با سقوط سوریه و روی کار آمدن جولانی، این سؤال در ذهنها متبادر میشود که آیا الجولانی همان سفیانی است؟! برای پاسخ به این سؤال و بررسی اتفاقات آخرالزمانی در محدوده شامات و حوادث نزدیک به ظهور، خبرنگار ایکنا از همدان گفتوگویی کرده است با حجتالاسلام والمسلمین محسن اللهوردی، دانشپژوه دکتری مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا همدان که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
یکی از نشانههای حتمی ظهور «خروج سفیانی» است. موضوعاتی که در مورد سفیانی در منابع اصیل روایی آمدهاند، عبارت است ویژگیهای شخصی سفیانی، زمان خروج، مکان خروج، فعالیتهای او از جمله کشتار شیعیان، مدت حکومت و محیط تحت سیطره او، هم زمانی خروج خراسانی و یمانی با خروج سفیانی.
امام صادق(ع) در زمینه حتمیت خروج سفیانی و زمان خروج وی میفرماید: «امر سفیانی از محتومات است و خروج او در ماه رجب خواهد بود.» شیخ طوسی نیز روایتی را از امام صادق(ع) نقل میکند که خروج سفیانی حتمی است. در مورد فعالیت سفیانی نیز کشتار مردم مخصوصا شیعیان در روایات مورد اشاره قرار گرفته است.
اما در این بين تطبیق نشانهها بر مصادیق خارجی دو مشکل اساسی دارد اول اینکه احتمال تکرار وجود دارد. به این صورت که در گذشته شبیه این مصداق خارجی جنگ در سوریه و ویرانیها در زمان داعش اتفاق افتاده است. احتمال دارد شبیه این جریان در آینده 100 سال دیگر نیز به وقوع بپیوندد. سفیانی تکرار ندارد یکی بیشتر نیست اما آن مصداقی که ما خیال میکنیم مصداق این حقیقت است (الجولانی) احتمال دارد در آینده شبیه آن اتفاق بیفتد همانطور که سابقا شبیه آن اتفاق افتاده است (داعش و ابوبکر البغدادی) از همین رو احتمال وقوع تکرار راه را بر تطبیق مسدود میکند.
مشکل دوم هم جعل مصداق است. اینکه پشت پرده کسانی باشند که ذهن ما را منحرف کنند و متمرکز در مصداق معینی الجولانی - ابوبکر البغدادی و ... باشد. تطبیق مصادیق خارجی افراد یا رخداد بر نشانههای حتمی نیازمند معیار و ضابطه مشخص است.
علت آن است که سنجش به درستی انجام شود. در ذیل ضابطههای تشخیص نشانهها بر مصادیق خارجی که ما را از آن دو مشکل عبور دهد و به مصداق واقعی رهنمود بسازد مورد اشاره قرار میگیرد. معیار اول این است که تطبیق موجب تأویل نشود؛ تأویل به معنای این است که حدیث را از معنای ظاهری و متفاهم عرفی خالی کنیم و معنای خلاف ظاهر برداشت کنیم.
در تطبیق اول باید اعتبار منبع که روایت از آن نقل میشود مورد سنجه قرار بگیرد. در مرحله بعدی نیز سند حدیث راویانی که حدیث را نقل کردهاند اعتبارسنجی شود که تا چه اندازه معتبر است؟ مرحله سوم نیز تحلیل محتوا است. اگر منبع روایت معتبر شد، راویان حدیث ثقه و معتبر بودند، همچنین محتوای روایت بررسی شد و شفاف بود. اگر مصداقی فرد مثل الجولانی یا رخداد در خارج پدیدار شد با ملاحظه در روایات (منبع، سند و محتوا) و در نظر گرفتن مصداق خارجی اگر به یقین رسیدیم که مصداق خارجی همان نشانه است، تطبیق جاری میشود.
اما برخی از مردم بر خلاف این رویه عمل میکنند و در عوض بررسی منبع، سند و محتوا؛ در درجه اول سراغ مصداق خارجی (الجولانی) میروند که مثلا فلان نشانه باشد (سفیانی) بعد میرویم سراغ حدیث میبینیم که مثلا آن مصداقی که من دوست دارم سفیانی باشد با حدیث منطبق نیست و دست به تأویل میبریم.
هرگاه در مقام تطبیق دیدیم که حدیث را دست کاری میکنند، معلوم میشود که ضابطه در تطبیق رعایت نشده است. معیار دوم در تطبیق نیز اجتماع تمام ویژگیهای ذکر شده در حدیث بالفعل در آن مصداق است.
ویژگیهای مذکور برای سفیانی در روایات مهدوی شامل خروج از شام در ماه رجب، همزمانی خروج سفیانی با یمانی و خراسانی که در روایات مختلف از ائمه معصومین نقل شده است. امام جعفرصادق(ع) در روایتی درباره همزمانی خروج سفیانی، یمانی و خراسانی میفرماید خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در سال واحد و ماه واحدی اتفاق میافتد، این نشانهها با نظام و ترتيبى همچون نظام يك رشته كه به بند كشيده شده هر يك از پى ديگرى میآیند. زمانی ما میتوانیم دست روی مصداق خاص (مثلا الجولانی) بگذاریم و بگوییم این همان سفیانی است که تمام ویژگیهای ذکر شده در روایات بالفعل در آن مصداق مجتمع باشد.
معیار سوم برای تطبیق این است که تطبیق باید همراه با یقین باشد. امام باقر(ع) میفرمایند: «گویى میبینم كه قومى در مشرق خروج كردهاند و خواستار حقاند ولى به ايشان داده نمیشود، باز خواستار آن میشوند و به آنان داده نمیشود، پس چون چنين مىبينند شمشيرهاى خود را بر گردن خويش میافكنند (آماده كارزار میشوند) پس آنچه میطلبند به ايشان بدهند ولى ايشان از پذيرفتن آن خوددارى مىكنند تا اينكه قيام نمايند و آن را به كسى باز ندهند مگر به صاحب شما، كشتگانشان شهيدند، بدانيد اگر من خود آن را در مىيافتم حتما خود را براى صاحب اين امر نگاه مىداشتم».
علامه مجلسی این قوم رل بر سلسله صفویه تطبیق کرده است. ناظم الاسلام کرمانی تطبیق میکند بر مشروطه یعنی قومی که حق را مطالبه میکنند منظور مشروطه است. علامه کورانی در عصر ظهور معتقد است بار اولی که مطالبه حق میکنند، داستان مشروطه است، بار دوم که مطالبه حق میکنند قیام آیت الله کاشانی است و بار سوم که مطالبه حق میکنند، انقلاب اسلامی است.
همانطور که ملاحظه شد هر سه تطبیق اشتباه بوده است. این امر نشانگر آن است که سه معیار فوق الذکر، از جمله یقین به تطبیق؛ در روایات از جمله امام باقر(ع) خروج قومی از مشرق حاصل نشده است.
با ملاحظه ضوابط و معیار تطبیق، در جواب این سؤال که آیا ما میتوانیم با قطعیت و یقین بگوییم الجولانی همان سفیانی است، باید گفت که با دقت در ضوابط تطبیق مصادیق خارجی بر نشانههای ظهور که در روایات آمده است و با در نظر گرفتن این نکته که این مصداق (الجولانی) قابل تکرار است همانطور که با ظهور داعش و تسلط بر برخی مناطق شخصی به نام ابوبکر البغدادی خود را خلیفه خواند و عدهای او را سفیانی نامیدند و اینکه احتمال دارد در آینده شخصی مانند این دو نفر ظهور کند و همچنین از آنجایی که این ضوابط سه گانه در مصادیقی مانند الجولانی و ابوبکر البغدادی وجود ندارد، تطبیق دادن این افراد بر سفیانی صحیح نیست.
گفتوگو از عاطفه ابرار پیراسته
انتهای پیام