کد خبر: 4009882
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۳
یک مدرس حوزه علمیه بیان کرد:

آشکارسازی چهره نفاق؛ رسالت امام حسن(ع) در صلح با معاویه

یک مدرس حوزه علمیه به تحلیل آثار و نتایج صلح امام حسن(ع) پرداخت و گفت: معاویه در این دوران چهره مذهبی به خود می‌گیرد و با ریا و تزویر می‌خواهد از درون به اسلام ضربه بزند، اما در این شرایط و براساس وظیفه الهی، وظیفه خاندان اهل‌ بیت(ع) آشکارسازی چهره نفاق بوده است.

حجت‌الاسلام مصطفی سلیمانیان، مدرس حوزه علمیهامروز 26 ربیع‌الاول سالروز انعقاد قرارداد میان امام حسن(ع) با معاویه است، که از صلح میان این دو تعبیر می‌شود، قراردادی که در طول تاریخ گاهی از آن به‌عنوان حربه‌ای برای پیوستن و همسو شدن با دشمنان اسلام مورد دست‌آویز قرار گرفته است. به‌منظور تحلیل موضوع پذیرش صلح از طرف امام حسن(ع) و شرایط صلح با دشمنان اسلام بررسی زوایای مختلف این قرارداد لازم به نظر می‌رسد. به همین منظور خبرنگار ایکنا از همدان با حجت‌الاسلام مصطفی سلیمانیان، مدرس فلسفه و کلام حوزه علمیه، گفت‌وگویی انجام داده است که متن آن را در ذیل می‌خوانید.

حجت‌الاسلام مصطفی سلیمانیان با تأکید بر اینکه در تحلیل صلح امام حسن(ع) و معاویه باید به بررسی شخصیت دو طرف صلح بپردازیم، اظهار کرد: با تحلیل و بررسی شخصیت معاویه و نوع موضع‌گیری اهل‌ بیت(ع) راجع به شخصیت معاویه قطعاً زوایای پنهانی از ماجرای صلح مشخص خواهد شد.

وی با اشاره به دوران رسالت پیامبر(ص)، گفت: در زمانی که پیامبر اکرم(ص) در مکه مشغول به دعوت مردم به دین اسلام بود ابوسفیان، بزرگ قبیله بنی‌امیه در رأس افرادی قرار داشت که با پیامبر(ص) مقابله می‌کرد؛ پسرش معاویه فرمانده نظامی مقابله با پیامبر(ص) بود و عمروعاص نیز فرمانده اطلاعاتی بود که تحلیل موضوعات سیاسی آن زمان را برای معاویه انجام می‌داد، اینان پیامبر عظیم‌الشأن را متهم به جنون و سحر می‌کردند و یاران پیامبر(ص) را تحریم اقتصادی کردند. همچنین شکنجه افرادی همچون یاسر، سمیه، عمار و سایر یاران پیامبر(ص) براساس فرماندهی افرادی همچون ابوسفیان و پسرش معاویه و عمروعاص اتفاق می‌افتاد.

مدرس حوزه علمیه ادامه داد: پس از رسالت پیامبر اکرم(ص) حدود 80 جنگ بر ایشان تحمیل شد که پشت پرده تمام این جنگ‌ها ابوسفیان، معاویه و فرمانده اطلاعاتی مکه، عمروعاص بودند. سرکردگان جنگ صفین و عاشورا و صلح امام حسن(ع) نیز از همین گروه بودند.

سلیمانیان با اشاره به اینکه براساس شواهد تاریخی، بنی‌امیه مسلمان واقعی نیستند و روز فتح مکه برای حفظ جان خود به‌ ظاهر مسلمان شدند، افزود: این افراد به‌ ظاهر اعلام مسلمان شدن کردند، چراکه اسلام فراگیر شده بود و از این منظر خود را در معرض خطر می‌دیدند. از تحلیل شخصیتی این افراد کاملاً پیداست که ابوسفیان، معاویه و عمروعاص با اصل اسلام دشمن هستند و منافقانه اسلام را پذیرفته‌اند.

مدرس حوزه علمیه با اشاره به اینکه در زمان صلح امام حسن(ع) و معاویه نسل عوض شده بود و بسیاری از یاران پیامبر(ص) در قید حیات نبودند، بیان کرد: معاویه هم در این دوران تیپ و چهره مذهبی به خود می‌گیرد و با ریا و تزویر می‌خواهد از درون به اسلام ضربه بزند، اما وظیفه خاندان اهل‌ بیت(ع) آشکارسازی چهره نفاق بوده است.

وی درباره جریان صلح امام حسن(ع)، گفت: این درخواست از طرف معاویه ارائه شد و از آنجا که معاویه فرماندهان لشکر امام را با پول خریده و یا ترور کرده بود، بنابراین وضعیت به‌گونه‌ای بود که امام حسن(ع) می‌دانست در جنگ با معاویه، تشیع شکست خواهد خورد و معاویه وارد کوفه شده و هر کسی که اسمی از تشیع داشت را می‌کشد و از این طریق اسلام بزرگ‌ترین ضربه را خواهد دید، بنابراین مصلحت را بر پذیرش صلح قرار داد.

سلیمانیان گفت: در جریان حادثه عاشورا تشیع آسیب نمی‌دید، چراکه شیعیان دیگری وجود داشتند، اما معاویه در جنگ با امام حسن(ع) قصد وارد شدن به کوفه و از بین بردن همه شیعیان را داشت.

دید غیر واقعی جامعه شیعیان به امام حسن(ع) در صورت نپذیرفتن صلح‌نامه

وی تأکید کرد: اگر امام حسن(ع) این صلح‌نامه را نمی‌پذیرفت جامعه اسلامی دید منفی نسبت به ایشان پیدا می‌کرد. بنابراین، براساس مصلحت جامعه اسلامی امام حسن(ع) صلح را با شرایطی امضا کرد و معاویه پس از ورود به کوفه صلح‌نامه را پاره و طینت حقیقی خود را آشکار کرد و اعتبار مذهبی که به دروغ برای خود ساخته بود را از بین برد. قطعاً یکی از مهم‌ترین آثار مثبت این صلح بقای اسلام، تشیع، امامت و البته رسوایی بنی‌امیه بوده است.

سلیمانیان در بخش دیگری از سخنانش، گفت: اهل‌ بیت(ع) از سوی خداوند تعیین شده و علم و عصمتی الهی دارند، بنابراین تصمیم‌گیری‌های آن‌ها شخصی نیست و برگرفته از الهامات الهی است. در کتاب اصول کافی روایات مختلفی آورده شده است که امام حسن(ع) از چنان شجاعتی برخوردار بود که توانایی مقابله با بسیاری از دشمنان را داشت، بنابراین جبر یا ترسی در این صلح وجود نداشت و امام مصلحت را در نظر گرفته و تصمیم الهی را اجرا کرد.

وی بیان کرد: شرایط سیاسی و جنگی گاهی اقتضا می‌کند که انسان عقب‌نشینی تاکتیکی داشته تا بتواند در فرصتی مناسب و با تجدید قوا به دشمن ضربه بزند. امامان معصوم دستوری که اجرا می‌کنند از سوی خداوند متعال است، پس پذیرش صلح از سوی امام حسن(ع) دستور خداوند حکیم و بر اساس مصلحت واقعی بوده و هیچ اجباری در این راستا وجود نداشته است.

این مدرس حوزه علمیه گفت: بهترین سیاست‌مداران دنیا نهایتاً تا 100 و یا 200 سال آینده را می‌توانند پیش‌بینی کنند، اما خداوند خالق تمام جهان است و براساس طول تاریخ و آینده تصمیم‌گیری می‌کند و صلح امام حسن(ع) نیز یک دستور الهی بوده که موجب پایداری دین اسلام شد.

انتهای پیام
captcha