به گزارش ایکنا از همدان، آیتالله حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان، شب گذشته، 13 آذرماه در جلسه 98 تفسیر قرآن کریم که در مسجد مهدیه همدان برگزار شد، با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه(س) به بیان ماجرای فدک و غصب آن و بررسی آیاتی از قرآن کریم در مورد ارث پرداخت که در ادامه میخوانیم:
در خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س) استدلال و اتمام حجتی برای خلفا دارند.
14 ذیالحجه سال سوم هجرت در اطراف قلعه خیبر روستای بسیار آبادی متعلق به یهودیان بود و چون نمیخواستند با پیامبر اسلام(ص) بجنگند نصف آبادی خود را به پیامبر(ص) هدیه کردند. این آبادی به نام باغ فدک هدیهای به شخص پیامبر(ص) بود، پس از آن آیه نازل شد: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا» (اسراء/ آیه 26) که پیامبر حق اهل بیت خود را پرداخت کن و حضرت رسول(ص) باغ فدک را به حضرت فاطمه(س) هدیه میدهند.
این باغ 170 کیلومتر با مدینه فاصله داشت و درآمد بسیار خوبی داشت؛ طبق روایات 124 هزار دینار معادل 96 کیلوگرم طلا درآمد سالانه داشته است، این باغ پر از نخلستان و محصول خرما بود. بعد از رحلت پیامبر(ص)، کشاورزان آنجا وکلای حضرت فاطمه(س) را از این روستا بیرون کردند. حضرت فاطمه(س) روز دهم رحلت پدر گرامی خود پس از اینکه خلافت غصب شد، متوجه این قضیه شده به مسجد رفتند و براساس آنچه در روایت آمده از این قضیه ناراحت بودند، بهطوری که چادرشان روی زمین کشیده میشد، از خلیفه اول سؤال میکنند شما دستور دادید که فدک را گرفتهاند؟ چرا این کار را کردی؟ خلیفه بیان میکند اینجا جزء اموال عمومی مسلمانان است و مال شما نیست، روایتی از پیامبر(ص) را مطرح میکند که پیامبر(ص) فرمود: «ما پیامبران چیزی را به ارث نمیگذاریم.»
اگر کسی در زمان حیات خود ملکی را به نام فرزند خود بزند آن ملک دیگر در ارث به سایر فرزندان نمیرسد. حضرت فاطمه(س) میفرماید: این ملک من است و هدیه است، ارث نیست؛ خلیفه از حضرت(س) شاهد میخواهد. امام علی(ع) میفرماید: طبق قاعده اگر ملکی دست کسی است و کسی ادعای آن را داشته باشد او باید شاهد بیاورد نه کسی که از اول ملک در دست او بوده است.
پس از آن امام علی(ع) میفرماید: کسی که بگوید فاطمه(س) دروغ میگوید کافر است، چراکه خدا شهادت داده است که «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ اى اهل بيت، خدا مىخواهد پليدى را از شما دور كند و شما را پاک دارد.» (احزاب/ آیه 33) علاوه بر اینکه یکی از صفات حضرت فاطمه(س) صدیقه است. اعتقاد شیعه این است که کسی حرف فاطمه(س) را تکذیب کند و از او شهادت بخواهد مرتد است.
اما حضرت فاطمه(س) شاهدانی را میآورد امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) و ام ایمن. خلیفه میگوید امام علی(ع) ذینفع است چون همسر فاطمه است؛ حسن و حسن کودک هستند پس شهادت آنها را نمیپذیرد. ام ایمن از زنانی است که پیامبر(ص) شهادت داد اهل بهشت است او را هم بهدلیل اینکه زن است شهادتش را نمیپذیرد.
آنگاه حضرت فاطمه(س) احتجاج فرموند که اصلا شما گمان کنید این باغ ارث من است، اگر چنین هم باشد قرار نیست من شاهد بیاورم شما باید شاهد بیاورید. یک فشار روانی بر خلیفه ایجاد شد، ابوبکر هم فردی بود که راحت قانع میشد و در این زمینه قانع شد، سندی نوشت که فدک از آنِ فاطمه(س) است. اما در راه برگشت حضرت فاطمه(س) از مسجد، خلیفه دوم حضرت را میبیند و قباله را از حضرت گرفته و پاره میکند. و به حدیثی از پیامبر استناد میکند که ما انبیا ارثی از خود باقی نمیگذاریم و ارث ما علم است، «إنَّا مَعَاشِرَ الانْبِیَآءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ.»
پس از این ماجرا حضرت فاطمه(س) در مسجد به ایراد خطبه فدکیه میپردازد، در قسمتی از این خطبه میفرماید: «وَ اَنْتُمُ الانَ تَزَعُمُونَ اَنْ لا اِرْثَ لَنا أَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ تَبْغُونَ، وَ مَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْماً لِقَومٍ یُوقِنُونَ» سپس آیه 85 سوره آل عمران را تلاوت میکنند «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِيالْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ؛ هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است.»
در واقع حضرت(س) میفرماید این حکم اسلامی نیست و از خلیفه سؤال کرد اگر پدر شما از دنیا برود چه کسی ارث میبرد؟ خلیفه گفت من؛ حضرت فرمود پس چطور پدر من از دنیا برود من از او ارث نمیبرم؟ و فرمودند شما تعمد دارید و بحث ارث نیست میدانید این باغ ملک من است و آن را میگیرد و با عمد کتاب خدا را نادیده میگیرید. آنها به این نیت که پیامبر ارث نمیگذارد فدک را از حضرت فاطمه(س) گرفتند. اما به زنان پیامبر(ص) که دختران خودشان بودند سهم دادند (از خانه پیامبر که 9 خانه یا اتاق داشتند آنها را سهیم کردند).
اما بعد حضرت فاطمه(س) فرمودند: مگر نمیگویید پیامبران ارث نمیبرند؟ از قرآن کتاب خدا برایتان آیه بخوانم که این ادعای شما صحت ندارد؟ و حضرت چند آیه را در این زمینه مطرح کردند.
پیامبران از هم ارث میبرند «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ ۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ؛ و سلیمان وارث ملک داود شد و مقام سلطنت و خلافت یافت و گفت: ای مردم، ما را زبان مرغان آموختند و از هرگونه نعمت عطا کردند، این همان فضل و بخشش آشکار است.» (نمل/ آیه 16)
در آیه دیگری حضرت زکریا در قرآن دعا کرده «فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا * يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا مرا از جانب خود فرزندى عطا كن، که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد، و او را پروردگارا! از هر جهت مورد رضایت خود قرار ده.» (مریم/ آیات 5 و 6)
یا در آیه دیگر میفرماید: «يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ؛ خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد.» (نساء/ آیه 11) در نهایت میفرماید چگونه است که خداوند در قرآن کریم در چند جا میفرماید که فرزند از پدر و مادر خود ارث میبرد من نمیبرم آیا من و پدرم محمد از دو ملت هستیم؟ آیا دین من و پدرم فرق دارد؟
در اسلام اگر فرزند کسی کافر باشد یا بعدها کافر شود از پدر خود ارث نمیبرد، چراکه ارث مخصوص اسلام است. پس از آن خلیفه میگوید من نمیخواهم در حق تو ظلم کنم و دوباره حدیث پیامبر را بیان میکند، این روایت پیامبر را در تمام منابع تاریخی بررسی کنید غیر از خلیفه و دخترش هیچکس آن را نقل نکرده است و غیر از این دو نفر کسی دیگر این حدیث را نشنیده است، آیا میشود پیامبر(ص) در مورد ارث چنین سخنی گفته باشد دختر ایشان یا امام علی(ع) آن را نشنیده باشد.
ام سلمه بعد از خدیجه(س) شایستهترین همسر پیامبر(ص) است خیلی از حرفها را پیامبر(ص) به او گفته بود و ایشان بعد از پیامبر(ص) عمر طولانی داشته و نزدیک به 50 سال بعد از ایشان عمر کرد، امسلمه در دفاع از حضرت فاطمه(س) به خلیفه میگوید او در دامن انبیا و حضرت خدیجه(س) بزرگ شده و بهترین تربیتکننده عالم فاطمه(س) را تربیت کرده است، فکر میکنید پیامبر(ص) از ارث او را محروم کرده و این مسئله را به او نگفته است.
در نهایت ماجرای هتک حرمت و کوچه و آتش زدن در خانه امام علی(ع) باعث میشود 70 تا 80 روز حضرت فاطمه(س) در بستر به سر ببرند و کسی به حضرت سر نزند. پس از مدتی امام علی(ع) سلمان را میبیند و میگوید به فاطمه(س) سری بزن، سلمان به دیدار صدیقه طاهره(س) میرود، ایشان دعایی را به سلمان میآموزد و میفرماید اگر میخواهی خدا را در حالی که از تو ناراحت نباشد و غضبی نسبت به تو نداشته باشد ملاقات کنی این دعا را زیاد بخوان و دعای نور را «بسم الله النور...» میخوانند.
در اواخر عمر مبارکشان عدهای از زنان مدینه به دیدار ایشان میروند که در آنجا صحبتهایی داشتهاند که از مردان مدینه اعلام انزجار میکنند. پیامبر(ص) فرمود: «هر که فاطمه بر او غضب کند خدا بر او غضب میکند» این روایت مشترک بین منابع شیعه و سنی است.
پس از دیدار زنان مدینه ابن قُتَیبه دینَوَری در الامامة و السیاسة از بزرگان اهل سنت نقل کرده است. در کتاب خود نقل کرده است که درخواست دیدار حضرت فاطمه(س) را میدهد حضرت قبول نمیکنند و امام علی(ع) را واسطه میکند و وقتی امام علی(ع) این موضوع را به فاطمه(س) میگوید فاطمه(س) میفرماید: «خانه خانه تو من کنیز تو هستم.» علی بن ابیطالب(ع) مظلوم است اما یک یاوری مثل فاطمه(س) دارد که بر تمام انس و جن میارزد.
فاطمه(س) در دیدار با ابن قُتَیبه میفرماید: یک سؤال بپرسم و میفرماید آیا شنیدید پیامبر(ص) فرمود هر کسی فاطمه(س) از او راضی باشد خدا از او راضی است و هر که فاطمه(س) از او غضبناک باشد خدا به او غضب میکند؟ گفتند بله شنیدهایم، و حضرت فرمودند: «والله من شماها را نفرین میکنم» و در روایات نقل شده فاطمه(س) از دنیا رفت در حالی که از خیلیها غضبناک بود.
سفارش حضرت فاطمه(س) برای پنهان بودن قبر خود در حمایت از امام علی(ع) و ولی خود بود که به عالم ثابت کند امام علی(ع) مظلوم است این قبر پنهان بزرگترین فریاد در مظلومیت امام علی(ع) است. حضرت فاطمه(س) زائری ندارد، اما همه عالم میفهمند علی(ع) مظلوم عالم است.
انتهای پیام