به گزارش ایکنا از همدان، آیتالله حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان، در جلسه 105 تفسیر قرآن کریم که در مسجد مهدیه همدان برگزار شد، با توجه به اعیاد شعبانیه و ایام میلاد ائمه معصومین(ع) در ماه شعبان مطالبی در مورد مقام و نقش امام معصوم در رشد و تعالی انسان به بیان مطالبی پرداخت که در ادامه میخوانیم:
رشد و تکامل انسانها فقط به رفتارهای فردی مربوط نمیشود. دین آمده تا ما را به سعادت و تکامل برساند، بهشت نتیجه سعادت در آخرت است و طبق آیه 28 سوره مبارکه رعد «أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» آرامش در دنیا نیز از دیگر اهداف دین برای رسیدن به سعادت و تکامل است؛ در این زمینه باید در نظر داشته باشیم دنیا فقط داشتن مال و ثروت نیست بلکه آرامش از آن بالاتر است.
دنیای خوب در اسلام یعنی آرامش داشتن، بنابراین دین آمده است که انسان هم از این دنیا بهره داشته باشد هم از آخرت، از اینرو است که اسلام به تفریح هم توجه و توصیه دارد که اگر تفریح نکنیم عبادت هم تحتتأثیر قرار میگیرد، البته تفریحات سالم نه لهو و لعب چراکه تفریحات ناسالام ناراحتی و افسردگیها را بیشتر میکند. در مورد بهره جستن از دنیا قرآن کریم اشاره میکند «وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ و سهم خود را از دنیا فراموش مکن.» (قصص/ آیه 77)
اما برای تأمین کردن این دنیا به بهترین شکل تنها این کافی نیست که فقط خودِ فرد آدم خوبی باشد، اسلام دینی نیست که به ما بگوید فقط رفتارهای فردی را اصلاح کنیم بلکه در اسلام تعهدات اجتماعی نیز مهم است اینکه چه نوع حکومتی را قبول داریم، مهم است.
در این مورد دو نوع جامعه را در نظر بگیرید یکی جامعهای که نماز و حجاب و... در آن بهخوبی ادا میشود و تحت حاکمیت طاغوت است یعنی افراد در این جامعه کسی را امام میدانند که خدا و پیامبر او را مشروع نمیدانند. جامعه دیگر را چنین تصور کنید که در آن نماز و عبادت و حجاب و برخی دیگر از مسائل و احکام اجرا میشود اما در آن ضعفهایی دیده میشود اما حاکمیت آن اسلامی است.
براساس چند روایت معتبر از کتب اصول کافی، الغیبة نعمانی و مرآةالعقول پاسخ میدهیم که کدام یک از این جامعهها دینی و مورد تأیید خداوند هستند.
از امام صادق(ع) در کتاب کافی روایت شده است که «برای خداوند سخت نیست جامعهای را که مردم آن تحت حکومت طاغوت متدین هستند و آن را بهعنوان امام خود قبول دارند، عقاب کند، ولو اینکه افراد این جامعه نیکوکار و باتقوا هستند. اما برای خدا سخت است عقاب کند(عقاب نمیکند) جامعهای که حکومت اسلامی و امام از طرف خداوند را قبول دارد، حتی اگر افراد این جامعه گنهکار باشند.» در این حدیث جامعهای که خداوند آن را عقاب میکند منظور جامعهای است که در آن مسجد ساخته میشود، مردم اهل روضه هستند و... اما طاغوت را قبول دارند.
روایت دیگری داریم؛ دو شخص از یک روستا به خراسان رفته و نزد امام رضا(ع) رفتند تا در مورد وضعیت نماز شکسته خود سؤال کنند، امام رضا(ع) به یکی از آنها فرمودند: تو نمازت کامل است و دیگری شکسته؛ در صورتی که هر دو از یک مسیر آمده بودند؛ امام در توضیح این سخن فرمودند آن که شکسته میخواند هدفش این بوده که امام را ببیند اما دیگری هدفش ملاقات مأمون(طاغوت زمان) بوده است.
سفر فرد اول، سفری مشروع و حلال و سفر آن که به قصد سلطان(طاغوت) بوده است، سفر معصیت محسوب میشود و در سفرهای حرام و غیرمشروع نماز فرد باید کامل ادا شود و نماز شکسته نیست. در این مسئله به ظاهر موضوع یکی است، اما هدفهاست که یک عمل را حلال و یا حرام میکند.
روایت دیگر در غیبت نعمانی مطرح شده است؛ در این روایت که اهمیت پذیرفتن ولایت اهل بیت(ع) را بیان میکند امام صادق(ع) میفرمایند: وقتی ولی انسان ولی خداوند باشد براساس آیه 257 بقره، فرد مسیرش درست است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛ خدا سرپرست و یار کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنان را از تاریکیهای جهل، شرک، فسق و فجور بهسوی نور ایمان، اخلاق حسنه و تقوا بیرون میبرد. و کسانی که کافر شدند، سرپرستان آنان طغیان گرانند که آنان را از نور بهسوی تاریکیها بیرون میبرند؛ آنان اهل آتشاند و قطعاً در آنجا جاودانهاند.»
کسی که ولایت اهل بیت(ع) را قبول دارد تحت ولایت خداوند است، اینکه گفته میشود طاغوت فرد را از نور خارج میکند و به سمت تاریکی میبرد منظور از نور همان اعمال خوبی است که فرد انجام میدهد مثل نماز و برپایی هیئت و...، اما چون تحت حکومت طاغوت است این اعمال از بین میرود و به سمت تاریکی میرود و فردی که در مسیر درست قرار دارد و نقصهایی هم دارد با اتصال به امام بهسوی نور حرکت میکند.
روایت دیگر حدیث قدسی است که میفرماید: «هر امتی را که ولایت طاغوت را قبول کرده است عذاب میکنم و هر کسی را که به ولایت امام عادل پیوند دارد هر چند در عمل خود گناهانی داشته باشد را عفو میکنم.»
این نکتهای است برای کسانی که حکومت پهلوی و شاه را در عین دیندار بودن خود قبول دارند، شاه حکومتش مشروع نبود، مشروعیت یک حکومت یا باید از طرف خدا باشد یا مردم به آن رأی دهند و شاه از این نظر حکومتش غیرمشروع بود. امام خمینی(ره) بر گردن ما حق زیادی دارد، حداقل کاری که ایشان انجام داد از بین بردن طاغوت بود.
انتهای پیام