باور به مهدویت و انتظار ظهور، تنها یک اعتقاد ذهنی نیست، بلکه میتواند بهعنوان یک الگوی تربیتی پویا، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت، رفتار اجتماعی، امید به آینده و جهتدهی به سبک زندگی جوانان ایفا کند. در شرایطی که نسل جوان با چالشهایی همچون بحران هویت، ناامیدی اجتماعی، تهاجم فرهنگی و سردرگمی ارزشی مواجه است، آموزههای مهدوی میتوانند بستری برای تربیت نسلی مسئول، عدالتخواه، اخلاقمدار و امیدوار فراهم کنند.
بهمنظور بررسی تأثیرات مهدویت در تربیت نسل جدید، خبرنگار ایکنا از همدان با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد جواهری طیب، کارشناس حوزه مهدویت گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
در نظام تربیتی اسلام، باور به امام زمان(عج) نه یک عقیده صرفاً اعتقادی بلکه یک ستون تربیتی است که شخصیت فرد و جامعه را شکل میدهد.
جایگاه باور به امام زمان(عج) در نظام تربیتی اسلام ریشه قرآنی دارد، بهگونهای که خداوند در آیه 71 سوره مبارکه اسرا میفرماید: «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ؛ روز قیامت هر امتی با امام خودش فراخوانده میشود»؛ این آیه نشان میدهد که امام محور هویت و تربیت انسانهاست و باور به امام زمان(عج) یعنی تربیت براساس الگو و رهبر الهی و امام زمان(عج) الگوی کامل تربیتی از حیث اخلاق و تقوا و ورع و عبادات و بندگی خداوند است.
حتی در روایت داریم که پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة؛ هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.» یعنی شناخت امام زمان(عج) شرط خروج از جاهلیت است و تربیت اسلامی و مهدوی بدون محوریت امام ناقص است.
حال سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که این باور به امام زمان(عج) در نظام تربیتی چه کارکردی دارد و چرا باید به آن اهمیت دهیم. اولین جواب مهم این است این باور مقدس در انسان و مخصوصاً در قشر جوان ایجاد امید و انگیزه میکند و جوان میآموزد جهانی که به سمت عدالت پیش میرود نیاز به اشخاصی دارد که از بعد علمی و اخلاق و تهذیب نفس و شناخت و بصیرت به جایگاه امام زمان(عج) قدم برداشته باشند و این امید و انگیزه در قشر جوان بیشتر و قویتر است که با کسب این اوصاف نیکو میتواند در تکمیل کردن پازل ظهور مؤثر باشد.
علاوه بر این اهمیت کارکرد باور به امام زمان(عج) در نظام تربیتی آن است که شخص از لحاظ مسئولیتپذیری اجتماعی آمادگی پیدا میکند و خود را در اصلاح جامعه و یاری مظلومان وظیفهمند میداند.
همچنین جوان از لحاظ خودسازی اخلاقی قدمهای محکمتری برمیدارد، چراکه انتظار امام در نظام تربیتی اسلام انسان را به پاکی و صداقت و عدالت خواهی سوق میدهد و این نشانه باور به امام زمان(عج) است. حتی باور به امام زمان(عج) در نظام تربیتی اسلام در حیطه جنگ نرم و فضای آلوده مجازی که آماج شایعه و شبهات منحرفکننده است نیز بسیار نجاتدهنده است.
باور به امام زمان(عج) در جنگ نرم هم یک سیر تربیتی ایجاد میکند که در برابر فشارها و تبلیغات مسموم دشمنان صبر و پایداری داشته باشیم و هویت خود را از دست ندهیم و در دنیایی که رسانههای غربی تلاش میکند جوان مسلمان شیعی دچار بی هدفی و یاس و ناامیدی شود باور به امام زمان(عج) میگوید؛ منتظر امام مثل کسی است که در راه خدا جانفشانی کرده و انتظار یک انرژی مثبت و اثربخش است که جوان را از ناامیدی و افسردگی نجات میدهد.
باور به امام زمان(عج) در شرایط کنونی همچون یک فیلتر معنوی است که ذهن و قلب مردم بهویژه قشر جوان را از آلودگی تبلیغات دشمن پاک میکند و این باور را به جوان میدهد که امیدوار و با هویت باشد و از یک مصرفکننده منفعل به یک کنشگر فعال مهدوی در مسیر عدالتخواهی و زمینهسازی ظهور تبدیل شود.
بسیاری از مردم بین انتظار فعال و انتظار منفعلانه فرقی قائل نمیشوند و بر این باور هستند که انسان باید دست روی دست بگذارد تا امام زمان(عج) بیاید و همه کارها و مشکلات را درست کند و این نوع تفکر در مورد تربیت جوانان بیشتر اهمیت دارد که مورد بررسی قرار بگیرد.
باید بدانیم که دشمن میخواهد جوان منفعل تنبل و مصرفکننده بهجای جوان فعال مهدوی زمینهساز ظهور باشد، اما انتظار فعال یعنی باور به امام زمان(عج) همراه با عمل؛ ولی برداشت منفعلانه از انتظار یعنی اینکه منتظر و قشر جوان دست روی دست بگذارند و منتظر باشند امام زمان(عج) خودش با ظهور خودش همه کارها را به سروسامان برساند.
در آیه 11 سوره مبارکه رعد خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی تغییر و ظهور عدالت جهانی نیازمند حرکت و اصلاح درونی و بیرونی است و انسان اگر میخواهد به قلههای افتخار و تعالی برسد باید همه آحاد جامعه و همه مردم در کنار هم اقدام کنند. نمیشود عدهای فعال و عدهای منفعل باشند.
این نوع دیدگاه که انسان دست روی دست بگذارد و کاری نکند و فقط به یک دعا کردن اکتفا کند آسیبهای جبرانناپذیری به عقیده مهدوی و دینی انسان میزند. بیعملی و بیمسئولیتی در حیطه فردی و اجتماعی نتیجه این نوع دیدگاه منفعلانه است و انسان در برابر مشکلات بهجای ایستادگی و حل آنها منفعل و ناامید میشود.
تمیز بین نوع انتظار فعال و منفعلانه در بین جوانان امروز در تربیت مهدوی آنان بسیار اهمیت دارد. دشمن در تلاش است با تبلیغات مسموم جوان ما را سرگرم و منفعل نشان دهد و ما باید این نقشه دشمنان را شناسایی و خنثی کنیم، چراکه نقطه هدف دشمن قشر جوان و نوجوان ماست که در مسیر زمینهسازی ظهور منفعل باشند و برای ظهور قدمی برندارند.
باید بدانیم جوان با انتظار فعال و انتظار عملی هویتسازی میکند و خودش را برای سربازی امام زمان(عج) آماده میکند. امید اجتماعی به آینده با تلاش و کوشش و مجاهدت و فعالیت گره خورده است؛ به عبارتی انتظار فعال این انگیزه را در جوان جامعه اسلامی ما ایجاد کرده که امیدوارانه تلاش و کوشش کند. در فضای مجازی، درس، مدرسه، ورزش و دوستیها با نگاه مهدوی انتخابهای درست داشته باشد.
فراموش نکنیم که انتظار در اندیشه شیعی یک گفتمان فعال و آیندهساز است نه صرفاً یک احساس و آرزو. این نوع نگاه که انتظار یک گفتمان است انتظار را به برنامهای عملی برای افزایش امید اجتماعی ـ اصلاحات فردی و اجتماعی و مشارکت در حل مسائل جامعه تبدیل میکند و منتظر واقعی کسی است که خود را در صف یاران حضرت قرار دهد که عدالتخواهی، اخلاقمداری و ظلمستیزی از شاخصهای این حرکت وسیع و مؤثر است.
همه مسلمانان و شیعیان امام زمان(عج) را باور دارند که برپاکننده عدالت جهانی است و با ظهورش دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد ولی چیزی که مهم است این است که ما باید کاری کنیم این مسئله مهم اعتقاد مهدویت از حیطه ذهن خارج به یک الگوی رفتاری تبدیل شود.
قرآن کریم در آیه 29 سوره مبارکه رعد میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ؛ کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و باسعادت و بازگشتی نیک است» مفهوم اصلی این آیه شریفه این است که ایمان بدون عمل کافی نیست و باید به رفتار صالح تبدیل شود.
مسئله مهم مهدویت هم همینگونه است، یعنی این موضوع باید به یک باور قلبی تبدیل شود که در طول شبانهروز زندگی ما را تحتالشعاع خود قرار دهد. رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «أفضلُ أعمالِ اُمّتي انتظارُ فَرَجِ» یعنی زمانی این انتظار افضل اعمال است که از عقیده خارج و به عمل تبدیل شود.
به عبارتی انسان در کنار انتظار و دعا فعالیت داشته باشد و یک سری امور را انجام دهد که در عمل این فرمایش پیامبر(ص) را در مورد افضلیت انتظار فرج الگوی عملی خود قرار دهد و در کنار گفتار با عمل نیز تکمیلکننده انتظار فرج باشد.
خودسازی، تهذیب نفس، مهربانی، انصاف با مردم، تقوا، صداقت، مشارکت در کارهای خیر، کمک به نیازمندان، فعالیتهای فرهنگی و علمی در این مسیر ما را بسیار کمک میکند که در عمل منتظر و زمینهساز ظهور باشیم.
علاوه بر آنچه گفته شد در فضای زندگی دیجیتالی یک سبک سالم و معنوی انتخاب کنیم و استفاده درست از فضای مجازی و حتی تولید محتوای مفید و پرهیز از شایعات و تخریب و دروغ و تهمت میتواند ایمان ما را قوی و در مسیر مهدوی کمکمان کند. انتخاب دوستان پاک و هدفمند که در مسیر معنوی و اخلاقی انسان را تقویت کند در مسیر خودسازی حائز اهمیت است.
باور به امام زمان(عج) در نظام تربیتی، ما را تربیت میکند و الگو قرار دادن حضرت در این مسیر از آن جهت مهم است که شناخت امام زمان(عج) راه نجات از زندگی جهالتی است و انتظار فعال همراه با عمل و باور به مهدویت ما را از مسیر منفعل بودن خارج میکند و در مسیر زندگی جوانان هم بسیار مهم است که قبول کنیم دشمن دنبال مأیوس کردن و منفعل کردن جوان ماست که در زمینهسازی ظهور قدم بر ندارد.
با برنامهریزی درست و انتخاب مسیر درست و راههای درست میتوانیم با خودسازی و تهذیب نفس مهدویت را به یک الگوی رفتاری تبدیل کنیم و از لاک اعتقادی صرف خارج شویم.
انتهای پیام