کد خبر: 4257896
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۵
شنبه‌ها با شهدا/ 73

تمامى اعمال و کردارمان براى خدا باشد

شهید «رضا رنجبران» در وصیت‌نامه خود خطاب به دانشجویان می‌نویسد: عزیزان آنچه که باید همیشه مدنظر قرار گیرد این است که در تمامى اوقات چه آن‌گاه که در رفاه کامل هستیم و چه آن‌گاه که در سختى به‌سر مى‌بریم، هدف را فراموش نکنیم که تمامى اعمال و کردارمان براى خدا باشد.

شهید رضا رنجبرانبه گزارش ایکنا از همدان، به نقل از نوید شاهد، شهید «رضا رنجبران» چهاردهم شهریور ۱۳۴۰ در شهرستان همدان دیده به جهان گشود. پدرش خانعلی و مادرش صفیه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته برق بود که به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم تیر ۱۳۶۵ در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. در وصیت‌نامه این شهید آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

«مَن یَهدِ ٱللَّهُ فَهُوَ ٱلۡمُهتَدِیۖ وَمَن یُضلِلۡ فَأُوْلَـٰٓئِکَ هُمُ ٱلخَٰسِرُونَ؛ هر که را خدا هدایت فرمود هم اوست که هدایت یافته و آنهایى که او گمراه کند هم آنان زیانکاران عالمند.» (اعراف/ 176)

با درود به رهبر کبیر انقلاب و شهداى عزیز و گلگون‌کفن سرزمین اسلامی‌مان و با سلام به خانوده شهدا، اسرا، جانبازان، این اسوه‌هاى مقاومت و ایثار در طول تاریخ.

پروردگارا شکر و سپاس بیکران تو را سزاوار است که این بنده غرق در گناه و روسیاه را در صف رزمندگانت قرار دادى، هم آنان که عاشق و شیفته تواند و براى رسیدن به تو از هم گوى سبقت مى‌ربایند و اما این بنده آلوده و سرتا پا گناه چگونه تو را ملاقات کند در حالى که تو او را نبخشیده باشى، اى خداى کریم آن‌قدر خود را شرمنده درگاهت یافته‌ام که بى‌واسطه نمى‌خواهم یعنى که روى آن ندارم به ملاقاتت آیم، مى‌خواهم حسین(ع) را واسطه قرار دهم، چراکه حسین عزیز توست و آن را که حسین شفاعت کند مقرب درگاهت شود.

و اما اى حسین؛ اى مظهر ایثار و شهامت، ما عاشقان کویت و شیفتگان دیدار رویت از هستی خویش در راه تو گذشته و مى‌گذریم، براى آزاد شدن راه کربلایت هزاران شهید تقدیم کرده و مى‌کنیم. حسین‌جان، اگر اصحابت در صحراى کربلا وجود نازنین تو را در کنار خویش مى‌یافتند و جان مى‌باختند ما هم که در راه تو قدم گذارده و از عقیده و ایمان و اسلام خویش دفاع مى‌کنیم حق داریم که انتظار آن داشته باشیم تا در لحظات آخر، وجود نازنینت را بر بالین خویش بیابیم.

حسین عزیز؛ ما هم حاضریم که در راه تو صد‌ها بار زنده و کشته شویم و در هر بار ببینیم که در موقع شهادت با آغوش باز پذیرایمان هستى، براى ما هم کشته شدن در راه تو و دیدار روى ماه تو بسیار شیرین است، پس تو هم اى عزیز درگاه حق؛ شفیع ما روسیاهان در نزد خداوند باش. «یا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ»؛ درست است که بار معصیت پشتم را خم نموده و قلبم سیاه است، اما همین قلب سیاه آکنده از عشق به توست، پس پذیرایم باش اى حسین. «مبادا برانى مرا از درت/ به پهلو بشکسته مادرت»

و اما سخنى با پدر و مادر عزیزم؛ ابتدا خدا را شکرگزارم که مرا در خانواده‌اى به دنیا آورد که از همان اوان کودکى محبت اهل بیت را در دلم جاى دادند و اما از شما پدر و مادر عزیزم بسیار پوزش مى‌طلبم که نتوانستم حق فرزندى را ادا نمایم، از شما مى‌خواهم که مرا حلال کنید تا از این بابت پیش خداوند روسفید باشم، امیدوارم که خطاهایم را به حساب نادانیم گذارده و با چشم‌پوشى از آن‌ها از من راضى باشید.

و از شما خوهران و برادران عزیزم هم حلالى مى‌طلبم، چراکه خودم را برادر خوبى براى شما نیافتم. خانواده عزیزم شما را از آن منع نمى‌کنم تا در شهادت من اشک بریزید، چراکه اشک از مهر ریشه مى‌گیرد و مهر از اشک برمى‌خیزد، مهر اشک مى‌ریزد و اشک مهر مى‌ریزد، اشک عاطفه‌انگیز است، آزادى روحى مى‌بخشد و بشر را از اسارت عقده‌هاى روحى مى‌رهاند و به‌سوى راه حسین روانه مى‌کند. فقط از شما مى‌خواهم که بی‌تابی نکنید. راضی به رضای خدا باشید و بر خود ببالید که خداوند خریدار کالایی از شما گردید و همیشه شکرگزار این نعمت باشید که در صف خانواده شهدا که به قول امام عزیزمان چشم و چراغ این ملتند قرار گرفتید.

و اما سخنى با دانشجویان؛ عزیزان آنچه که باید همیشه مدنظر قرار گیرد این است که در تمامى اوقات چه آن‌گاه که در رفاه کامل هستیم و چه آن‌گاه که در سختى به‌سر مى‌بریم، هدف را فراموش نکنیم که تمامى اعمال و کردارمان براى خدا باشد و به‌خصوص در این شرایط درس خواندنمان باید براى خدا باشد و این امرى است بسیار مشکل، اما شدنى و براى رسیدن به آن باید جهاد اکبر نمود.

شما اى دانشجوى عزیز آن زمان که بر هواى نفس غلبه نمودى و مهندس و دکتر شدن، پست و مقام، پول و ثروت و... براى تو هدف نگردید و همه و همه را وسیله‌اى براى بیشتر خدمت کردن و انسان شدن و به کمال مطلوب رسیدن دانستى به تحصیل خویش با جدیت ادامه بده که جامعه محتاج انسان‌هایى، چون تو مى‌باشد و اگر خودت را این‌گونه نیافتى و هنوز این مسائل براى تو حل نشده نیاز به تلاش بسیار و مبارزه‌اى خستگى‌ناپذیر با هواى نفس دارى تا انسانی وارسته گردى تا اینکه خداى ناکرده پایمال‌کننده خون شهداى عزیزمان نباشى.

من که خود را آن‌گونه نیافتم، رفتم تا از بسیجیان، همان انسان‌هایى که ره صد ساله را یک شبه پیموده‌اند بیاموزم که کار براى خدا کردن یعنى چه؟ رفتم تا از آنان درس عشق و محبت، درس ایثار، درس اخلاص، درس خدا‌گونه شدن بیاموزم و اگر در این راه به آرزوى دیرینه خویش که همان شهادت در راه معبود است رسیدم که چه بهتر و اگر سعادت آن را نداشتم، قدمى به سوى خدا‌گونه شدن برداشته باشم.

در پایان از شما عزیزان مى‌خواهم که هیچ‌گاه خدا را فراموش نکنید و همیشه سعی‌تان این باشد که براى او درس بخوانید، براى همگى شما آرزوى موفقیت مى‌نمایم. در ضمن از تمامى دوستان عزیزم که به‌حق دوستان خوبى برایم بودند حلالى مى‌طلبم و توفیق روزافزون آنان را در خدمت به اسلام و مسلمین از خداوند منان خواهانم.

در پایان مقدار پولى را که از برادران عزیزم جواد و عباس مى‌خواهم هنگامى که توانایى پرداخت آن را داشتند حتماً خمس آن پول‌ها را بدهید و همچنین مقدار پولى را که از دوست عزیزم محمد شمشادی مى‌خواهم در صورت توانایى پرداخت خمس آن را داده و مابقى آن را براى ساختن مسجد جامع وحدت کمک نمایید تا ذخیره براى آخرتم باشد. همچنین بدهید که برایم یک سال نماز بخوانند و یک ماه روزه بگیرند که اگر برادران عزیزم در سپاه و دوستان خوبم حاضر شدند ۳۰ نفر از آن‌ها یک روز برایم روزه بگیرند و افطار را در خانه ما میل کنند. (به‌جاى روزه یک ماه)

باز هم از همگى عزیزان حلالى مى‌طلبم و امیدوارم که اگر بدى از من دیدند مرا ببخشایند. امام عزیز را تنها نگذارید و فرامین او را واجب‌الاطاعه بدانید و همیشه براى سلامتى و طول عمر وى دعا کنید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار. والسلام رضا رنجبران، 23 فروردین 1365.»

انتهای پیام
captcha