به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر در تفسیر سوره مبارکه حمد با تکیه به تفسیر «تسنیم» علامه جوادی آملی، مطالبی را در چند قسمت بیان کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
تفسیر سوره مبارکه حمد تنها سورهای از سورههای قرآن است که براساس روایتی از پیامبر اکرم(ص) «نماز درست نیست مگر با خواندن سوره فاتحه» در تمام نمازهای واجب خوانده میشود. خدای متعال خواندن 10 بار تلاوت آن را در هر شبانهروز، در نمازهای واجب، و چندین برابر آن را در نمازهای مستحبی سفارش کرده است.
آیتالله جوادی آملی ضمن بر شمردن این نکته که مکی یا مدنی بودن این سوره، تأثیری در تفسیر آن ندارد با استناد بر برخی ادله مکی بودن آن را ثابت میکند.
این سوره که فاتحه کتاب و سرآغاز کلام خدای سبحان است، در کلام الهی بهگونهای تکریمآمیز، همتای قرآن عظیم قرار گرفته است «وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ و به راستى به تو سبع المثانى [سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا كرديم»(حجر/ 87) و در اخبار نبوی و سخنان عترت طاهرین(ع) نیز با نامها و اوصافی چون «جامعترین حکمت»، «گنج عرشی»، «شریفترین ذخیره در گنجینههای عرش الهی»، «سوره شفابخش»، «نعمت بزرگ و سنگین» و «برترین سوره قرآن» از آن یاد شده است.
از منظر علامه جوادی آملی در تفسیر تسنیم، این سوره که با تعظیم نام خدای رحمان و رحیم آغاز میشود و با ستایش و بر شماری صفات جمال و جلال خدای سبحان و حصر عبادت و استعانت در او تداوم مییابد و با مسئلت هدایت از ساحت کبریاییاش پایان مییابد، با همه ایجاز و اختصاری که دارد، مشتمل بر عصاره معارف گسترده قرآن کریم است؛ زیرا خطوط کلی و اصول سهگانه معارف دینی، یعنی مبدأشناسی، معادشناسی و رسالتشناسی است در این سوره با موجزترین الفاظ و روشنترین معانی، بیان شده راه سلوک آدمی به سوی پروردگارش را نشان میدهد.
صدرالمتألهین شیرازی درباره این سوره مبارکه میگوید نسبت سوره فاتحه به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان کوچک) به جهان (انسان بزرگ) است و هیچ یک از سُور قرآنی در جامعیت، همتای این سوره نیست. کسی که نتواند از سوره مبارکه فاتحه بخش عمدهای از اسرار علوم الهی و معالم ربانی (مبدأشناسی، معادشناسی، علمالنفس و...) را استنباط کند، عالم ربانی نیست و به تفسیر این سوره، آنگونه که باید، راه نیافته است.
صاحب تفسیر تسنیم به نقل از زمخشری بیان میکند که بیشتر مفسران بر آن هستند که سوره مبارکه فاتحةالکتاب نخستین سورهای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است و طبرسی نیز با حدیثی از امیرالمؤمنین(ع) به این مطلب تصریح دارد «فأوّل ما نزل علیه بمکة، فاتحة الکتاب، ثم اقرأ باسم ربّک، ثم ن والقلم» (مجمعالبیان، ج 9 ـ 10، ص 613، تفسیر سورهٴ انسان).
پژوهشگران علوم قرآنی نیز در بحث «اولین و آخرین سوره نازل شده»، آن را بهعنوان یکی از اقوال دانستهاند. از آیه «أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهی * عَبْداً إِذا صَلَّی» (سوره علق/ آیات 9 و 10) نیز برمیآید که پیامبر اکرم(ص) قبل از رسالت و نزول قرآن، نماز میگزارده و آنچه در شب معراج آن حضرت تشریع شد، نمازهای پنجگانه با ویژگیها و هیئت خاص آن بود، نه اصل نماز و از طرفی در روایات فریقین آمده است که قِوام نماز به فاتحةالکتاب است و در اسلام نماز بدون فاتحه، ناشناخته است. بنابراین، قول به اینکه سوره مبارکه حمد اولین سورهای است که بهطور کامل، بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است، چندان بعید نیست.
از منظر صاحب تفسیر تسنیم معارف قرآن کریم دارای سه بخش اصیل و محوری است؛ بخشی مربوط به مبدأ و توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی اوست؛ بخش دیگر مربوط به معاد، سومین بخش که تأمینکننده نیاز بشر بین مبدأ و معاد است، ناظر به هدایت و ضلالت، یعنی مبیّن وحی، رسالت و دین است. سوره حمد نیز، مشتمل بر عصاره بخشهای یاد شده است. بنابراین میتوان گفت محورهای اصلی معارف سوره حمد در برخی روایات «تحمید»، «اخلاص» و «دعا» معرفی شده است که به ترتیب اشاره به سه بخش این سوره دارد.
نویسنده تفسیر تسنیم در مورد انسجام این سوره با اشاره به سخنی از مرحوم طبرسی مینویسد: «انسان با مشاهده نعمتهای الهی، که نقص و نیاز آدمی خود شاهد گویایی بر آن است، با نام منعم سخن را گشوده، میگوید «بسم الله الرحمن الرحیم» و پس از اعتراف به وجود منعم یگانه، به حمد و شکر او میپردازد «الحمدلله» و چون همگانی بودن اِنعام الهی را میفهمد میگوید «رب العالمین» و چون دریافت که خدای سبحان علاوه بر پروراندن همه موجودات، روزی آنها را نیز برعهده میگیرد، به رحمت مطلق حق اعتراف میکند «الرحمن» و هنگامی که عصیان تبهکاران و امهال و غفران الهی را مشاهده کرد به ذکر رحمت مخصوص او زبان می گشاید «الرّحیم».
چون تجاوز انسانها به حریم یکدیگر را مینگرد، به «روز حساب» که زمام آن تنها به دست خداست اعتراف میکند «مالک یومالدین» و پس از پیمودن این مراتب و مراحل معرفتی و مشاهده اسمای حسنای خدای سبحان، تنها او را شایسته عبادت یافته، خود را در محضر او مییابد و آنگاه از خبر به خطاب گراییده، میگوید «ایاک نعبد» و چون پیمودن راه عبادت را بدون کمک خدای سبحان ناممکن مییابد، اظهار میدارد «و ایاک نستعین» و چون میبیند راهها فراوان و پویندگان آنها گوناگون هستند، بهترین راه را از خدای سبحان مسئلت میکند «اهدنا الصراط المستقیم» و سرانجام، چون پیمودن صراط مستقیم را به تنهایی دشوار مییابد و نیاز به همسفرانی راه بلد را احساس میکند میگوید «صراطالذین أنعمت علیهم» و برای آنکه در این راه، بیگانه با او رفاقت نکند میگوید «غیر المغضوب علیهم ولا الضالین» و اینگونه بین تولی اولیای الهی و تبری از دشمنان او جمع میکند.
در برخی از روایات اهل بیت(ع) با تأکیدی ویژه، به تلاوت سوره حمد ترغیب شده است. سر تأکید فراوان روایات بر تلاوت این سوره، از اهمیت و اسرار نامگذاری آن روشن میشود. برخی از این روایات به قرار زیر است. «أَيُّمَا مُسْلِمٍ قَرَأَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلْثَيِ الْقُرْآنِ» و از حضرت رسول(ص) روايت شده كه هر كه فاتحةالكتاب را قرائت كند، ثواب قرائت دو ثلث قرآن را به او مىدهند.
انتهای پیام