به گزارش ایکنا از همدان، همایش «از شفا تا قانون» امروز هفتم خردادماه در دانشگاه علوم پزشکی همدان برگزار شد و در آن اساتیدی همچون نجفقلی حبیبی، استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران، حسین معصومی همدانی، استاد بازنشسته مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و ... به ایراد سخن پرداختند.
در این همایش، نجفقلی حبیبی، استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران در موضوع «ارکان اربعه در فلسفه و طب» اظهار کرد: کتاب قانون ابن سینا در پنج کتاب یا باب تنظیم شده است.
وی افزود: کتاب اول معروف به کلیات است، بوعلی سینا بیماریها و معالجات را بهصورت کلی بیان میکند، حتی در خصوص آب و هوا که موجب بیماری میشود، در این کتاب بحث میکند، این کتاب برای حفاظت در سفر کتاب جامعی است.
حبیبی با اشاره به اینکه تا ۱۰۰ سال پیش کتاب اول قانون را همه علما در تمام رشتهها میخواندند، گفت: این کتاب یک کتاب جامع است و همه عالمان در رشتههای مختلف غیر از پزشکی هم آن را میخواندند.
همچنین معصومی همدانی، استاد بازنشسته مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در همایش «از شفا تا قانون»، گفت: یکی از ویژگیهای برجسته ابنسینا، تلاش او برای گردآوری تمامی شاخههای فلسفه در قالب یک نظام یکپارچه است. شاید بتوان گفت او نخستین فیلسوفی است که کوشیده یک دایرهالمعارف کامل فلسفی پدید آورد؛ کاری که تا پیش از او نه در جهان یونانی و نه در سنت اسلامی سابقه نداشته است.
وی افزود: ابنسینا فلسفه را، در پی سنت ارسطویی، به دو بخش نظری و عملی تقسیم میکند. بخش نظری نیز خود به سه شاخه تقسیم میشود: فیزیک (طبیعیات)، ریاضیات، و مابعدالطبیعه (الهیات). تقسیمبندی بر اساس رابطه موضوع مورد بحث با ماده است: طبیعیات به موجوداتی میپردازد که وجودشان وابسته به ماده است، ریاضیات به موجوداتی که در ذهن مجرد از مادهاند ولی در خارج وابسته به مادهاند، و الهیات به موجوداتی که هم در ذهن و هم در خارج، مستقل از مادهاند. تا پیش از ابنسینا، فیلسوفانی مانند کندی و فارابی نیز به موضوعات ریاضی پرداخته بودند، اما آن را جزئی از نظام فلسفی خود نمیدانستند. ابنسینا نخستین فیلسوفی است که ریاضیات را به عنوان بخشی ضروری از فلسفه وارد نظام فکری خود میکند. این کار هم از یک نیاز شخصی و هم از اقتضائات محیط علمی زمانهاش برمیآمد.
استاد مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به اینکه در زندگینامهای که خود او نوشته، میخوانیم که نخستین آموزشهایش در کودکی مربوط به ریاضیات بوده، گفت: «حساب هندی» و «جبر و مقابله»، دو شاخهای که در ریاضیات یونانی وجود نداشتند. در نوجوانی نیز نزد مهمانی که به خانهشان آمده بود، کتاب اصول اقلیدس را آغاز کرد و پس از چند درس ابتدایی، بقیه کتاب را به تنهایی خواند.
وی افزود: ابنسینا بعدها در رسالهای مینویسد که در یکی از آثار اولیهاش به نام المجموع، همه علوم فلسفی را آورده جز ریاضیات، و این نبود ریاضی را نقصی برای اثر خود میداند. او بعدها در سه اثر اصلی خود ـ شفا، نجات و دانشنامه علائی ـ این نقص را جبران میکند و ریاضیات را در کنار طبیعیات و الهیات جای میدهد.
معصومی همدانی با بیان اینکه جایگاه ریاضیات در آثار ابنسینا در مقایسه با دیگر شاخهها کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است، گفت: برخلاف بخشهای منطق و الهیات که چاپهای متعدد و ویرایشهای انتقادی دارند، ریاضیات آثار او معمولاً یا نادیده گرفته شده یا بهشکل ناقص چاپ شده است. برای مثال در چاپ مصر از کتاب شفا، بخش ریاضیات بسیار آشفته و ناتمام است و در چاپ دوره ناصری کلا حذف شده است.
استاد مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: هرچند ابنسینا در ریاضیات جایگاهی همتراز با ابوریحان بیرونی یا ابنهیثم ندارد، اما تلاش او برای ادغام ریاضیات در یک منظومه فلسفی، گامی مهم در تاریخ تفکر اسلامی است.
وی در پایان گفت: امید است که با پژوهشهای جدید، از جمله انتشار ویرایش انتقادی بخشی از آثار ریاضی او در آلمان، این بُعد کمتر دیدهشده از کارنامه علمیاش نیز جایگاه شایسته خود را بازیابد.
همچنین سیدمحمود یوسفثانی، دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به تعریف بوعلی سینا از دین، گفت: دین مجموعهای از احکام نازل شده به زبان پیامبر(ص) به مردم است، ابن سینا به مخاطبان دین توجه میکند؛ اینکه دین برای چه کسانی آمده است، همانطور که اگر فردی کتابی مینویسد باید به مخاطب خود توجه کند. مخاطب کتاب الهی و پیام نبوت عامه مردم هستند نه فقط خواص و دانشمندان و تحلیلگران.
یوسفثانی ادامه داد: از منظر بوعلی قرآن آمده تا مطالبی را برای همه مردم بیان کند، بنابراین سطح فهم و اطلاعات آنها را در نظر گرفته است. روش بیان و نحوه کلام برای بیان مطلب به مخاطب حائز اهمیت است. وقتی مخاطبان عموم مردم هستند، مطالب عرضه شده مطابق با فهم عمومی درنظر گرفته میشود.
وی بیان کرد: از نظر ابن سینا مهمترین مسئله در اعتقادات اسلامی، توحید است و در این باره در کتاب مقدس مسلمانان مطالبی جامع و کاملی بیان شده است.
دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با تأکید بر اینکه از نظر ابن سینا متون دینی یک سلسله احکام و بیانی است که متناسب برای عموم مردم عرضه شده است، یادآور شد: در این متون ابهاماتی وجود دارد که افرادی باید تلاش کنند این ابهامات را رفع کنند و علم کلام برای رفع این ابهامات از کتاب مقدس قرآن کریم است. این تعارض و ابهام را به دو روش جدلی و یا استدلالی میتوان رفع کرد. از نظر ابن سینا علم کلام دفاع جدلی از دین است.
انشاالله رحمتی، رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا نیز در این همایش با موضوع «زمینههای اخلاق پزشکی در سنت سینایی» با تأکید بر اهمیت نیاز ما به اخلاق پزشکی بیان کرد: همه ما به دنبال شایسته بودن هستیم؛ اینکه ارزشی را به دست بیاوریم که واقعی باشد. تنها چیزی که میتواند منبع الهام باشد، اخلاق است، ما نسبت به انسانی احساس احترام واقعی نمیکنیم مگر اخلاق یا ارزشی را در او یافته باشیم.
رحمتی با اشاره به اینکه اخلاقی زیستن فقط اراده کردن نیست بلکه یک هنر است، افزود: سقراط میگوید «هیچ انسانی دانسته خطا نمیکند»، منظورش این است که همه ما جهلهایی داریم. گاهی ما نمیدانیم اخلاقی عمل کردن یعنی چه، برای اینکه بدانیم تا خطا نکنیم، سه مسئله نیاز است؛ علم به واقعیتهای اخلاقی و غیر اخلاقی، بیطرفی یعنی آنچه برای خود میپسندیم را برای دیگران هم بپسندیم و سومین مورد اینکه درک اخلاقی داشته باشیم و بتوانیم خود را جای دیگران قرار دهیم و تخیل اخلاقی داشته باشیم.
وی بیان کرد: به اندیشه برخی از پزشکان، اخلاق تنها یک نظام قانونی و صرفاً باید و نباید نیست، بلکه پزشک با انسانی در ارتباط است که ابعاد مختلفی دارد. رابطه بین نفس و بدن در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا به خوبی بیان میشود.
رحمتی بیان کرد: در اندیشه ملاصدرا نفس حامل بدن است نه بدن حامل نفس، چراکه نفس است که بدن را خلق میکند و از این به معاد جسمانی نیز میرسد. ملاصدرا به این نتیجه میرسد که وقتی نفس چنین سیطرهای بر بدن دارد، پس در درمان هم نفس و اعتماد بیمار کمککننده پزشک است و این فقط یک رابطه روانشناسی نیست بلکه متافیزیک است، چراکه نفس قدرتها و قابلیتهایی دارد.
امیرعباس علیزمانی، دانشیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران اظهار کرد: آنچه موتور حرکت زندگی ابنسیناست زندگی فضیلتمندانه و لذت بردن از این زندگی است. زندگی او چنین بود؛ چون میاندیشید و اندیشه پایان ندارد. قهرمان کسی است که به کانون معنا که دل است بپردازد.
وی با تأکید بر اینکه عقلانیت ابنسینا باید در جامعه ما جاری شود، تصریح کرد: کتاب نوشتن در مورد ابنسینا خوب است، اما شیوه تفکر او در مدیریت، شیوه کشورداری و تفکر او در مدارس ما باید رواج پیدا کند. خردورزی در جامعه بسیار اهمیت دارد، ابن سینا و اندیشههای او باید به جامعه ما وارد شود.
همچنین در این همایش، حمیدرضا نمازی، دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به جایگاه میرزا علی دکتر در تاریخ پزشکی ایران گفت: میرزا علی دکتر که از اهالی همدان بود، در مقدمه یکی از آثارش به صراحت نوشته که هدف او احیای همزمان طب قدیم و طب جدید است. در واقع او از نخستین کسانی بود که نهضت ترجمه پزشکی را آغاز کرد و کوشید تا مفاهیم نوین را با ریشههای سنتی طب ایرانی پیوند بزند.
وی با اشاره به واژگان مدرنی چون هالوسینیشن که در آثار آن دوره به چشم میخورد، ادامه داد: در روزگار ناصرالدین شاه، اگرچه تنش میان طب جدید و طب قدیم وجود داشت، اما هنوز طب ایرانی در نهادهایی چون مدرسه طب تدریس میشد. برای مثال در سال پنجم مدرسه، درسهایی مانند قرابادین ایرانی همچنان جزو برنامه آموزشی بودند. حتی در مدارس دعاسازی نیز طب گیاهی و داروسازی سنتی تدریس میشد؛ دانشی که بعدها مرحوم دکتر مهدی نامدار بنیانگذار آن شناخته شد و پل ارتباطی بین داروهای گیاهی و طب مدرن شد
نمازی در ادامه افزود: از چهرههای مهم دیگر آن دوره، حکیم اعظم بود که هم درباره ابنسینا نوشت و هم به آموزش فیزیولوژی پرداخت. او تلاش داشت طب قدیم را با ساختارهای پزشکی مدرن، از جمله فیزیولوژی سمپاتیک و پاراسمپاتیک، تطبیق دهد. با این حال، تفاوت بنیادین این دو رویکرد در «مکانیسم» است، نه فقط در محتوای علمی یا گیاهان دارویی. به گفته نمازی، با تأسیس دانشکده پزشکی تهران در سال ۱۳۱۳، آموزش طب ایرانی بهتدریج حذف شد و تنها تاریخ طب باقی ماند؛ آن هم نه به عنوان دانشی زنده، بلکه بهعنوان بخشی از تاریخ علم.
وی این رویکرد را نوعی بیعدالتی در حق ابنسینا دانست و افزود: بزرگترین فیلسوف و پزشک ایرانی، که روزگاری مرجع اصلی طب و فلسفه بود، به مرور در قالب بخشی از تاریخ تقلیل یافت. در حالی که حتی مدرنترین دانشکده پزشکی ایران نیز نامهایی چون ابنسینا، رازی، جرجانی و اهوازی را بر فضاها و ساختمانهایش نهاده است.
نمازی همچنین از قاسم غنی به عنوان یکی از مهمترین پزشکان و نویسندگان تاریخ معاصر یاد کرد و گفت: قاسم غنی، علاوه بر تدریس طب جدید، یکی از بهترین کتابها درباره ابنسینا را نوشت. در این کتاب که حدود ۱۰۰ صفحه است، به نکاتی مهم چون تأثیر ابنسینا بر دکارت و عبارت مشهور «میاندیشم پس هستم» اشاره کرده و با استناد به ترجمههای قدیمی کتاب شفا، احتمال داده که دکارت از ابنسینا تأثیر پذیرفته باشد.
در ادامه، محمد صدر، استادیار تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز با نگاهی تاریخی به روند آموزش پزشکی، از ساختار منظم و استاندارد آموزش پزشکی امروز آغاز کرد و آن را با نظام آموزشی دوران کهن مقایسه کرد.
صدر به قرون اول تا چهارم هجری اشاره کرد و گفت: در آن زمان، آموزش پزشکی در انحصار خاندانهای خاصی بود. اغلب تنها فرزندان این خاندانها مجاز به آموختن طب بودند و افراد بیرون از این دایره، امکان تحصیل پزشکی را نداشتند. این انحصار در دوران ساسانی و اوایل اسلام کاملاً مشهود بود. خانوادههایی چون خاندان بختیشوع از جمله مهمترین خاندانهای پزشکی آن دوره بودند که حتی در بغداد نفوذ داشتند و آثار پزشکی زیادی را به عربی ترجمه کردند.
وی با تأکید بر نقش انحصاری این خاندانها در آموزش پزشکی، به قدرت و نفوذ سیاسی آنها نیز اشاره کرد: برای مثال، در دربار ساسانی، برخی از این پزشکان جایگاهی همسنگ وزیر بهداشت داشتند، حتی اگر زرتشتی هم نبودند.
صدر سپس به تغییر تدریجی این روند اشاره کرد و گفت: از قرن چهارم به بعد، آرامآرام انحصار آموزشی پزشکی شکسته شد و امکان آموزش برای علاقهمندان خارج از این خاندانها فراهم شد. این تغییر در متن سوگندنامه بقراط نیز مشهود است، جایی که شرایط رابطه شاگرد و استاد در امر آموزش پزشکی به وضوح آمده است.
صدر با معرفی نخستین آثار تألیفی در دوران اسلامی افزود: اولین کتاب طبی که بهمنظور آموزش نوشته شد، اثر علی بن ربن طبری بود که برای فرزند خودش تألیف کرد. اما کتابهای پیش از قانون ابنسینا، مانند آثار رازی یا علی بن عباس مجوسی، هرچند ارزشمند بودند، اما بهدلیل پراکندگی یا افراط و تفریط در حجم مطالب، بهعنوان کتابهای درسی جامع شناخته نمیشدند.
صدر افزود: ابنسینا در قانون پزشکی، تمامی آشفتگیها و نقایص آثار پیشین را برطرف کرد. با ذهن فلسفی و منطقی خود، ساختاری کاملاً منسجم به مطالب پزشکی داد. تقسیمبندی، تعریف دقیق مفاهیم، و حرکت تدریجی از شناخت بافتهای بدن تا اعضای مرکب از جمله نوآوریهای آموزشی او بود.
به گفته دکتر صدر، همین انسجام ساختاری باعث شد که قانون بهسرعت به کتاب درسی اصلی در مدارس پزشکی جهان اسلام و اروپا بدل شود: در برنامه درسی دانشگاه بولونیا در سال ۱۴۰۵ میلادی، چهار سال تحصیل پزشکی با محوریت کتاب قانون تنظیم شده بود. دانشجویان در هر سال تحصیلی، بخشهایی از این اثر را مطالعه میکردند و آموزش پزشکی بهطور کامل بر این کتاب مبتنی بود.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی با اشاره به گستره تأثیر کتاب ابنسینا در دانشگاههایی مانند بولونیا، پاریس و مونپلیه افزود: حتی آثار دیگر، مانند کتاب علی بن عباس مجوسی که در برخی زمینهها غنیتر بود، هیچگاه نتوانستند جایگاه قانون را بهعنوان منبع اصلی آموزش پزشکی بگیرند. تعداد نسخههای خطی باقیمانده از قانون که بیش از ۷۰۰ نسخه در جهان است، گواهی بر این تأثیر است.
صدر در پایان تأکید کرد: ابنسینا نه تنها طبیب، بلکه معلمی بزرگ بود که توانست پزشکی را از دل ساختارهای متفرقه و مبهم بیرون کشیده و به صورت نظاممند برای آموزش عمومی درآورد.
بهروز کارخانهای، رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان نیز در این همایش، از برگزاری رویدادهای علمی با محوریت فلسفه، اخلاق و پزشکی با عنوان کنگره اخلاق پزشکی در شهریورماه امسال خبر داد
وی با اشاره به برگزاری همایشی همزمان با روز پزشک گفت: این رویداد با همکاری سازمان نظام پزشکی همدان و با موضوع «علوم انسانی در پزشکی» برگزار شد و با استقبال گسترده مواجه شد؛ بهگونهای که بیش از ۷۰۰ نفر در آن شرکت کردند. این استقبال نشاندهنده علاقهمندی جامعه پزشکی به مفاهیم بنیادین فلسفی و انسانی در عرصه سلامت است.
کارخانهای افزود: همچنین در روز بزرگداشت مقام استاد، نشستی دیگر با مشارکت نظام پزشکی همدان پیرامون «اخلاق و هوش مصنوعی» برگزار شد که این برنامه نیز مورد توجه بسیاری از علاقهمندان قرار گرفت. در این نشست درباره چیستی هوش مصنوعی، الزامات اخلاقی آن و جایگاه اخلاق در مواجهه با فناوریهای نوین بحث و تبادل نظر صورت گرفت.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان با اشاره به فعالیتهای بنیاد فرهنگی بوعلیسینا نیز گفت: سال گذشته، بیستمین سالگرد تأسیس این بنیاد در تهران برگزار شد و توفیق حضور در جمع بزرگان عرصه فرهنگ و اندیشه را داشتیم.
کارخانهای افزود: به پیشنهاد جمعی از صاحبنظران، مقرر شد نخستین نشست سال جدید این بنیاد در همدان برگزار شود. این فرصت، مسیری ارزشمند برای همافزایی میان فلسفه و پزشکی خواهد بود.
وی با بیان اینکه پزشکی بدون پیوست اخلاقی و فلسفی، به صنعتی خشک و غیرقابل تحمل تبدیل میشود، تأکید کرد: تجربه ما در برگزاری این نشستها نشان داد که هیچ حوزهای از علم طب، بینیاز از نگرش اخلاقی و انسانی نیست.
معصومه اماموردی
انتهای پیام