خاطرات مستند تشویش ساواک از حضور آیت‌الله مدنی در همدان
یک مبارز انقلابی و از شاگردان آیت‌الله مدنی با اشاره به مستنداتی از گزارشات ساواک در کتاب «انقلاب اسلامی به روایت ساواک» به بیان خاطراتی از تشویش ساواک و مدیریت بحران از سوی این عالم انقلابی در ماه‌های قبل از پیروزی انقلاب در همدان پرداخت.
به گزارش ایکنا از همدان، حجت‌الله کریم‌پور، مدیر مکتب امام زمان(عج) همدان و از مبارزان انقلابی، امروز، 16 بهمن‌ماه در جشن انقلاب دانشگاهیان با محوریت گرامیداشت یاد و خاطره شهید آیت‌الله مدنی، به ابعاد شخصیتی و وجه مبارزاتی این مجاهد حق در بین مردم همدان قبل از پیروزی انقلاب اشاره کرد و گفت: کتاب «انقلاب اسلامی به روایت ساواک» حضور آیت‌الله مدنی در دو ماه قبل از انقلاب در همدان را به خوبی به تصویر کشیده است.
وی افزود: در صفحه 256 جلد سوم این کتاب، دو هفته از حضور آیت‌الله مدنی در همدان نگذشته که ساواک گزارشی را علیه این عالم به تهران ارسال می‌کند، بر این اساس که «به قرار اطلاع اخیراً کلیه امور و حتی شهربانی هم تحت نفوذ شیخ اسدالله مدنی روحانی سرشناس همدان قرار گرفته و رابط بین شهریانی و روحانی مذکور سروان نیکوسخن است، به علاوه فرماندار و کلیه مدیران ادارت شهر همدان به منزل شیخ اسدالله مدنی رفته و با اعلام همبستگی از نامبرده سؤال می‌کنند.»
همرزم شهید آیت‌الله مدنی با اشاره به اینکه مطالب این کتاب در مباحث مدیریتی از جمله مدیریت تعارض و بحران کاربردی است، افزود: در بخشی از این کتاب آمده است «روحانی مزبور در کلیه سخنرانی خود مردم را به آرامش دعوت و از تهمت و قتل نفس منع می‌کند، مراتب به نخست وزیری اعلام شده است.»
مدیر مکتب امام زمان(عج) با اشاره به اینکه شهید مدنی به‌خوبی در مدیریت بحران بحبوحه انقلاب در همدان ورود کرده و نقش‌آفرینی می‌کند، گفت: در واقعه 30 مهر که قیام دانش‌آموزان همدانی با چند نفر از دوستان برای ادامه مبارزه تصمیم گرفتیم یک گروه تشکیل دهیم، این ماجرا همزمان شد با ورود آیت‌الله مدنی یعنی یکم دی‌ماه سال 1357، به همراه دوستانم از شهربانی که به دلیل آزار انقلابیون شاکی بودند، تصمیم گرفتیم سه راهی که یک سلاح دست‌ساز بود را در ماشین ارتشی‌ها بیندازیم، من موافق این کار نبودم به دوستان گفتم بگذارید از آیت‌الله مدنی کسب تکلیف کنیم.
وی اظهار کرد: شخصاً نزد این عالم بزرگ رفتم، نوجوانی 16 ساله بودم، جریان را برایش توضیح دادم، آیت‌الله مدنی یک مسلمان پیرو رساله بود نه اینکه از هوای نفس خود پیروی کند، گفت مگر این افراد قتل کرده‌اند؟ اگر شما مرتکب این کار شوید قاتل هستید و حکم اعدام شما را من خودم صادر می‌کنم، خشکم زد چهره و چشمان نافذی داشت، به وی گفتم ما که هنوز کاری نکرده‌ایم آمده‌ایم از شما اجازه بگیریم. آیت‌الله مدنی گفت اگر نیاز شد مبارزه مسلحانه انجام دهید من خودم اعلام می‌کنم و دید که من کمی جا خوردم و هیبت وی مرا گرفته؛ گفت شما جوان خوبی هستی به مبارزه ادامه دهید اما مراقب باشید در این زمینه وارد نشوید.
مدیر مکتب امام زمان(عج) همدان بیان کرد: سلاح سه راهی که داشتم را در گوشه سیزان منزل پنهان کردم، پدرم میوه‌فروش بود، گاهی گوجه فرنگی که اضافه می‌آمد را به منزل می‌آورد و مادرم رب درست می‌کرد، یک روز مادرم که در حال روشن کردن اجاق در حیاط بود در کنار آجرها این سه راهی را که پنهان کرده بودم آورده بود که در کنار آجرها زیر اجاق قرار دهد، اگر 30 ثانیه دیرتر به منزل می‌رسیدم کل منزل ما با انفجار روی هوا می‌رفت.
وی ادامه داد: اگر آیت‌الله مدنی به همدان نمی‌آمد خیلی از جوانان مبارز که اسلحه داشتند وارد فاز مبارزاتی می‌شدند و تعداد کشته‌های زیادی در همدان به جا می‌ماند. لذا حضور وی در همدان منجر به کمترین هزینه‌ها شد. در کتاب انقلاب اسلامی به روایت ساواک آمده «19 دی 1357 سرهنگ رمضانی فرمانده پادگان قهرمان با کلمه بله قربان نسبت به آیت‌الله مدنی ابراز ارادت کرده است»، ساواک نامه‌ای می‌زند که وی را عوض کنند و در جای دیگر ساواک گلایه می‌کند که چهار نفر از مأموران مخابرات تلفن ساواک را شنود می‌کنند.
کریم‌پور با اشاره به گزارش دیگری از ساواک در کتاب نامبرده گفت: «رئیس شرکت نفت همدان از دادن نفت و گاز و بنزین به ساواک ممانعت می‌کند» ساواکی که همه کاره بود به چه کنم چه کنم می‌افتد و به تهران نامه می‌زند که چه باید بکند. این مدیریت انقلابی تنها بعد از حضور دو هفته آیت‌الله مدنی در همدان رقم خورده بود.
انتهای پیام
