امروز، 20 شهریور، چهلمین سالگرد شهید محراب آیتالله سیداسدالله مدنی است، یکی از یاران و پزشک شهید بزرگوار و مؤسس درمانگاه مهدیه در گفتوگو با ایکنا از همدان به بیان خاطراتی از این شهید بزرگوار پرداخت که در ذیل میخوانید.
ایکنا: خود را معرفی کنید و بفرمایید از چه طریقی با شهید مدنی آشنا شدید؟
حسین مسچی، اصالتاً همدانی و تحصیلکرده دانشگاه علوم پزشکی شیراز و مؤسس درمانگاه خیریه مهدیه همدان هستم. در سال 1348 در مطبی در خیابان بوعلی طبابت میکردم، آن زمان همدان فقط 10 تا 15 پزشک داشت. یک روز منشیام به بنده اطلاع داد که آقایی معمم در داخل مطب در بین بقیه بیماران در انتظار ملاقات پزشک نشسته است تا این را شنیدم سریع پرسیدم آیا سید است که منشیام گفت بله من برای سیدها خیلی احترام قائل بودم، به او گفتم که با اجازه سایر بیماران او را به داخل هدایت کند.
هنگامی که آیتالله مدنی تشریف آورد زیر پایش بلند شدم و او را معاینه کردم، آثاری از یک عفونت قدیمی در ریه شهید که ناشی از بیماری سل بود مشهود بود؛ آن زمان دارویی خاصی برای سل کشف نشده بود فقط توانستم داروهایی جهت تسکین برایش تجویز کنم. وقتی که معاینه آیتالله مدنی تمام شد، مبلغ ویزیت پرداخت کرد که گفتم پدرم وصیت کرده که از آقایان معمم بهویژه سیدها پول نگیرم.
ایکنا: چگونه با شهید در فعالیتهای اجتماعی و خدماتی همکاری میکردید؟
بعد از ممانعت برای دریافت ویزیت از ایشان، مجدد بر روی صندلی نشست و گفت گویا شما یک گرایش مذهبی دارید، من از شما خواهش میکنم فردا شب یک عده از افراد سرشناس، مدیرکلها و پزشکانی که اعتقاد مذهبی دارند به منزلتان دعوت کنید و آدرس آن را به بنده هم بدهید.
برخی از پزشکان همچون دکتر معز، دکتر فروغی، دکتر حوائجی، دکتر ترابی و همچنین سیدجواد حجازی و تعدادی از مدیران شهر را دعوت کردم. آیتالله مدنی در آن جلسه گفت در این مدت که در همدان بودم، فهمیدم که این شهر از نظر پزشکی و رسیدگی به نیازمندان ضعیف است. بهعنوان مثال اکثر اوقات جلوی بیمارستان پهلوی (بیمارستان امام(ره)) ساعتها تعداد زیادی از خانمها شیشه خالی به دست منتظر میایستند تا مقداری شربت سینه که داخل تشتی بزرگ ریختهاند بگیرند و این انصاف نیست یک عده فقیر باشند که برای درمان اینقدر اذیت شوند.
آیتالله پیشنهاد داد که درمانگاه خیریه مهدیه را جهت کمک به افراد بیبضاعت تأسیس کنیم، دوستان پزشکم که در جلسه بودند گفتند که تأسیس درمانگاه هزینهبر است؛ خاطرم هست دکتر معز گفتند 300 هزار تومان پول نیاز داریم که شهید گفت من هزینه را تأمین میکنم.
ایکنا: هزینههای تأمین درمانگاه مهدیه چگونه تأمین شد؟
در همان جلسهای که با برخی از پزشکان و افراد سرشناس برگزار کردیم شهید مدنی بنده را کنار کشید و گفت روز جمعه یک تعداد از اهالی شهر را در داخل حیاط مسجد مهدیه دعوت کن، آیتالله مدنی آن روز خودش آمد و توضیح داد که میخواهیم درمانگاه بسازیم هرکس پول نقد دارد کمک کند و هرکس ندارد تعهد بدهد که ماه به ماه بپردازد؛ در همان مجلس 500 هزار تومان جمع شد و به دستور آیتالله قرار شد درمانگاه ساخته شود.
ایکنا: زمین درمانگاه مهدیه چگونه تهیه شد؟
در همان جلسه مسجد مهدیه یکی از اهالی گفت حضرت آیتالله جلالی در همین نزدیکی نماز میخواند و اهالی خیابان مهدیه مبلغی را جمعآوری کردهاند تا به اسم او زمینی را خریداری و مسجدی تأسیس کنند، ما با آیتالله جلالی صحبت کردیم و توضیح دادیم که قصد ساخت درمانگاه خیریه داریم، او گفت که در خیابان مهدیه یک مسجد است و مبلغ را به ما جهت خرید زمین برای درمانگاه دادند، مقداری کم داشتیم که همسایه کنار درمانگاه که خواهر یکی از اعضای هیئت مدیره آقای برقعی بود تأمین کرد و منزلش را به نصف قیمت به ما فروخت و ما توانستیم یک مکان وسیعتر را برای درمانگاه تهیه کنیم، سال 1351 درمانگاه آماده پذیرای بیماران بود.
ایکنا: از دیگر خدمات اجتماعی شهید مدنی بگویید.
در آن زمان هنوز کمیته امداد امام خمینی(ره) تأسیس نشده بود، آیتالله مدنی در جلسهای در منزل ما گفت اگر یک زمان فرد فقیری فوت کند چه کسی خانواده او را اداره میکند و با این دغدغه دارالایتام مهدیه تأسیس شد و آقای حجازی را مسئول آن قرار دادند. سپس شهید با دغدغهای که در مورد ازدواج جوانان و دختران دم بخت و نیازمند بهمنظور تهیه جهیزیه داشت دستور تأسیس صندوق قرضالحسنه مهدیه را داد و از ما خواست که مبلغی را در داخل این صندوق بگذاریم.
ایکنا: از ارتباط و فعالیت خود بعد از پیروزی انقلاب با آیتالله بفرمایید، در چه زمینهای فعالیت داشتید؟
شهید مدنی به بنده لطف داشت و هر وقت بیمار میشد به من زنگ میزد که بروم معاینهاش کنم، بعد از انقلاب دیگر سکان اصلی شهر در دست او بود؛ یک روز به من نامهای داد و گفت بروم پیش حضرت امام خمینی(ره) و حکم استانداریام را بگیرم که من به شهید گفتم اجازه بدهید فکر کنم که بعد از مشورت و استخاره با این امر موافقت نکردم، شهید به بنده گفت پس مشاور من در امور پزشکی باش و هر کسی که اختلاف دارویی و پزشکی داشت به بنده مراجعه میکرد.
ایکنا: خصوصیات بارز شهید مدنی چه بود؟
تمام فکر و ذهن شهید خیررسانی و خدمت به مردم بود و مالی برای خود اندوخته نکرد و شما میبینید که مؤسسات خیریهای که شهید تأسیس کرده است، 50 سال است که به مردم همدان خدمترسانی میکنند.
انتهای پیام