کد خبر: 4301509
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۲
جرعه‌ای از تفسیر تسنیم/ 13

شرک‌ورزی؛ مهمترین مانع برای متمدن شدن جامعه

از منظر آیت‌الله جوادی آملی شرک‌ورزی، بدترین درد و مهمترین مانع برای متمدن شدن جامعه است؛ چنان‌که اخلاص و توحید رمز پیشرفت و اعتلای جوامع بشری است.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایربه گزارش ایکنا از همدان، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مقدس، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی ملایر با استناد بر تفسیر «تسنیم» آیت‌الله جوادی آملی به بیان نکاتی از سوره مبارکه حجرات؛ با محوریت آیه 15 پرداخته است که مشروح آن را در زیر می‌خوانیم:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ» (سوره حجرات/ آیه 15)

آیت‌الله جوادی آملی در ادامه تفسیر سوره مبارکه حجرات در ذیل این آیه بیان می‌کند که مؤمنان راستین کسانی هستند که افزون بر اعتقاد قلبی مصون از هرگونه شک و تردید به تعالیم انبیا و اولیای الهی هستند و در میدان عمل نیز با اعمال صالح در دو عرصه جان و مال جهاد می‌کنند و قرآن کریم بر راستی گفتار و مؤمن بودنشان گواهی می‌دهد.


بیشتر بخوانید:

باید دانست که در آیه پیشین با اشاره به عدم دخول ایمان در دل‌های برخی بادیه‌نشینان تعریفی اجمالی از ایمان ارائه شد، اکنون این آیه، با تبیین تفصیلی به شرح و تفسیر ایمان و شاخص‌های آن می‌پردازد. 

قرآن کریم پس از سرزنش برخی بادیه‌نشینان به سبب عدم ایمان قلبی، در مقام تعریف و تفسیر حقیقت ایمان به بیان ویژگی‌های مؤمنان می‌پردازد، تا آن بادیه‌نشینان و دیگر مدعیان دریابند که هنوز دل‌هایشان به وظیفه خود در قبول ایمان عمل نکرده و باید در پی مؤمن کردن دل خود باشند.

آیه مورد بحث در مقام تعریف اسلام و ایمان، به شناساندن مؤمنان واقعی می‌پردازد «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا» یعنی مؤمنان راستین کسانی‌ هستند که پس از ایمان آوردن به خدا و رسول او پیوسته در حفظ آن کوشا و استوار هستند و هرگز در حقانیت ایمان خود، ذره‌ای تردید نمی‌کنند.

به هر روی بر پایه این آیه ایمان به معنای صرف اعتقاد قلبی و تسلیم و مانند آن نیست، بلکه مؤمن کسی است که از سویی به همه تعالیم انبیا و اولیای الهی اعتقاد قلبی کامل و سالم دارد و هیچ‌گونه شک و تردیدی در حرم قلب او راه ندارد و از سوی دیگر با اعمال صالح نظیر جهاد در راه خدا با مال و جان وارد پناهگاه و در الهی شده باشد «وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ.»

گفتنی است که در سوره مؤمنون نیز که صدر و ذیل آن درباره ایمان است آیات آغازین آن اوصاف برجسته مؤمنان را بیان می‌فرماید که در حقیقت شناسنامه آنان و در حکم معرف حقیقت ایمان و مصادیق واقعی مؤمنان است؛ آن آیات مؤمنان را کسانی می‌خوانند که در نماز خشوع دارند و از لغو اعراض و زکات مال خود را پرداخت می‌کنند.

از منظر صاحب تفسیر تسنیم، ایمان ملکه‌ای است که انسان را حدوثاً و بقائاً از هرگونه خطری حفظ می‌کند و مؤمن واقعی کسی است که ایمان او قلبی باشد؛ یعنی قلب او در مأمن و حصن ذات اقدس الهی قرار گرفته باشد، بنابراین ایمان واقعی به معنای ورود انسان در پناهگاه و دژ خدای متعال است؛ همان قلعه‌ای که خود خدای سبحان دژبان آن است، چنان که فرمود: «لا إله إلا الله حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي»؛ ورود به دژ و قلعه امن الهی نیز از در آن است و آن در ورودی ولایت و امامت اهل بیت(ع) است: «لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی ... بشروطها و أنا من شروطها»، «ولاية علی بن أبی طالب حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی

می‌توان گفت که از منظر قرآن کریم مؤمنان واقعی، هم حدوثاً به خدا و رسولش ایمان می‌آورند هم بقائاً در حفظ این ایمان می‌کوشند و از ورود هرگونه ریب و شک جلوگیری می‌کنند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا»؛ این تداوم و استمرار در ایمان و مصونیت آن از ریب و شک، برگرفته از واژه «ثم» در عبارت «ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا» است؛ وگرنه جمله و لم يرتابوا بیان‌کننده ایمانی است که تنها در حدوث با شک و تردید همراه نباشد.

عبارت «ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا» در قالب قضیه‌ای سالبه، بیان می‌دارد که مؤمنان راستین، در بخش‌های علمی و عملی هیچ تردید و شکی به خود راه نمی‌دهند. این ویژگی، به‌صورت قضیه موجبه نیز بیان شده است «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا» مؤمنان واقعی در مقام اندیشه و علم و جزم شک ندارند و در حوزه انگیزه و عزم و عمل نیز تردیدی به خود راه نمی‌دهند؛ برخلاف منافقان که رد و تردید مکرر دارند «فَهُم فى رَیبِهِم يَتَرَدَّدُونَ» همانند فرد نابینایی که راه خروجی را نمی‌داند و پیوسته به راست و چپ رفته و با دیوار و راه بسته رو‌بهرو می‌شود.

از منظر آیت‌الله جوادی آملی، در کنار ضرورت استواری و پایداری ایمان و دوری آن از هرگونه شک و تردید، جهاد با جان و مال نیز از شاخص‌های مهم ایمان و مؤمنان راستین است؛ یعنی مؤمنان واقعی کسانی‌ هستند که در دو عرصه جان و مال جهاد می‌کنند. هم وجوه شرعی واجب را می‌پردازند و اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند؛ هم در عمل به تکالیف بدنی نظیر نماز، روزه، حج و جهاد می‌کوشند.

گفتنی است که هر دو عرصه جهاد و انفاق در راه خدا، مراتب و درجاتی دارند. بر پایه برخی آیات انفاق و جهاد و مبارزه پیش از فتح مکه با انفاق و جهاد پس از آن برابر نیست «...لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا...»(حدید/ آیه 10) پس زمانی که به انفاق نیاز بیشتری است اثر و ارزش خود انفاق نیز افزون‌تر است؛ ولی اصل ایمان که مقول به تشکیک است با همه این‌ها حاصل می‌شود.

از جمله نکات قابل دقت در این آیات این است که باید توجه داشته باشیم توحید مهمترین مسئله‌ای است که انسان باید آن را پاس بدارد؛ قرآن حکیم پس از تبیین شاخص‌های مؤمنان و ذکر فضائل بسیار آنان می‌فرماید مؤمنان واقعی، هرگز مشرک نیستند «وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ* وَالَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ»(مؤمنون/ آیات 58 و 59) مراد از شرک در این آیه که مؤمنان را وصف می‌کنند پرستش «صنم» و «وَثَن» نیست، بلکه به معنای سهیم پنداشتن غیر خدا در کارها و ریا و سمعه و مانند آن است که بسیاری از مؤمنان به آن گرفتارند.

«وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ»(یوسف/ آیه 106) از منظر قرآن کریم شرک ظلم بزرگی است «إِنَّ الشَّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» و شرک‌ورزی، بدترین درد و مهمترین مانع برای متمدن شدن جامعه است. چنان که اخلاص و توحید رمز پیشرفت و اعتلای جوامع بشری است. پیامبر اعظم(ص) فرمود: «نه من و نه هیچ پیامبری پیش از من کلمه‌ای به عظمت «لا إله إلا الله» نگفته است.»

آیت‌الله جوادی آملی در پایان این بخش از تفسیر آیه با استناد به بیانی از علامه طباطبایی بیان می‌دارد که علامه طباطبایی اصرار دارد که براساس این‌گونه آموزه‎های دینی، مهمترین و بهترین حق بشر، حق توحید و یکتاپرستی است؛ برخلاف کسانی که مهم‌ترین حق بشر را «حیات» می‌پندارند، زیرا دین الهی، حیات واقعی انسان را در زندگی مؤمنانه و موحدانه معنا کرده، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید انذار و بیم انبیای الهی بر موحدان و مؤمنان زنده دل اثر می‌گذارد؛ نه بر کافران «لِيُنذِرَ مَن كانَ حَيًّا» و کسانی که این حق حیات توحیدی را از جامعه می‌گیرند بدترین ستمکاران‌اند «إِنَّ الشَّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» چون «شرک» حیات معنوی انسان‌ها را نابود می‌کند اما قتل و کشتار تنها حیات مادی و حیوانی را از میان می‌برد از این رو قتل ظلم عظیم خوانده نشده است.

انتهای پیام
captcha