به گزارش ایکنا، استاد عبدالجبار کاکایی در بیست و هشتمین برنامه «چشمه حکمت» که به مناسبت ماه مبارک رمضان در خبرگزاری ایکنا تهیه شده، به بیان حکایتی درباره آثار گرسنگی و روزهداری پرداخته است.
همچنان با کتاب رساله قشیریه روبروی شما هستیم از خبرگزاری ایکنا. در خصوص مفهوم گرسنگی و مصادیقی که در این کتاب نقل شده و ارزشهای مترتب در آن حکایتهای زیبا و منقولات جذابی در کتاب آمده است. از جمله؛
گویند سهل بن عبدالله هر پانزده روز یک بار خوردی. چون ماه رمضان درآمدی، تا ماه ندیدندی، طعام نخوردی. هر شب روزه به آب، تنها گشادی. یحیی بن معاذ گوید: اگر گرسنگی بفروختندی در بازار، اصحاب آخرت هیچ چیز واجب نکنند که خریدندی مگر آن را. سهل بن عبدالله گوید؛ چون خدای دنیا را بیافرید، معصیت اندر سیری نهاد و جهل؛ و اندر گرسنگی علم و حکمت. یحیی بن معاذ گوید: گرسنگی مریدان را از ریاضت بود و تائبان را تجربت بود و زاهدان را سیاست بود و عارفان را مکرمت بود.
از استاد ابوعلی شنیدم که یکی از این مردان اندر نزدیک پیری شد، او را دید که میگریست. گفت: چه بودت؟ گفت: گرسنهام. گفت: چون تویی از گرسنگی بگرید. گفت: خاموش، ندانی که مراد او از گرسنه داشتن من، گریستن من است.
به هر حال وضعیتهایی را گرسنگی کشیدن بر ما مترتب میکند. از جمله در مفاهیم امروز جامعه ایران، اشاره میکنند به یاد فقرا و مساکین و کسانی که قادر به تأمین مایحتاج و معاش خودشان نیستند. اما در سخن بزرگان قدیم گرسنگی کشیدن بخشهایی از مردم جوامع آن روز، جزء مسائل عادی و روزمره بوده است. اما این نکات عارفانه اشاره به سلوک درونی دارد و مسائلی که انسان در گرسنگی بهتر است، تحمل کند و بلکه مدارجی را طی کند و اتفاقاتی برای او بیفتد که در سیری قطعاً شامل حال او نخواهد شد.
انتهای پیام