حجتالاسلام سجاد جمشیدی، پژوهشگر و مدرس موسسه احیاء در همدان، در گفتگو با ایکنا از همدان، با اشاره به خصوصیات اخلاقی امام صادق(ع) اظهار کرد: یکی از مهمترین بخشهای دین اسلام، اخلاق است.
وی با اشاره به اینکه همه تعالیم دین را به سه دسته کلی میتوان تقسیم کرد، گفت: یک بخش آن باورها و عقاید که همان اصول دین است، ریشهایترین و اصلیترین قسمتهای دین هم شامل باور به خدا، توحید، معاد، جهان آخرت و باور به حجتهای الهی است.
جمشیدی افزود: بخش دوم احکام و فروع دین است که باید بدانیم چه کارهایی انجام دهیم یا انجام ندهیم اموری مثل نماز، روزه و... ، بخش سوم تعالیم دینی و معارف انبیا الهی و بخش اخلاقیات است که این قسمت میوه و ثمره دین است؛ همان چیزی که برای تکمیل آن پیغمبر(ص) مبعوث شد، در این قسمت درمییابیم که چه خُلق و خویی ما را به سعادت میرساند و باید آن را به دست بیاریم مثل شجاعت، عفت، سخاوت، غیرت، صبر، گذشت و حیا، چه اخلاقیاتی نیز مانع کمال و به سعادت رسیدن ماست مثل حسادت، افراط در شهوت، تکبر و غرور.
این پژوهشگر موسسه کلامی احیا ادامه داد: در هر سه بخش هم تعالیم و گفتههای ائمه برای ما راهگشا است و هم عملکرد آنها ما را متوجه سعادت و کمال میکند. اگر سیره اهل بیت در زندگی ما اجرا شود ماهم به سعادت و کمال میرسیم، در زندگی و سیره امام صادق(ع) اخلاق عالی انسانی دیده میشود و این مهم در سیره فردی و اجتماعی ایشان و در برخورد با مردم و مواجهه با آنان نیز نمایان است.
این مدرس مرکز تخصصی مذاهب اسلامی بیان کرد: سیره اجتماعی و اخلاق اقتصادی امام صادق(ع) برای همه افراد جامعه الگو و نمونه است، یاران امام صادق(ع) برای تجارتی به مصر میروند، در آنجا کالایی نایاب و به شدت مورد نیاز مردم بوده و مردم به اجبار با قیمت بالا آن را خریداری میکردند، این تاجران به سبب فروش این کالا سود خوبی را به دست آورده و وقتی نزد حضرت صادق(ع) میرسند، دو کیسه هزار دیناری اصل و سود سرمایه را به امام میدهند، امام از این سود زیاد تعجب میکنند و سوال میکنند که علت این سود زیاد چیست وقتی حضرت قضیه را متوجه میشوند، میگویند سبحان الله شما بر علیه مسلمانان هم قسم شدید و این کالا را گران فروختید؟
جمشیدی ادامه داد: حضرت هزار دینار را که اصل سرمایهشان بود برمیدارند، اما از اینکه آنها در تجارت خود توجه به نیاز مسلمانان نداشتند ناراحت میشوند و سود پول را قبول نمیکنند و میفرمایند شمشیرزدن در میدان جنگ از طلب حلال آسانتر است.
این استاد حوزه علمیه یادآور شد: حضرت بخاطر منفعت و آباد کردن دنیای خود حاضر نبودند منافع دیگران به خطر بیافتد و دیگران در رنج باشند. این اخلاق اقتصادی امام صادق(ع) است که به خاطر منفعت خود راضی نمیشوند دیگران در سختی و مضیقه قرار بگیرند، به فکر اجتماع بودن ویژگی بارز ایشان بود.
وی با اشاره به رفتار امام صادق(ع) با غلامان خود نیز افزود: رفتار امام صادق(ع) در زندگی نسبت به زیر دست خود نشان از اوج رافت و مهربانی اسشان دارد؛ در حالی که برخی افراد جامعه در برخورد خود با زیر دست و کارگران خود متکبرانه رفتار میکنند و هیچ رحم و مروتی ندارند اما در زندگی امام صادق(ع) اینگونه نیست. روزی حضرت غلام خود را برای انجام کاری به جایی فرستادند، غلام تاخیر کرد حضرت دنبال او رفتند و در گوشه ای دیدند که غلام خواب است، کنار او نشستند و به دلیل گرمای زیاد مشغول به باد زدن غلام خود شدند، وقتی غلام از خواب بیدار شد شرمنده این اخلاق امام صادق(ع) شد که علاوه بر اینکه او را توبیخ نکردند بلکه زمینه را برای استراحتش فراهم کردن.
جمشیدی با اشاره به نحوه تعامل حضرت(ع) با یک شخص گناهکار افزود: در تاریخ زندگی امام صادق(ع) وقتی با یک فرد گناهکار مواجه میشدند در عین حال که وظیفه نهی از منکر را انجام میدادند از آبروی خود برای رفع گرفتاری آن شخص گناهکار استفاده میکردند نقل است به دستور منصور دوانیقی صندوق بیتالمال را باز کردند و به هرکس چیزی میدادند، فردی که برای دریافت سهم مراجعه کرد اما چون کسی او را نمیشناخت سهمی به او ندادند. اجداد این فرد چون بدست پیغمبر آزاد شده بود بنابراین خود را منتصب به پیامبر(ص) میدانست بنابراین وقتی امام صادق(ع) را دید، حاجت خود را گفت امام سهمی برای ایشان آوردند و خطاب به آن شخص گفتند کار خوب از هر کسی خوب است ولی از تو به جهت انتصاب به ما بهتر است و کار بد از هر کسی بدتر است و از تو به واسطه وابسته به خاندان ما خیلی زشتتر است بنابراین او نیز متوجه گناه پنهانی خود شد. امام صادق(ع) همیشه نگاه طبیبانه به شخص گناهکار و دغدغه اصلاحگری و زدودن آلودگیها از افراد و جامعه انسانی داشتند.
این پژوهشگر حوزه با اشاره به سیره فردی و عبودیت ایشان گفت: حضرت در دعاهای خود همیشه از خداوند میخواستند خدایا در یک چشم بهم زدنی من را به خودم واگذار نکن و به سرعت اشک از چشمانشان جاری میشد و به یاران خود میفرمودند که خدا حضرت یونس را لحظهای به خود واگذاشت و پیامد سختی به وجود آمد بنابراین در همه حال باید از خداوند عاقبتبخیری خواست و اینکه انسان به خود واگذار نشود و همیشه تحت مراقبت و ولایت خداوند باشد.
انتهای پیام