فلسفه تاریخ به دنبال رسیدن به نقطه نهایی بشر است
کد خبر: 4117232
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۵
مهدویت و آینده جهان/ ۲

فلسفه تاریخ به دنبال رسیدن به نقطه نهایی بشر است

استاد حوزه علمیه همدان گفت: هدف فلسفه تاریخ این است که نشان دهد این رفتن و بالیدن چگونه صورت می‌گیرد و آن نقطه نهایی کجاست و چگونه از منازل کنونی، منزل واپسین را می‌توان تصویر کرد.

سید محمد فاضلیان استاد مهدویت همدانحجت‌الاسلام سیدمحمد فاضلیان، استاد حوزه علمیه همدان و دانش‌پژوه سطح 4 مهدویت در گفت‌وگو با ایکنا از همدان با بیان اینکه یکی از مباحث مهم و اساسی که در حوزه آینده‌پژوهی و نگرش به آینده جهان باید توجه ویژه‌ای به آن داشت بحث فلسفه تاریخ است، اظهار کرد: بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه که در زمینه تاریخ و فلسفه آن مطالعه می‌کنند قائل هستند که تاریخ حرکتی نظام‌مند و دارای ضابطه و قانون است که این نظم، سیر حوادث گذشته و حال را به آینده پیوند می‌زند. بنابراین، قالب و چارچوب کلی و مبنایی برای حرکت تاریخ وجود دارد که توسط آن می‌توان پلی به آینده زد و درباره مسائلی که بعدا رخ خواهد داد اطلاعات بیشتری کسب کرد و آمادگی لازم برای مواجهه با آن را به دست آورد.

وی با بیان اینکه در ادامه بحث باید ابتدا فلسفه تاریخ را تعریف و سپس به اقسام آن پرداخت، گفت: البته این نکته هم حائز اهمیت است که اصطلاح فلسفه تاریخ در اروپا نخستین بار توسط ولتر، نویسنده فرانسوی مطرح شد که قبل از او ابن خلدون مورخ و فیلسوف مسلمان، عملا مطالعات گسترده‌ای در زمینه فلسفه تاریخ انجام داده بود.

دانش‌پژوه سطح 4 مهدویت به تعریف اندیشمندان تاریخ برای فلسفه تاریخ اشاره کرد و افزود: از دیدگاه اندیشمندان، تاریخ فلسفه قبول و تصور یک یا چند قانون در سیر امور تاریخ حیات بشر است و این یعنی فلسفه تاریخ مسیر حرکت تاریخ را بررسی می‌کند و تا حدودی از معلوم به مجهول و از معلول به علت پی می‌برد.

وی یادآور شد: برخی از متفکران در زمینه فلسفه تاریخ معتقد هستند که تاریخ موجودی حقیقی، زنده و متحرک است که جسمی دارد و روح و اراده‌ای، همچنین دارای عزم و حرکت و مبدأ و مقصدی است که هدف و قانونی معین دارد. لذا، به‌طور کلی اندیشمندان در حوزه فلسفه تاریخ، به هدفدار بودن تاریخ و ترسیم آن به‌عنوان موجودی زنده، پویا و متحرک قائل هستند و برای اثبات پویایی تاریخ، به عوامل اقتصادی، دینی، جغرافیایی، طبیعی، زیستی، روانی، نفسانی و ... استناد کرده که در مجموع به 22 عامل مؤثر برای اثبات پویایی تاریخ اشاره و ذکر کرده‌اند.

مسئول کارگروه نقد وهابیت مؤسسه کلامی احیا همدان بیان کرد: در زمینه اثبات پویایی تاریخ شهید مطهری بیان می‌کند «فلسفه تاریخ؛ یعنی علم به تحولات جامعه از مرحله‌ای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تحولات، به عبارت دیگر علم به «شدن» جامعه‌ها، نه «بودن» آنها» و بر این اساس آنچه به علل پیدایش تمدن‌ها و علل انحطاط آنها و شرایط حیات اجتماعی و قوانین کلی حاکم بر هم جامعه‌ها در همه اطوار و تحولات مربوط می‌شود، قوانین «بودن» است و آنچه به علل ارتقای جامعه‌ها از دوره‌ای به دوره‌ای و از نظامی به نظامی مربوط می‌شود قوانین «شدن» است. پس فلسفه تاریخ، کلی و عقلی است و علم به یک جریان است که از گذشته آغاز شده و ادامه دارد و تا آینده کشیده می‌شود.

وی تصریح کرد: بنابراین تاریخ هویتی حقیقی است نه اعتباری؛ این هویت حقیقی مستقل از جایی آغاز شده، از طریقی می‌گذرد و سرانجام هم به مقصدی می‌رسد. هدف فلسفه تاریخ این است که نشان دهد این رفتن و بالیدن چگونه صورت می‌گیرد و آن نقطه نهایی کجاست و چگونه از منازل کنونی، منزل واپسین را می‌توان تصویر کرد.

فاضلیان گفت: فلسفه تاریخ می‌پذیرد که حرکت تاریخ قانونمند است و کشف آن قانون، برای ما میسر است و مجموع تاریخ به طریق علمی تفسیرپذیر است و بر این اساس در نظر فلاسفه تاریخ همه جامعه‌ها پیکر موجودی را می‌سازند به نام «تاریخ» که در تطور و تحول مستمر و دائم است.

دانش‌پژوه سطح 4 مهدویت با بیان اینکه فلسفه تاریخ شامل فلسفه تحلیلی یا انتقادی تاریخ و فلسفه جوهری یا نظری تاریخ است، ادامه داد: تفاوت این دو قسم این است که فلاسفه تاریخ جوهری یا نظری، تاریخ را عمدتا به معنای گذشته مطالعه و بررسی می‌کنند و مشخصا به شیوه‌ای بلندپروازتر از مورخان معمولی، به تعمیم درباره آن می‌پردازند، در حالی که فلاسفه تاریخ تحلیلی یا انتقادی تاریخ را به معنای مطالعه گذشته مورد بررسی قرار می‌دهند.

فاضلیان اضافه کرد: از این قسم به فلسفه علم تاریخ نیز یاد می‌کنند که از اقسام فلسفه علم بوده و در فلسفه علم سخن از علم‌شناسی می‌شود؛ یعنی، بحث در این است که علم چیست؟ در اینجا اختصاصا از چیستی علم تاریخ سخن به میان می‌آید، از این‌رو فلسفه علم تاریخ، معرفتی است که در آن علم تاریخ، نه خود تاریخ همچون یک موضوع مورد بحث قرار می‌گیرد و توانایی‌ها و ناتوانی‌هایش تشریح و تبیین می‌شود. در این منظر بررسی می‌شود که مورخان چه چیزی را شواهد مدارک و یا تبیین تلقی می کنند؛ آیا نتایج و دستاوردهای آنان واجد حقیقت عینی است، یا خیر؟ آیا قضاوت‌های اخلاقی درباره شخصیت‌های تاریخی وظیفه مورخ است یا خیر؟

وی بیان کرد: فلسفه نظری یا جوهری تاریخ بر دریافت سیر تاریخ گذشته است که فیلسوف تاریخ در این مرحله به دنبال فهم معنا و هدف، تاریخ، محرک و مکانیسم حرکت، تاریخ، هدف و مقصود تاریخ است. در این قسم باید مشخص شود که آیا سلسله حوادث و رویدادهای گذشته مجموعه نامرتبط و بی‌هدفی بوده و یا اینکه در ورای این رویدادها، هدف غایت و طرحی بوده است.

فاضلیان ادامه داد: قائلان به هدفمندی گذشته، بر این باورند که مسلما هدف و طرحی وجود داشته است؛ وگرنه تاریخ به کلی فاقد منطق تلقی می‌‎شود. بنابراین، اندیشمندان در صدد بوده‌اند که این طرح و قواره را دریابند، چراکه آنان عقیده دارند وظیفه فلسفه تاریخ این است که شرحی دقیق از مسیر رویدادهای تاریخی بنویسد که اهمیت واقعی و منطق اساسی این مسیر به‌طور بارز نشان داده شود.

استاد حوزه مهدویت یادآور شد: مهمترین فلاسفه تاریخ جوهری می‌توان به ویکو، کانت، کندرسه، هردر، فیخته، هگل، شکینگ، مارکس، انگلس، کنت، اسپنسر، اشپنگلر و توین بی اشاره کرد که اوج شکوفایی فلسفه جوهری تاریخ و دستاوردهای عظیم آن با آثار متفکران و فلاسفه برجسته‌ای چون هردر و کانت در اواخر قرن 18 و هگل در اوایل قرن 19 پیداست، فلسفه جوهری تاریخ، قدیمی‌تر از فلسفه تحلیلی (انتقادی) است.

وی بیان کرد: در پایان به این نکته نیز باید اشاره کنیم که در فلسفه نظری یا جوهری تاریخ سه انگاره اصل حرکت (هدف و مقصد)، مکانیسم حرکت (محرک) و منازل و جوامع بیان شده و در این راستا این سؤالات نیز مطرح می‌شود که تاریخ به چه سمتی حرکت می‌کند؟ محرک تاریخ (مکانیسم حرکت) چیست؟ منزلگاه‌ها و مسیر حرکت تاریخ کدام است؟ فیلسوف تاریخ با پاسخگویی به این سه سؤال تحولات جوامع و مسیر حرکت آنها را بررسی می‌کند و یک قانون عمومی برای این حرکت ارائه می‌دهد که در مصاحبه بعدی در مورد آینده و منزلگاه تاریخ مطالبی را بیان می‌کنیم.

انتهای پیام
captcha