با دلتنگی و به یاد پیادهروی اربعین همراه اعضای کاروان قدم برمیدارم، هوا البته خنکی و لطافتی دارد که سرزمین عراق از آن بیبهره است در جادهای کوهستانی و در امتداد رشتهکوههای زاگرس از روستایی به نام سرخهدیزه در منطقه پاتاق به سمت سرپل ذهاب، مسیری متفاوت با راهپیمایی جاده نجف تا کربلا را تجربه میکنم اینجا کاروان پیادهای دیگر نیست و جاده همه مسیر ماشینرو است و از وجود موکب هم خبری نیست، هر از چندگاهی ماشینهای عبوری بهوسیله بوق یا چراغ یا درخواستی از زائران امام حسین(ع) طلب دعا و زیارت نیابتی میکنند.
به سبب آشنایی و ارتباط چند تن از آشنایان و به همراه یکی از پزشکان همدانی با کاروان پیاده امام علی(ع) تبریز با آنها همراه شدهام، کاروانی که مسیری 40 روزه را از عاشورا تا اربعین با پای پیاده به یاد اسرا و قافله کربلا سفر میکنند.
کاروان ناهار امروز در منزل پاتاق از استان کرمانشاه بر اساس رسم هر ساله مهمان این دوست همدانی است، در طی اسکان چند روزه این کاروان در استان همدان نیز گاهی افتخار میزبانی آنها با همدانیهاست.
از مدرسه روستا که در ابتدای آن قرار دارد حرکت کاروان از سرگرفته میشود، شنیده بودم اهالی این روستا اهل تسنن هستند، هنگام عبور از آن خانوادههای روستا را میبینیم که برای بدرقه کاروان به کوچه و سر مسیر حرکت کاروان آمدهاند همه با لبخند و رویی خوش با اعضای کاروان سلام و علیک میکنند و التماس دعا میگویند در این بین نگاه و لبخند یک زن جوان رنگ و بویی دیگر دارد، گویی خانواده و جمعی از عزیزان خود را با دود کردن اسفند بدرقه میکند، دوست پزشکمان میگوید خداوند به برکت سیدالشهدا(ع) به این خانم پس از 9 سال فرزندی عطا کرده است، نزد آن خانم میرویم تا ماجرا را از زبان خوش نیز بشنویم ما را به حیاط منزلش میبرد و میگوید که چهار سال پیش کاروان را نزد اباعبدالله(ع) واسطه کرده تا به او عنایتی کند و فرزندی دهد و حالا صاحب دختری است به نام نازنین زهرا، دختری را مینگرم که هدیه ارباب به این خانواده اهل تسنن است و خوشحالی که همچنان پس از گذشت چهار سال در چشمان مادرش برق میزند.
دو، سه ساعتی از آغاز پیادهروی گذشته، نزدیک عصر است و خورشید کمکم در حال غروب از لابهلای دامنههای پر از درخت بلوط است؛ حاج احمد، مسئول این کاروان است که همه به نیکی و بزرگی از او یاد میکنند، او را هنوز ملاقات نکردهایم برای انجام بعضی از کارهای مربوط به کاروان در پی هماهنگی است و در جمع کاروان نیست.
به منزل بعدی یعنی مسجدی در حبیبوند میرسیم، حسابی خستهام نزدیک به 10 کیلومتر را در طی چهار ساعت پیمودهایم، در نهایت خستگی مینشینم، اما میبینم جوانان و نوجوانان کاروان چطور همچنان پویا و بدون خستگی در حال انتقال وسایل اعضا به داخل مسجد هستند، کودکی هفت یا هشت ساله به جوانی از اعضای کاروان میگوید «عمو مصطفی این کوله رو بده من بیارم» و به یکی از کولهها اشاره میکند، جوان از دادن کوله امتناع میکند دوباره میگوید «تو رو خدا بده من ببرم داخل مسجد»، کوله را میگیرد اما آنقدر برایش سنگین است که چند ثانیهای طول میکشد تا تعادلش را به خاطر سنگینی آن بهدست بیاورد، تلوتلوخوران خود را به مسجد میرساند؛ حس قشنگی از دیدن این صحنه بهدست میآورم، او را در مسیر پیادهروی نیم روزهای که با کاروان همراه بودم دیدم در جواب همسفرم که به او شکلاتی تعارف کرد گفت نه نمیخواهم تشنه میشوم و نمیتوانم مسیر را بهخوبی طی کنم و آن را قبول نکرد و به داشتن چنین قناعتی در دنیای کودکانهاش غبطه میخورم، خودش تمام مسیر را پیاده آمده و گاهی هم اهالی کاروان را به مداحی زیبایی مهمان کرده است.
چشم میچرخانم عدهای در حال شستوشوی لباسهای خود، عدهای در حال صحبت با خردسالان و نوجوانان روستای حبیبوند هستند که از حضور کاروان مطلع شده و طبق عادت هر ساله به مسجد آمدهاند و هدایایی دریافت میکنند و عدهای دیگر مشغول رتق و فتق امور کاروان هستند، هر کس در پی کاری است و آنچه نمایان نیست خستگی و خودخواهی است.
نماز مغرب را با کاروان اقامه میکنیم، یک ساعتی از اقامه نماز گذشته؛ اما هنوز حاج احمد نیامده، منتظر میمانیم، حال شام را ما مهمان کاروان میشویم، هرچه اصرار میکنیم که میخواهیم برویم فایده ندارد، تبریزیها مهماننوازتر از این حرفها هستند، ساعت حدود 10 شب است کمی دیر شده باید به همدان برگردیم همین که تصمیم به حرکت میگیریم، میبینم بیشتر اعضای کاروان به سمت درب مسجد رفته و از کسی استقبال میکنند. رابطهای که بین اعضای کاروان و آن فرد دیده میشود بیشتر رابطه مراد و مریدی است، همسفرم میگوید حاج احمد آمده، میخواهم گفتوگویی با او داشته باشم، نظم و اخلاص و یک دستگی که در این کاروان دیدم مثالزدنی و کمنظیر است، بعد از سلام و علیکی از حاج احمد میخواهم در مورد کاروان صحبت کند.
احمد تیزچنگ، مسئول کاروان پیاده امام علی(ع) تبریز، حافظ قرآن کریم و نهجالبلاغه و آزاده دفاع مقدس در گفتوگو با ایکنا از همدان اظهار کرد: کاروان پیاده امام علی(ع) در سال ۱۳۷۴ بهمنظور شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) از تبریز با پای پیاده به سمت مرقد ایشان آغاز به فعالیت کرد. پس از آن برای اولین بار در سال ۸۹ بهمنظور شرکت در مراسم اربعین و اجتماع بزرگ شیعیان در کربلای معلی حرکت خود را بهمدت ۴۰ روز از روز عاشورا و مرقد امام راحل به سوی مرز خسروی و سپس کربلای معلی آغاز کرد.
وی افزود: این کاروان دوازدهمین سال حرکت خود به سوی کربلا را امسال با حضور ۵۵ نفر که افراد بالای 18 سال همگی دو دز واکسن را دریافت کردهاند، آغاز کرده است. بیشتر اعضای این کاروان را جمعی از پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت و بازنشستگان تشکیل میدهند، نکته قابل توجه حضور حدود ۲۰ نوجوان بین ۹ تا ۱۸ سال در کاروان است که بهدلیل قرار گرفتن در تعطیلات تابستانی با کاروان همراه شدهاند.
تیزچنگ با اشاره به اینکه این کاروان تنها متشکل از اهالی تبریز نیست، بیان کرد: هر ساله در بین راه و یا از ابتدای حرکت افرادی از همدان، سیستانوبلوچستان، قم، مرکزی، تهران، کرمانشاه و... به آن ملحق شده و میتوان گفت مجموعهای از تمام اقوام ایرانی در این کاروان حضور دارند که در اصل حضور آنها موجب تألیف قلوب است.
وی تصریح کرد: این کاروان در طی ۱۲ سال حرکت خود به سمت کربلا و ۲۶ سال به سمت مرقد امام(ره) جامعه هدفی دارد که در طی منازلی که عبور میکند با آنها ارتباط میگیرد، در هر منزل کاروان، مخاطبانی از افراد محلی آنجا به کاروان مراجعه میکنند که آنها را تحت پوشش فعالیتهای فرهنگی و قرآنی قرار میدهد.
این حافظ قرآن کریم ادامه داد: این فعالیتها در قالب مسابقه و تحقیق برگزار میشود، به این صورت که سؤالات و موضوعاتی پیرامون مفاهیم قرآنی، ادعیه، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه برای نوجوانان و جوانانی که در هر منزل با کاروان ارتباط برقرار کردهاند مطرح میشود، آنها تا سال بعد فرصت دارند تا بهصورت مجازی و یا حضوری با توجه به اینکه مکان بیتوته کاروان در هر منزل در طول این ۱۲ سال ثابت بوده است پاسخ و تحقیق موردنظر را تکمیل کنند و به کاروان ارائه دهند.
مسئول کاروان پیاده امام علی(ع) اضافه کرد: مدتزمان ارتباط کاروان با هر مخاطب شاید یک ساعت بیشتر نباشد، اما طرح سؤالات و مطالب بهگونهای است که نوجوان با چندین نفر از جمله روحانی مسجد محله خود، معلم، خانواده و دوستان و... پیرامون آن وارد مباحثه و تحقیق میشود و یک حلقه معرفتی تشکیل میشود، در نهایت نیز جوایزی به این نوجوانان اهدا میشود.
وی بیان کرد: مخاطبانی از چندین سال پیش بهطور مثال از ۱۰ سال گذشته ارتباط مستمر با کاروان داشتهاند و حالا آنها به جوانان جا افتاده و یا حتی پدر یک خانواده تبدیل شدهاند و حال فرزندان خود را با کاروان آشنا میکنند و اذعان به مشکل بودن مسئله تربیت آنها دارند که تنها راه این تربیت را میتوان توسل و ارتباط با ائمه و ادامه دادن راه سیدالشهدا(ع) دانست.
تیزچنگ با اشاره به اینکه با روش ارتباط مستمر سالانه توانستیم سورههای قرآن را در مسیر ۴۰ روزه کاروان برای مخاطبان و اعضای کاروان به حفظ بگذاریم، گفت: در این مسیر با برنامههای اربعینی که در منازل اجرا میکنیم، بسیاری از افراد که نمیتوانند در مراسم اربعین شرکت کنند اذعان میکنند که با حضور در مراسم کاروان حال و هوای اربعین را پیدا کردهاند.
وی توضیح داد: بسیاری از این سالها پیش آمده مرز بسته بوده و موفق به ورود به خاک عراق و کربلا نشدهایم، اما این حرکت متوقف نشده است. روزگاری در دفاع مقدس این اراضی و مناطق نزدیک به مرز به اشغال متجاوزان درآمده بود، پیادهروی این کاروان علاوه بر اظهار ارادت به ساحت اباعبدالله(ع) به شکرانه پیروزی و دفاع از کشورمان است. با پیمودن این مناطق به دنبال اهتزاز پرچم کشورمان در نقاط مختلف آن و پاسداری از آن هستیم تا همچنان به بدخواهان ثابت کنیم این خاک متعلق به مردم خودمان است و برای حفظ آن همچنان پای کار ایستادهایم و البته نیت دیگری که موجب پویایی این کاروان و تعطیل نشدن آن حتی در شرایط کرونایی شده این است تا همچون اصحاب سیدالشهدا(ع) فعالیتهای این کاروان در زمینهسازی ظهور از سوی خداوند ثبت و ضبط شود و واقعه اربعین و پیامرسانی آن را حفظ کنیم.
تیزچنگ با اشاره به بازخوردهای جالبی که از مردم در منازل مختلف دریافت کردهاند، اظهار کرد: بسیاری از آنها حرکت پرچمهای عزای سیدالشهدا(ع) را موجب رونق برکت و بیمه شدن روستا یا شهر خود اعلام میکنند. در این بین اظهار ارادت و التماس دعای دوستان اهل سنت نیز در مناطق سنینشین بسیار مشهود است. افراد گاهی محبتهایی به کاروان دارند که حتی به خانوادههای خود ندارند و همین محبتها زمینه فعال ماندن سلولهای راه کربلاست، جریانی که همیشه و پس از ۱۴۰۰ سال پویا و زنده مانده است.
وی با اشاره به نقش و جایگاه اربعین حسینی در مکتب اسلام، یادآور شد: اربعین آبیاری درخت کاشته شده اسلام به دست حضرت سیدالشهدا(ع) است، جریانی که سلولهای اعتقادی تمامی افراد را فعال میکند.
تیزچنگ افزود: اجتماع عظیم اربعین دشمنان اسلام را به هراس انداخته است؛ عربستان صعودی با تمام ادعای خود توانایی مدیریت بیش از سه میلیون حجاج در حج تمتع را ندارد، اما در اربعین حسینی قبل از شیوع کرونا شاهد تشکیل اجتماع ۲۳ میلیونی بدون مشکلی خاص و مسائل امنیتی بودیم که میتوان این اجتماع را نشانههایی از ظهور دانست تا جامعه در این مسیر با به جان خریدن مشکلات زمینه را برای ظهور فراهم کنند.
وی با اشاره به اینکه اربعین مردم را برای ظهور آماده میکند، گفت: آمادگی برای تحقق کلمه واحد جهانی است که تنها ولیعصر(عج) میتواند آن را مدیریت کند که قرآن کریم در آیه پنجم سوره قصص به آن اشاره میکند «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ و ما بر آن هستيم كه بر مستضعفان روى زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و وارثان گردانيم.»
مسئول کاروان پیاده امام علی(ع) بیان کرد: کرونا مسئلهای است که دشمنان اسلام و تشیع از شیوع آن بهمنظور کمرنگ شدن اجتماع اربعین بیشترین بهره، منفعت و لذت را میبرند. اجتماع مسلمانان و حضور آنها در کنار هم در کربلا و همزمان با اربعین روزی که خود جریانساز است آنقدر منافع این دشمنان را به خطر انداخته که برای لغو آن به هر کاری دست میزنند، اما پاسخ آن را خداوند در آیه هشتم سوره صف میفرماید «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ؛ مىخواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش كنند ولى خدا كاملكننده نور خويش است، اگرچه كافران را ناخوش آيد.»
وی ادامه داد: قرینه این موضوع را در دوران اسارت جنگ تحمیلی عراق در اردوگاههای بعثی که حضور داشتیم میتوان دریافت که آنها بهعنوان دشمن ایران و اسلام از برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) حتی به سادهترین و کوچکترین شکل ترس و واهمه داشتند، اما در طول شش سال اسارت خود در زندانهای بعث شاهد بودم مراسم عزاداری ایام عاشورا و اربعین و سایر مناسبتها به نحوی اجرا شد که نتوانستند مانع برگزاری آن شوند. خداوند در آیه ۶۹ سوره عنکبوت در این رابطه میفرماید «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ؛ كسانى را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاى خويش هدايتشان مىكنيم و خدا با نيكوكاران است.»
وی در پاسخ به چگونگی برقراری نظم و برنامهریزی کاربردی در این کاروان، توضیح داد: این کاروان هر روز صبح حرکت خود را با گذشتن از زیر قرآن و با نیت مشخصی آغاز میکند. پیادهرویهای هر روز در طول این ۴۰ روز با یک نیت و هدیه آن به فردی انجام میشود، روزی هدیه میشود به روح یکی از ائمه(ع)، هدیه به والدین یا شهدای گمنام و یا هدیه به روح بلند حاج قاسم کسی که تألیف قلوب جهانی را به ما یاد داد تا از محدوده شهری، استانی و کشور خود خارج شده و با گسترش بینش خود، جذب افراد به اسلام و تشیع را بیشتر کنیم.
تیزچنگ با اشاره به اینکه کاروان هر روز ذکر خاصی دارد، بهطور مثال ذکر امروز «یا ستارالعیوب و یا غفارالذنوب و یا زینب کبری(س)» بود، بیان کرد: هر کسی به اندازه معرفت خود در این مسیر قدم برمیدارد، همانطور که در آیه 26 سوره مطففین میفرماید «فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛ و رقابتکنندگان و مسابقهگران باید به سوی این نعمتها بر یکدیگر پیشی گیرند»؛ این جاده در اصل مسیر سبقت به سوی اهل بیت(ع) است.
وی با بیان اینکه نظم این کاروان فوق نظم و مدیریت اعضای کاروان است، اظهار کرد: اهل بیت(ع) و خداوند به حرکت این کاروان نظم میدهند، وگرنه ما خود هیچ کارهایم تنها از اینسو به آنسو برای انجام کارها میرویم، معنویت کاروان نیز از سوی ائمه(ع) به اعضا تزریق میشود.
این آزاده دفاع مقدس ادامه داد: به لطف خداوند در طی این ۱۲ سال با توجه به مسیر اعضای کاروان که همواره در کنار جادههای ماشینرو با وجود خطرات بسیار پیادهروی خود را انجام دادهاند تاکنون هیچ تصادف و اتفاق خطرآمیزی برای اعضای آن پیش نیامده و این را از نشانههای مدیریت و استمداد ائمه(ع) میدانیم نه مدیریت کاروان.
تیزچنگ با اشاره به تدوین برنامه هر ساله کاروان در قالب دفترچه روزانه، یادآور شد: این دفترچه شامل برنامههای قرآنی از جمله قرائت، حفظ و تفسیر آیات مشخصی در هر سال است؛ بهطور مثال آیاتی با موضوع یا ایهاالذین آمنوا، آیاتی با موضوع ولایت، تربیت، خرید و فروش یا شعار سال و... انتخاب میشود، در کنار آیات قرآن نیز توجه و تمرکز بر خطبهها و حکمتهای نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و برخی دیگر از ادعیه مغفول نمیماند و روزانه نیز به بخشهایی از آن پرداخته میشود.
این حافظ قرآن و نهجالبلاغه گفت: در طول مسیر این دفترچهها در اختیار اعضا بوده و بر اساس آن پیش میروند. همچنین مداومت بر قرائت دستهجمعی زیارت عاشورا و سوره الرحمن در ابتدای روز و سوره یاسین در عصر هر روز از برنامههای کاروان است. پیش از خواب نیز بهمنظور برکت معنوی و مادی در دنیا و آخرت سوره واقعه قرائت میشود. علاوه بر این افرادی که این سورهها را در طی مسیر ۴۰ روزه حفظ کنند در نهایت جایزه اربعین دریافت میکنند.
وی با تأکید بر اینکه در اصل هدف کاروان بازگشت به زندگی قرآنی است، تصریح کرد: بازگشت به زندگی قرآنی یعنی در کارهای روزمره از جمله خرید و فروش یا ارتباط با خانواده یا هر عمل دیگر در زندگی، با آگاهی و اطلاع از قرآن باشد. همچنین رویکرد کاروان تنها خواندن آیات عربی قرآن بدون تعقل و عمل به آن نیست. در این کاروان قرآن را تنها بهدلیل ثواب نمیخوانیم بلکه باید فهم و عمل به آن را وارد زندگی خود کنیم، درک آیات مختلف قرآن و موفقیت نشئت گرفته از عمل به آن، خود بهترین پاداش و در حقیقت یکی از مهمترین اهداف کاروان است.
وی بیان کرد: در پایان باید بگویم این کاروان به همت هیچ یک از ما راه نیفتاده بلکه لطفی بود که خداوند آن را به ما عطا داشت، دلیل آن شاید دعای یکی از والدین ما بوده باشد، یا کمک به ایتام یا دعای خیری از سوی ولیعصر(عج)؛ گاهی خداوند از یک حرکت و عمل بندهاش خوشش میآید و موهبتی را نصیب آنها میکند، ما تنها حفظ این موهبتها را وظیفه خود میدانیم و آن را بر دوش خود حس میکنیم.
از حاج احمد خداحافظی کرده و بهسوی همدان راه میافتیم، ویژگیهای خاص این کاروان را با خودم مرور میکنم، «سخاوت» در اهدای هدیه و بستههای فرهنگی حتی به افرادی که در کنار جاده و برای دقایقی آنها را میبینند، «اجماع» نوجوان، جوان، افراد میانسال و پیرمردان و همچنین از نقاط مختلف ایران و «قناعت»؛ سه ویژگی بارزی بود که در این کاروان مشهود بود. البته مهمترین و اولین ویژگی آن «اخلاص» که مؤلفه اصلی قبولی تمام کارهای مؤمن است و رمز و راز آن به نظر میرسد در این چله و سفر 40 روزه نهفته است. 40 روزی که سختیهای زیادی از جمله دوری از همسر و فرزند، خانه به دوشی، خستگی و تحمل رنجهای جسمی دیگر و... کاروان را به جایی رسانده که با دیدن آنها و حتی همراهی کوتاه آرامشی بر قلب و دلت حاکم میشود و اینطور به داشتن حسین(ع) که خادمان و زائرانش چنین هستند افتخار میکنی.
انتهای پیام