انسان فطرتاً در جستجوی معبود یکتای خود بوده و اگر از محبوب خود دور بیفتد و با او ارتباط پیدا نکند در اضطراب و ناراحتی به سر برده و هیچ رویدادی جایگزین آن نخواهد شد؛ بهویژه در دنیای امروز که همواره به طرف تکنولوژی گام برمیدارد و بر میزان پیچیدگیهای زندگی او افزوده میشود و در پی آن لحظاتی از استرس و فشارهای روحی را تجربه میکند که ممکن است در برخی موارد منجر به بروز انواع بیماریهای روانی و جسمی شود.
قرآن کریم انسان مؤمنی را که در سایه تعالیم انسانساز اسلام پرورش یافته، در برابر استرسهای گوناگون زندگی مصون میداند، چراکه انسان در سایه ارتباط با تمام اجزای خلقت و نشانههای خدا هیچگاه احساس تنهایی نمیکند و در همه جا خدا را بزرگترین پشتیبان خود میداند و همواره با او راز و نیاز و در سایه این ارتباط به امنترین و آرامترین مأمن روحی دست پیدا میکند.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی سلیمانیان، مدرس حوزه علمیه همدان و متخصص فلسفه و کلام در گفتوگو با ایکنا از همدان با اشاره به آیاتی از قرآن به بیان نکاتی درباره عوامل تأثیرگذار در کاهش استرس، فشارهای روانی و عصبی پرداخت که اولین بخش آن با عنوان قبول عدالت خداوند؛ راهکار اصلی کاهش استرس منتشر شد و در این بخش ادامه سخنان مطرح شده را با هم میخوانیم:
وی با بیان اینکه گاهی زندگی انسان با آرامش و سکونت جلو میرود و گاهی نیز با فشارهای عصبی، استرس و اضطراب همراه است، گفت: زمانی که انسان جایگاه خود را بشناسد تا حد زیادی از استرسهای روزمره به دور خواهد بود و سلامتی روح و روان او نیز حفظ خواهد شد، چراکه در صورت عدم شناخت کافی از شرایط و مسائل زندگی به سختی پیش خواهد رفت و در پی آن برخی از مشکلات روحی و جسمی پدیدار خواهد شد.
گاهی میبینیم انسانهایی که پُست و مقامی ندارند، زندگی آرامی دارند، اما در مقابل گاهی میبینیم برخی از افراد که دارای پست و مقام و امکانات زیادی هستند از آرامش برخوردار نبوده و متحمل فشارهای عصبی بسیاری هستند که رفتار آنها را در همه امور تحتتأثیر قرار میدهد؛ میتوان گفت این امر ناشی از ایمان و شناخت انسان از جایگاهی است که خداوند برای او مشخص کرده است. در این راستا نکاتی از آموزههای قرآن در ارتباط با جایگاه انسان مطرح میشود که اگر به آنها توجه خاص داشته باشد قطعاً آرامش نصیبش خواهد شد.
خداوند خالق و مالک انسانهاست؛ براساس آیه 16 سوره رعد «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ ۚ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ ۗ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ ۚ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ بگو که آفریننده آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداست، پس بگو: آیا شما خدا را گذارده و غیر خدا مانند بتان و فرعونان را برای نگهبانی و یاری خود برگرفتید در صورتی که آنها بر سود و زیان خود هم قادر نیستند؟ آن گاه بگو: آیا چشم نابینای جاهل و دیده بینای عالم یکسان است؟ یا ظلمات شرک و بتپرستی با نور معرفت و خداپرستی مساوی است؟ یا آنکه این مشرکان شریکانی برای خدا قرار دادند که آنها هم مانند خدا چیزی خلق کردند و بر مشرکان، خلق خدا و خلق شریکان خدا مشتبه شد؟ هرگز چنین نیست بگو: تنها خدا خالق هر چیز است و او خدای یکتایی است که همه عالم مقهور اراده اوست.» مالک و خالق انسانها خداوند است و هیچگاه بندگانش را رها نخواهد کرد.
خداوند خالقی یگانه و واحد؛ در آیه چهارم سوره زمر خداوند میفرماید: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ ۖ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ؛ اگر خدا میخواست فرزندی اختیار کند همانا هر که را از مخلوقاتش خواستی بر میگزید ولیکن این نقص است و او از هرگونه نقص و آلایش پاک و منزه است، او خدای فرد قهّار بیمانند است.» براساس این آیه از قرآن انسان به یک جایگاه پاسخگو است، چراکه یک خالق واحد دارد. در روانشناسی نیز داریم که اگر انسان به چند نفر دلبسته باشد و خود را از منشأ چندین خدا ببیند که باید به هر یک بهگونهای پاسخ دهد این خود زمینههای روانپریشی را فراهم خواهد کرد.
خلقت خداوند احسن و برتر است؛ براساس آیه هفتم سوره سجده «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ؛ آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد و آدمی را نخست از خاک پست بدین حسن و کمال بیافرید» و آیه ۱۴ سوره مؤمنون «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛ آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم و پیکری کامل کردیم پس از آن به دمیدن روح پاک مجرد خلقتی دیگرش انشا نمودیم؛ آفرین بر قدرت کامل خدای که بهترین آفرینندگان است.» انسان در این جهان و در کنار سایر موجودات باید این ذهنیت را داشته باشد که اشرف مخلوقات است و خداوند به بهترین شکل ممکن او را آفریده است.
خلقت خداوند خلقت مقطع و محکمی است؛ در آیه ۸۸ سوره نمل خداوند میفرماید: «وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ؛ و كوهها را بينى، پندارى كه جامدند، حال آنكه به سرعت ابر مىروند. كار خداوند است كه هر چيزى را به كمال پديد آورده است. هر آينه او به هر چه مىكنيد آگاه است.» بر اساس این آیه از قرآن هر خلقتی که خداوند دارد به محکمترین وجه قرار داده و گاهی روانپریشیها به علت آن است که انسان با خود میگوید چرا این کشور به دنیا آمدم، یا چرا در این خانواده به دنیا آمدم، کاش شرایطم طور دیگری بود کاش جنسیتم چیز دیگری بود و... اینها همگی تصورات مختلفی است که اگر انسان به آن توجه نداشته باشد که هیچ خللی در خلقت خداوند نیست و همگی حساب شده است قطعاً دچار استرس و آسیب نیز نخواهد شد.
خلقت خداوند باطل و از روی بازیچه نیست؛ در آیه ۲۷ سوره ص آمده است: «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ؛ و ما آسمان و زمین و هر چه را بین آنهاست بازیچه و باطل خلق نکردهایم، این گمان کافران است، و وای بر کافران از آتش دوزخ.» همچنین در آیه ۳۸ سوره دخان نیز داریم «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ و ما آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست به بازیچه خلق نکردیم.»
این خلقت بهصورت حق است و بیهوده نیست؛ برخی افراد به علت فشارهای عصبی میگویند اصلا دوست نداشتم به دنیا بیایم و دنیا را تیره و تار میبینند. اگر برخی فلسفههای غرب به سمت پوچگرایی میرود دلیل آن این است که زمینه فشارهای عصبی برای آنها فراهم است، نه خداوند را میشناسند و نه به کلام وحی ایمان دارند، که خداوند هیچ چیزی را بیهوده نیافریده است.
انسان بدون توجه به خلقت خداوند چیز قابل ذکری نیست؛ در سوره مریم آیه ۶۷ آمده است: «أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا؛ آیا آدمی برای ایمان به معاد متذکر آن نمیشود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟» همچنین در اولین آیه از سوره انسان خداوند میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا؛ آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیزی هیچ لایق ذکر نبود؟» براساس این آیات از قرآن انسان باید توجه کند که از عدم بوده و چیز قابل ذکری نبوده است، اینکه خداوند او را برگزیده این خود یک توجه ویژه و یک اعتماد و البته جایگاه بخشیدن به انسان است. اینکه برخی به علت فشارهای عصبی اصل و جایگاه خود را فراموش میکنند و خودشان را منفی میپندارند با این نگاه قرآنی سازگار نیست.
انسان همیشه نیازمند به خداوند است؛ در آیه ۳۸ سوره محمد آمده است: «هَا أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ ۖ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ ۚ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ ۚ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ؛ آری شما همان مردمید که برای انفاق در راه تبلیغ دین خدا دعوت میشوید باز بعضی از شما بخل میورزند، و هر که بخل کند بر ضرر خود اوست وگرنه خدا از خلق بینیاز است و شما فقیر و نیازمندید. و اگر شما روی بگردانید خدا قومی غیر شما که مانند شما بخیل نیستند بلکه بسی از شما بهتر و فداکارترند به جای شما پدید آرد.»
انسان هیچگاه حالت نیازمندی به خداوند را نباید فراموش کند که این امر موجب کبر و غرور خواهد شد و اگر انسان فراموش نکند که چیزی نیست و نیازمند معنوی به خداوند است حالت روانپریشی را نخواهد داشت. مرحوم آخوند همدانی از استادش نقل میکند که گاهی حرفهای زشت دیگران مرا ناراحت میکند استاد میفرماید خودت را هیچ حساب کن؛ اگر خود را هیچ حساب کنی و فقط فقیر درگاه خداوند باشی حرفها و اعمال دیگران تو را نخواهد رنجاند. بنابراین با استناد به این سخن اگر در هر جایگاهی که هستیم خود را فقیر درگاه خداوند بدانیم از رفتار و گفتار افرادی که ناشایست است رنجیده خاطر نخواهیم شد.
همه چیز انسان از سوی خداوند است؛ براساس آیات ۲۶ و ۲۷ سوره الرحمن «كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ * وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ؛ هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فناست/ و زنده ابدی ذات خدای با جلال و عظمت توست.» اصل خلقت انسان از سوی خداوند است و ما هر آنچه که داریم از خداوند است، اگر برخی از داشتههای خود را در زندگی از دست دهیم و این نگاه قرآنی را داشته باشیم که همه از سوی خداوند بوده و هر آنچه که داریم از نزد اوست، این از دست دادنها باعث روانپریشی و استرس انسان نخواهد شد و برای به دست آوردن نیز خوشحالی افراطی نخواهیم کرد. گاهی روانپریشیها به علت ثروتهای یکباره و جایگاههای یکبارهای است که انسان به دست آورده؛ در این حالت است که انسان از حالت عادی خود خارج شده و حالت کبر و غرور به خود میگیرد.
زندگی این دنیا موقت و گذراست؛ براساس آیه ۳۰ سوره زمر «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ ای رسول عزیز ما شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.» همه انسانها میمیرند و به آخرت میروند که آن زندگی ابدی انسان است. مرگ همه را فرا میگیرد حتی پیامبران را، و هیچ استثنایی وجود ندارد اگر ماندن در این دنیا خوب بود خداوند پیامبران خود را در این دنیا نگه میداشت. اگر انسان چنین نگاهی به دنیا داشته باشد که قرار است همه چیز را بگذارد و برود، دلبسته شدید به مال و جاه و فرزند و خانواده نخواهند شد.
هر آنچه که اتفاق میافتد خداوند به آن علم دارد؛ در آیه سوم سوره حدید خداوند میفرماید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ اول و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست.» اگر انسان بداند خداوند همه چیز را میبیند حالت آرامش به او دست خواهد داد و درصدد انتقام و جبران نخواهد بود.
عاطفه ابرار پیراسته
انتهای پیام