ این کارها به گمان باطل مشرکان حجاز گناه شمرده می‌شدند و بر اثر دعوت اسلامی آن حضرت گاهی پدر و پسر ضد یکدیگر شمشیر می‌کشیدند و زمانی نبرد قبیلگی و خانوادگی درمی‌گرفت و افزون بر این در مدینه با جنگ‌های بدر، احد، خندق و... مشرکان بسیاری به فرمان پیامبر اکرم(ص) به دست مسلمانان هلاک یا اسیر شدند. بر این پایه پیامبر اکرم(ص) نزد مشرکان مکه مجرم شمرده می‌شد.
 
خدای سبحان با صلح حدیبیه بر پیامبر اکرم(ص) و مؤمنان منت نهاد و زمینه فتح مکه را فراهم آورد و آن حضرت پس از پیروزی، کریمانه عفو عمومی حتى اعلان کرد و آن روز را روز مرحمت دانست «اليوم يوم المرحمة» نه روز انتقام خانه ابوسفیان را پناهگاه قرار داد. به فرموده امام صادق(ع)، پیامبر اکرم(ص) سه منطقه را مکان امن قرار داده بود «من أغلق بابه، وألقى سلاحه، أو دخل دار أبي سفيان، فهو آمن» آن گاه در پایان با عبارت «اذهبوا فأنتم الطلقاء» همه را آزاد کرد.
 
همچنین آن حضرت پس از فتح مکه، با تکیه بر در کعبه، به مکیان خطاب فرمود: من مانند برادرم یوسف می‌گویم امروز بر شما سرزنشی نیست؛ خدا شما را می‌آمرزد و او مهربان‌ترین مهربانان است «قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»(سوره یوسف/ آیه 92) مکیان با این سخنان، زندگی دوباره‌ای یافتند و خود را وامدار اسلام دانسته و گروه گروه به مسلمانان پپیوستند. دلیل گرایش همگانی به اسلام این بود که پیامبر توانمند که می‌توانست همه آن‌ها را بکشد یا اسیر کند یا از آن‌ها فدیه بگیرد از آنان گذشت؛ مشرکان پس از مقایسه این کار با ستم‌پیشگی خویش نسبت به آن حضرت و مسلمانان دریافتند که حق با ایشان بوده و به این ترتیب پس از فتح مکه روشن شدن حقانيت توحید و بطلان، شرک همه مشركان معاند شرمنده و وامدار او شدند و خدا گناهان پنداری کهنه و نو آن حضرت را با فتح مبین بخشید «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنْبِكَ وَمَا تَأخَرَ» گرچه قیام و اقدام ایشان نزد خدا اساساً گناهی نبود بلکه از بهترین اقسام اطاعت بود.
 
گفتنی است امیر مؤمنان هنگام فتح مکه همه بت‌ها را خُرد کرد و دور ریخت و فضای مکه ظاهراً امن شد؛ ولی اندیشه ابوسفیان‌ها هیچ‌گاه مثبت نشد. زندگی دودمان بنی‌امیه دو بخش داشت؛ پیش از فتح مکه که کافر مطلق بودند و پس از آنکه مستسلم و منافق مطلق شدند و لحظه‌ای ایمان نیاوردند «مَا أَسْلَمُوا وَلَكِنِ اسْتَسْلَمُوا» اما توده مردم مکه خود را از پیامبر اکرم(ص) طلبکار نمی‌دانستند، زیرا یا حق بودن آن حضرت را فهمیدند و توحید را پذیرفتند یا به آن تظاهر کردند.
انتهای پیام
captcha