نرگس والامقام، طراح و پژوهشگر رختهای ایرانی و اسلامی در همدان، به مناسبت سالروز عفاف و حجاب یادداشتی را در اختیار ایکنا قرار داده است، که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
یکی از مهمترین نشانههای بارز فرهنگ هر جامعه که ارتباط نزدیکی با ارزشها، باورها، سنتها و شرایط اجتماعی، جغرافیایی و مذهبی آن جامعه دارد، نوع پوشش مردم آن است. رختهایی که به تن میکنیم نمادهایی از هویت فردی و جمعی ما هستند و معانی مختلفی از جمله احترام به آداب و رسوم، تعلق به یک گروه اجتماعی خاص، یا حتی تمایز طبقاتی و اقتصادی را نشان میدهند و میگویند که ما چه کسی هستیم و نوع نگرش ما را به زندگی اعلام میکنند.
نوع و جنس لباسها همچنین میزان پایبندی ما به حفظ و حراست از محیط زیست را نشان میدهد. با توجه به اینکه صنعت مد امروزه یکی از صنایع آلاينده زمین محسوب میشود، انتخاب پارچههایی با الیاف طبیعی بسیار راهگشا خواهد بود.
نوع پوشش همچنین نشان دهنده هویت دینی و اعتقادات مذهبی است و پیروان مذاهب گوناگون با استفاده از پوششهایی ویژه از یکدیگر متمایز میشوند. در دین مقدس اسلام نیز پوشش از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. اسلام با توجه به ارزش والای انسان، پوشش را نماد حیا و پاکدامنی می داند که نه فقط یک انتخاب شخصی، بلکه یک رفتار اجتماعی و فرهنگی معنادار است که به ساختار ارزشی جامعه گره خورده است.
در کشور ما نیز پوششهای متفاوتی برخاسته از فرهنگ و وابسته به جغرافیای هر منطقه وجود دارد؛ لباسهای زیبا و رنگارنگی که با شرایط آب و هوایی و نوع اقلیم همان منطقه و سازگار با فرهنگ بومی، با هنر دست مردان و زنان هنرمند آماده میشود، از پارچه بافی و رنگرزی تا دوختهای سنتی چشمنواز که از ویژگیهای خاص رختهای اقوام ایرانی است و چشم هر بینندهای را خیره میکند.
تاریخچه پوشش در ایران، داستانی ریشهدار و چندلایه است که از دل فرهنگ، مذهب، اقلیم و تاریخ این سرزمین بیرون آمده و نشانه هویت ملی ایرانیان بوده است. شواهد و اسناد فراوانی وجود دارد که مردان و زنان ایرانی برای پوشش خود بسیار ارج و احترام قائل بودهاند و با تنپوشها و سرپوشهایی زیبا و پوشیده با تزئیناتی الهام گرفته از طبیعت و برآمده از ذوق و هنر در جامعه حاضر میشدند.
پوشش مردم در دوران مادها، هخامنشیان و ساسانیان، رسمی، منظم و اغلب بلند بود. شواهد تاریخی و نقش برجستهها نشان میدهد که حتی در آن زمان هم حجاب و وقار بخشی از فرهنگ بوده است. این انتخاب جامهها نشانهای از اصالت بوده است، به گونهای که میتوان برای هر کدام از این رختها شناسنامهای ریشهدار در تاریخ و فرهنگ و هویت ملی مذهبی، ارائه کرد. همچنین به روایت تاریخ میتوان گفت نوع پوشش زنان و مردان در جایگاههای بالاتر از لحاظ طبقه اجتماعی، موقعیت و ثروت پوشیدهتر بوده است، به طور مثال، زنان بلندمرتبه در دوره ساسانی از پوششهای مخصوص صورت و چادر استفاده میکردند.
با وجود این توضیحات کوتاه میتوان گفت انتخاب نوع پوشش در جامعه هیچ گاه به عنوان یک مسئله فردی تلقی نمیشده بلکه بخشی از نظم اجتماعی و سلامت فرهنگی جامعه بوده است و این امر نه به عنوان اجبار بلکه بهصورت خودآگاه از سوی اقشار مختلف مردم پذیرفته و رعایت میشد و به حفظ چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه کمک میکرد.
امروزه با وجود رشد فزاینده استفاده از رسانههای گوناگون و شبکههای اجتماعی، سلیقهها و سبکهای گوناگونی از پوشش در جامعه و به خصوص در نسل جوان شکل گرفته است.
گروهی از نوجوانان و جوانان به دنبال تنوع، راحتی و هویت شخصی در پوشش هستند و اغلب با الهام از ترندهای جهانی یا شبکههای اجتماعی، سبک خاص خود را در پوشش برمیگزینند بدون اطلاع از اینکه این سبک پوشش نماد چه گروه یا دارای چه پیشینهای است، در مقابل، گروهی از جوانان ایرانی هستند که پایبند به ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی هستند و با مطالعه و دقت، نوع پوشش خود را که نشانهای از احترام، وقار و متعلق به جامعه اسلامی و ایرانی است، انتخاب میکنند.