کد خبر: 3884300
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۹
به مناسبت سالروز تغییر قبله؛

تغییر قبله موجب تقدم مسلمانان و دين اسلام ‌شد

پانزدهم رجب سالروز تغییر قبله مسلمین از بیت‌المقدس به سمت کعبه است که باعث تقدم مسلمانان و دين اسلام می‌شود چون توجه تمامى امت را يكجا جمع می‌کند و همه در مراسم دينى به يك نقطه رو می‌کنند و اين تمركز همه توجهات به یک‌سو، ايشان را از تفرق نجات می‌دهد.

تغییر قبله موجب تقدم مسلمانان و دين اسلام ‌شد تغییر قبله مسلمانان به امر خداوند در 15 رجب سال دوم هجری واقع شد که موجب ایجاد سوالات و ماجراهایی بین مسلمانان و یهودیان شد که خداوند در آیات 142 الی 144 سوره بقره به این موضوع پرداخته است.


«قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ما توجه تو را بر آسمان (به انتظار وحی و تغییر قبله) بنگریم و البته روی تو را به قبله‌ای که به آن خشنود شوی گردانیم، پس روی کن به طرف مسجد الحرام و شما (مسلمین) نیز هر کجا باشید (در نماز) روی بدان جانب کنید. و گروه اهل کتاب به خوبی می‌دانند که این تغییر قبله به حق و راستی از جانب خداست (نه به دلخواه کس) و خدا از کردار آن‌ها غافل نیست.»(بقره/ آیه 144)


اين آيات اگر مورد دقت قرار گيرد، آياتى است زنجيروار، منتظم و مترتب بر هم كه داستان قبله شدن كعبه براى مسلمين را بيان می‌کند.
«سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی كَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ مردم بی‌خرد خواهند گفت: چه موجب شد که مسلمین از قبله‌ای که بر آن بودند (از بیت المقدس) روی به کعبه آوردند؟ بگو: مشرق و مغرب برای خداست و هر که را خواهد به راه راست هدایت می‌کند.»(بقره/ آیه 142)


قبل از اين آيات، داستان ابراهيم (ع) خاطرنشان می‌شد، كه نسبت به مسئله قبله جنبه توطئه و زمینه‌چینی داشت، آيه موردبحث توطئه دوم است و نيز می‌خواهد جواب از اعتراض ماجراجويانى را كه می‌خواهند حادثه‌ای سوژه آفرين پيش آيد، تا مشغول جدال و بگومگو شوند، به رسول خود تعليم دهد؛ در آیات قبل نيز زمينه مسئله قبله چيده شده بود.

تغيير قبله از مهمترین احكام تشريعى بود
معلوم است كه برگشتن قبله از بیت‌المقدس به كعبه از بزرگ‌ترین حوادث دينى و اهم احكام تشریعی است كه مردم بعد از هجرت رسول خدا(ص) به مدينه با آن روبرو شدند.
در اين ايام اسلام دست به انقلابى ریشه‌دار می‌زند، و معارف و حقايق خود را نشر می‌دهد و معلوم است كه يهود و غير يهود در مقابل اين انقلاب، ساكت نمی‌نشینند، چون می‌بینند اسلام يكى از بزرگ‌ترین مفاخر دينى آنان را كه همان قبله ايشان بود، از بين می‌برد، قبله‌ای كه ساير ملل به خاطر آن تابع يهود و يهود در اين شعار دينى متقدم بر آنان بودند.
علاوه بر اينكه اين تحويل قبله باعث تقدم مسلمانان و دين اسلام می‌شود چون توجه تمامى امت را يكجا جمع می‌کند و همه در مراسم دينى به يك نقطه رو می‌کنند و اين تمركز همه توجهات به یک‌سو ايشان را از تفرق نجات می‌دهد هم تفرق وجوهشان در ظاهر و هم تفرق کلمه‌شان در باطن، مسلماً قبله‌شدن كعبه تأثیری بيشتر و قوی‌تر دارد، تا ساير احكام اسلام از قبيل طهارت و دعا و امثال آن زیرا يهود و مشركين عرب را سخت نگران می‌سازد، خداى تعالى هم خبر داد كه به‌زودی يهود بر مسئله تحويل قبله اعتراض خواهند كرد، لذا به رسول خدا(ص) تعليم كرد كه چگونه اعتراضشان را پاسـخ گويد، كه ديگر اعتراض نكنند.
اما اعتراض آنان اين بود كه خدای‌‌تعالى از قدیم‌الایام بیت‌المقدس را براى انبياء گذشته‌اش قبله قرار داده بود، تحويل آن قبله به‌سوی كعبه كه شرافت آن خانه را ندارد چه وجهى دارد؟
اگر اين كار به امر خدا است كه خود بیت‌المقدس را قبله كرده بود، چگونه خودش حكم خود را نقض می‌کند؟ و حكم شرعى خود را نسخ می‌نماید؟ (يهود به‌طورکلی نسخ را قبول نداشت).
اگر به امر خدا نيست پس خود پيامبر اسلام از صراط مستقيم منحرف و از هدايت خدا به‌سوی ضلالت گرائيده است گو اينكه خداى تعالى اين اعتراض را در كلام مجيدش نياورده لكن از جوابى كه داده معلوم می‌شود كه اعتراض چه بوده است.


فایده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين و پاسـخ آن‌ها 

پاسـخ آن اين است كه قبله قرار گرفتن خانه‌ای از خانه‌ها چون كعبه و يا بنائى از بناها چون بیت‌المقدس و يا سنگى از سنگ‌ها چون حجرالأسود كه جزء كعبه است ازاین‌جهت نيست كه خود اين اجسام برخلاف تمامى اجسام اقتضاى قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن و نپذيرفتن اقتضاى ذاتى آن‌ها محال باشد، و درنتیجه ممكن نباشد كه حكم قبله بودن بیت‌المقدس دگرگون شود و يا لغو گردد.
بلكه تمامى اجسام و بناها و جميع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائين در نداشتن اقتضاى هيچ حكمى از احكام برابرند، چون همه ملك خدا هستند، هر حكمى كه بخواهد و بهر قسم كه بخواهد و در هر زمان كه بخواهد در آن‌ها می‌راند.
و هر حكمى هم كه بكند به‌منظور هدايت خلق و بر طبق مصلحت و كمالاتى است كه براى فرد و نوع آن‌ها اراده می‌کند، پس او هيچ حكمى نمی‌کند مگر به خاطر این‌که به‌وسیله آن حكم خلق را هدايت كند و هدايت هم نمی‌کند، مگر به‌سوی آنچه صراط مستقيم و کوتاه‌ترین راه به‌سوی كمال قوم و صلاح ايشان است.


غرض خداوند از تغيير قبله
به‌طور خلاصه اگر بگوییم غرض خداوند این بود كه در سينه مؤمنين اين توهم ايجاد شود كه اولاً وقتى بناى خداى تعالى بر اين بود كه بالاخره كعبه را قبله مسلمانان كند، چرا از همان روز اول نكرد؟ و گذاشت مدتى مسلمانان رو به بیت‌المقدس نماز بخوانند؟ لذا خداى تعالى براى دفع اين توهم خاطرنشان كرد، كه تشريع احكام جز به خاطر مصالحى كه برگشتنش به تربيت و تكميل مردم است صورت نمی‌گیرد، منظور از تشريع احكام هم تربيت و تكميل مردم است و هم جداسازى مؤمنين از غير مؤمنين و هم مشخص كردن فرمان‌بران از عاصيان متمرد، آن سببى كه باعث شد كه قبله يهوديان را مدتى قبله شما مسلمان‌ها قرار دهيم عیناً همین‌ها بود كه گفتيم .
پس مراد آیه «وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ و (ای پیغمبر) ما قبله‌ای را که بر آن بودی تغییر ندادیم مگر برای اینکه بیازماییم و جدا سازیم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی می‌کنند از آنان که عقبگرد کنند و (به مخالفت او برخیزند)» (بقره/143) اين است كه ما خواستيم مشخص كنيم چه كسى تو را پيروى می‌کند؟ و چه كسى نمی‌کند؟
و ثانیاً آن نمازهایی كه مسلمانان به‌سوی بیت‌المقدس خواندند تكليفش چيست ؟ چون در حقيقت نماز به‌طرف غير قبله بوده و بايد باطل باشد، از اين توهم هم جواب می‌دهد قبله مادام كه نسخ نشده قبله است چون خداى تعالى هر وقت حكمى را نسخ می‌کند، از همان تاريخ نسخ از اعتبار می‌افتد نه اينكه وقتى امروز نسخ كرد دليل باشد بر اينكه در سابق هم بی‌اعتبار بوده است.


سه فایده براى حكم قبله
«لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِى وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ‏ تا براى (هیچ کس از) مردم جز ستمگرانشان، امکان احتجاج (و مجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید وتنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله براى آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید.» (بقره؟ آیه 150) در اين آیه سه فایده براى حكم قبله كه در آن شديدترين تأکید را كرده بود، بيان می‌کند.
اول اينكه يهود در کتاب‌های آسمانى خود خوانده بودند كه قبله پيامبر اسلام(ص) كعبه است نه بیت‌المقدس، همچنان که قرآن كريم از اين جريان خبر داده می‌فرماید «إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ و گروه اهل کتاب به خوبی می‌دانند که این تغییر قبله به حق و راستی از جانب خداست (نه به دلخواه کس) و خدا از کردار آنها غافل نیست.» (بقره/ آیه 144) اگر حكم تحويل قبله نازل نمی‌شد، حجت يهود عليه مسلمين تمام بود، يعنى می‌توانستند بگويند اين شخص پيغمبرى نيست كه انبياء گذشته وعده آمدنش را داده بودند، ولى بعد از آمدن حكم تحويل قبله و التزام به آن و عمل بر طبقش حجت آنان را از دستشان می‌گیرد، مگر افراد ستمگرى از ايشان زير بار نروند.
در آخر آيه 150 نیز فرموده «لعلكم تهتدون» كه خداى تعالى اظهار اميدوارى به هدايت مسلمانان به‌سوی صراط مستقيم كرده است.


بعضى از مفسرين گفته‌اند اينكه در آيه تحويل قبله فرموده «وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» و نيز در آيه فتح مكه نظير آن را آورده و فرموده: (إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا» (فتح/ آیات 1 و 2) خود دليل بر اين است كه در آيه موردبحث هم بشارتى به فتح مكه است.


رواياتى درباره تغيير قبله
در تفسير مجمع‌البیان از قمى روايت كرده كه در تفسيرش در ذيل آيه «سيقول السفهاء« از قول امام صادق(ع) نقل كرده كه فرمود «قبله وقتى از بیت‌المقدس به‌سوی كعبه برگرديد كه رسول خدا (ص) 13 سال در مكه نماز به‌سوی بیت‌المقدس خوانده بود و بعد از مهاجرت به مدينه هم هفت ماه به همان سو نماز خواند آن‌وقت خدا او را به‌طرف مكه برگردانيد.»

ون يهوديان رسول خدا(ص) را سرزنش می‌کردند و می‌گفتند تو تابع مائى و به‌سوی قبله ما نماز می‌گزاری، رسول خدا (ص) از اين سرزنش دچار اندوهى سخت شد و در نیمه‌شبی از خانه بیرون‌شد و به آفاق آسمان نگاه می‌کرد منتظر بود از ناحيه خدای تعالى در اين خصوص امرى صادر شود فرداى آن شب وقتى هنگام نماز ظهر شد، آن جناب در مسجد بنى سالم بود و دو ركعت از نماز ظهر را خواند كه جبرئيل نازل‌ شد.
دست به دو شانه آن حضرت گذاشت و او را به‌طرف كعبه برگردانيد و اين آيه بر او نازل كرد: (قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ) درنتیجه آن جناب دو ركعت از يك نماز را به‌سوی بیت‌المقدس و دو ركعت ديگرش را به‌سوی كعبه خواند، بعدازاین جريان سروصدای يهود و مردم نفهم بلند شد كه چرا از قبله‌ای كه داشت برگرديد؟
رواياتيكه هم از طرف عامه و هم خاصه در اين داستان در كتب جامع واردشده، بسيار زياد است و ازنظر مضمون قريب به هم هستند، ولى ازنظر تاريخ اين جريان مختلف‌اند، بيشتر آن‌ها تاريخ تحويل قبله را در ماه رجب سال دوم از هجرت ، يعنى ماه هفدهم از هجرت می‌دانند و صحیح‌تر هم همين است و به‌زودی فصل جداگانه در بحث پيرامون اين مسئله خواهد آمد انشاءاللّه.
و هيچ شكى نيست در اينكه روح و مغز عبادت بنده عبارت است از همان بندگى درونى او، و حالاتى كه در قلب نسبت به معبود دارد كه اگر آن نباشد، عبادتش روح نداشته و اصلاً عبادت بشمار نمی‌رود وليكن در عین‌ حال اين توجه قلبى بايد به صورتى مجسم شود و خلاصه عبادت در كمالش و ثبات و استقرار تحققش، محتاج به اين است كه در قالبى و ريختى ممثل شود.

برگرفته از تفسیر المیزان

انتهای پیام
captcha