به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حسین ثروتی، مدرس تفسیر قرآن کریم در تفسیر آیات 47 تا 52 سوره فصلت که در صفحه مجازی وی در پیامرسان ایتا منتشر شده است به بیان نکاتی پرداخت که در ادامه با هم میخوانیم:
در آیه 47 سوره فصلت خداوند میفرماید: «إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ ۚ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ ۚ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ؛ دانستن هنگام رستاخيز فقط منحصر به اوست و ميوهها از غلافهايشان بيرون نمىآيند و هيچ مادينهاى بار نمىگيرد و بار نمىگذارد مگر آنكه او به آن علم دارد و روزى كه خدا آنان را ندا مىدهد شريكان من كجايند مىگويند با بانگ رسا به تو مىگوييم كه هيچ گواهى از ميان ما نيست.»
علم به قیامت و اینکه این واقعه چه زمانی است به خداوند مربوط میشود، و آنچه از گیاهان بهعنوان میوه خارج میشود و آنچه که هر مؤنثی آن را حمل و وضع حمل میکند همه به علم خداوند است، (یعنی خداوند جزئیات همه وقایع را میداند)، و روزی که آنها(مشرکان) را صدا میزند، میفرماید شرکای من کجا هستند، یعنی اگر ادعایی کردیم که در این علم کسی را شریک خداوند قرار دادیم پس برای او شریک قائل شدیم. در ادامه آیه میفرماید: خدایا ما اعلام کردیم که هیچکدام از ما شهادت نمیدهیم که تو شریکی داری بلکه این اشتباه ما در دنیا بوده است. «اکمام» جمع «کم» به معنای پوستهای که روی میوه را میپوشاند، است، «آذَنَّاكَ» نیز از مصدر ایذان است به معنای اعلام کردن.
در آیه 48 این سوره آمده است: «وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ ۖ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ» و آنچه که از قبل صدا میزدند از آن مشرکان ناپدید شد، و به این نتیجه میرسند که هیچ پناهگاهی برای آنها نیست. «کانوا یدعون» یعنی همواره صدا میزدند. «محیص» به معنای پناهگاه است.
بیشتر بخوانید:
نکتهای که این آیه متذکر میشود این است که هر کدام از ما میتوانیم مشرک شویم و در اصل این آیه هشداری است برای ما تا اموری که به خداوند مربوط میشود را به کسی دیگر نسبت ندهیم و برای او شریک قائل نشویم.
در این باره خداوند در آیه 30 سوره توبه میفرماید: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذٰلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَکُونَ» و یهودیان گفتند عزیر پسر خداست و مسیحیان گفتند عیسی پسر خداست، این حرفهای دهان آنهاست یعنی هر حرفی به دهانشان میآید میگویند. در ادامه آیه میفرماید خدا مرگشان دهد. این آیات برای این است که وقتی آنها را میخوانیم در وجود ما نهادینه شود نه اینکه فقط آیه را بخوانیم و قرآن را ببندیم و کنار بگذاریم.
در آیه 49 سوره فصلت نیز خداوند میفرماید: «لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ» انسان از طلب کردن خوبیها خسته نمیشود، دعا هم به معنای صدا زدن و هم به معنای طلب کردن است که در این آیه معنای دوم آن مدنظر است، یعنی انسان از خواستن خسته نمیشود. اگر به انسان گرفتاری برسد پس مأیوس و ناامید میشود. یأس و قنوط هر دو به معنای ناامیدی است.
در آیه 50 این سوره آمده است: «وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَٰذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَىٰ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَىٰ ۚ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ» و اگر به او لطفی از جانب خودمان بچشانیم بعد از گرفتاری که به او رسیده، قطعاً میگوید این حق من است(لیاقت من است)، و من گمان نمیکنم لحظه قیامت اصلاً برپا شود، و اگر هم مرا برگردانند(بازگشت داده شوم یا قیامتی باشد) بهدرستی که بهتر از اینها نعمتهای دنیا خواهد بود.
یعنی نعمتهایی که خداوند در این دنیا به او داده را حق خودش میداند. در ادامه آیه خداوند میفرماید: قطعاً به این کسانی که کافر شدند خبر میدهیم که عذابی شدید به آنها میچشانیم. این آیه نشان میدهد اگر انسان این ویژگی را داشته باشد بدون ایمان و بیظرفیت است. اگر انسان به معنای حقیقی نه فقط لفظی ایمان آورد تبدیل به انسانی با ظرفیت میشود که حتی اگر همه درها به روی او بسته باشد توکلش به خداوند است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) هرگاه نعمتی به ایشان میرسید، میفرمودند: «الحمدلله علی هذه النعمه» و در مواقع گرفتاری نیز میفرمودند: «الحمدلله علی کل حال» آنچه از زبان ایشان نمیافتاد ذکر شریف الحمدلله بود. ارزش حقیقی ایمان این است. این آیه نشان میدهد که کفر با اینکه یک اعتقاد است اما در عمل خودش را نشان میدهد. و در ادامه آیه میفرماید: و قطعاً به این کفار عذاب سختی را میچشانیم.
برنامه خداوند در این دنیا این است که به برخی نعمتهایی را میدهد و به برخی آنها را نمیدهد و همه آزمایش است. نه نعمتهای خدا به این معناست که ما را دوست دارد و نه ندادن نعمتی به ما به این معناست که خدا ما را دوست ندارد. انسانها اینگونه هستند که وقتی خدا آنها را امتحان میکند.
در آیه 51 سوره خداوند میفرماید: «وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ» هنگامی که به انسان نعمت دهیم به جای اینکه شکرگزار نعمت باشد رویش را برمیگرداند و وقتی که بدی به او میرسد، پس صاحب دعا و خواسته زیادی است. «نَأَىٰ» از «نأی» میآید یعنی دور شدن و بعد از آن چون «بجانبه» آمده یعنی با تکبر و بیمحلی رد میشود در فارسی میگوییم خدا را بنده نیست. «اعراض» به معنای کنارهگیری کردن، «عریض» نیز به معنای زیاد است.
در آیه 52 سوره فصلت نیز آمده است: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ» به من خبر بدهید که اگر این (قرآن) از جانب خدا باشد بعد (به اینکه از جانب خدا بوده است) کفر بورزید چه کسی گمراهتر است از کسی که در دشمنی و مخالفت دور و درازی است. یعنی اگر قرآن از سوی خدا باشد و کسی آن را انکار کند این فرد مخالفترین و دشمنترین فرد با خداوند است. «شقاق» یعنی مخالفت و دشمنی.
انسان با طرز فکرهایی در زندگی مواجه است که نسبت به آن تعصباتی دارد و به آنها عادت کرده است، وقتی چنین آدمی با قرآن روبرو و مواجه میشود و به این نتیجه برسد که آیه درست است، اما نظر خود را ترجیح دهد در دشمنی با خداوند قرار گرفته است.
امام علی(ع) در خطبه 176 نهجالبلاغه میفرماید: اگر نظری داشتید که مخالف با قرآن کریم است به نظر خود تهمت بزنید، چراکه آنچه درست است کلام خداوند است. در نظر داشته باشیم حتی اگر انسان در مقابل آیه جبهه زیادی نگیرد و میزان مخالفتش هم کم باشد و فقط زیر بار آن نرود باز هم در اصل آیه را انکار کرده است.
انتهای پیام