کد خبر: 4311601
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۷
نکات اخلاقی قرآن کریم/ 5

غیبت؛ از عوامل مهم تضعیف وحدت اجتماعی

مدیر بنیاد قرآن همدان گفت: غیبت در دین اسلام از گناهان کبیره به‌شمار می‌آید، چراکه موجب از بین رفتن وحدت و عامل تفرقه در جامعه است.

غیبت از گناهان کبیره و عامل تفرقه در جامعه استبه گزارش ایکنا از همدان، غیبت از گناهان کبیره به معنای بدگویی پشت سر دیگران است که در اسلام به‌شدت از آن نهی شده است. در قرآن و روایات غیبت مذمت شده است گناه آن هم برای گوینده و هم برای شنونده ثبت می‌شود. غیبت، پایمال کردن حق‌الناس به‌شمار می‌آید، محمدجواد صدیق، مدیر بنیاد قرآن استان همدان، به بررسی آیاتی از قرآن کریم درباره  غیبت پرداخته است که مشروح آن را در زیر می‌خوانیم:

غیبت از بزرگ‌ترین گناهان کبیره و از عوامل مهم تضعیف وحدت اجتماعی است. در آیه ۱۲ سوره حجرات خداوند این‌گونه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ؛ ای اهل ایمان، از بسیاری از گمان‌ها در حق مردم بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان‌ها گناه است، و در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند تفحص و پی جویی نکنید، و از یکدیگر غیبت نکنید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ بی‌تردید از این کار نفرت دارید، و از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبه‌پذیر و مهربان است.»

براساس این آیه غیبت یکی از گناهانی است که هم موجب تخریب شخصیت افراد و هم از بین رفتن وحدت اجتماعی می‌شود. قرآن کریم نیز در این آیه به زشتی این عمل اشاره کرده است.


بیشتر بخوانید:


غیبت انواع گوناگونی دارد، گاهی غیبت مربوط به بدن است؛ به‌طور نمونه گفته می‌شود فلانی چشمش کور است. گاهی نیز راجع به نسب گفته می‌شود، به‌طور نمونه پدر فلانی فاسق است. نوع دیگر غیبت، مربوط به اخلاق است، مانند اینکه گفته شود فلانی دروغ‌گو یا فاسد است. اما در حرام بودن غیبت تفاوتی میان این موارد وجود ندارد.

گاهی غیبت با اشاره یا کنایه انجام می‌شود؛ به‌طور نمونه کسی با حالت دست، کوتاهی قد دیگری را نشان می‌دهد یا با گفتن جمله‌هایی مثل «به خدا پناه می‌برم» قصد تخریب دارد. همچنین گاهی فرد ابتدا از شخص تعریف می‌کند و سپس عیب او را بیان می‌کند، در حالی که در همه این موارد، غیبت بوده که از گناهان کبیره است.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «الغیبة أشدّ من الزنا»؛ غیبت از زنا بدتر است، زیرا اگر زناکننده توبه کند خداوند او را می‌آمرزد، اما غیبت‌کننده را نمی‌آمرزد مگر آنکه شخص غیبت‌شونده او را ببخشد.

روزی پیامبر(ص) در خطبه‌ای گناه ربا را یاد کردند و فرمودند گناه یک درهم ربا بزرگ‌تر از ۳۶ مرتبه زنا کردن است، اما در ادامه بیان کردند که بدترین گناه، ریختن آبروی مؤمن است؛ یعنی غیبت گناهش از ربا نیز سنگین‌تر است.

همچنین امام صادق(ع) درباره مسئله غیبت فرمودند غیبت هر مسلمان حرام است و حسنات را از بین می‌برد همان‌گونه که آتش هیزم را نابود می‌کند. کسی که غیبت می‌کند، نیکی‌هایش به غیبت‌شونده منتقل می‌شود.

علاوه بر این شنیدن غیبت نیز همانند انجام آن گناه دارد. اگر کسی غیبت را بشنود و دفاع نکند، در گناه غیبت‌کننده شریک است. رسول خدا(ص) فرمودند: «السامع للغیبة المختاب»، یعنی شنونده غیبت در حکم غیبت‌کننده است.

امام صادق(ع) نیز غیبت را در حد کفر و شنیدن و راضی بودن به آن را در حد شرک دانسته است. طبق روایات، حرمت مؤمن از کعبه نیز بالاتر است و از بین بردن آبروی او همانند ریختن خونش محسوب می‌شود. از این‌رو، غیبت درواقع نوعی ترور شخصیت است.

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر کسی از برادر دینی خود نزد دیگری غیبت شود و بتواند از او دفاع کند ولی دفاع نکند، خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نخواهد کرد.

البته گرچه غیبت در اصل از گناهان کبیره است، اما در برخی موارد خاص جایز شمرده شده، نخستین مورد جواز غیبت، در مورد متجاهر به فسق است؛ یعنی کسی که آشکارا و در حضور مردم گناه می‌کند. به‌طور نمونه کسی که در جمع بدون عذر روزه‌خواری می‌کند، غیبت او در همان محدوده اشکالی ندارد.

دومین مورد شکایت مظلوم از ظالم است. مظلوم می‌تواند از ظالم نزد کسی که امید یاری از او دارد شکایت کند و سومین مورد نیز مشورت است اگر نگفتن عیب فرد در مشورت موجب زیان شود، بیان آن جایز است. به‌طور نمونه،  وقتی قرار است فردی مسئولیت بگیرد یا ازدواجی صورت گیرد، لازم است عیوبی که موجب ضرر می‌شود گفته شود تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود.

مورد دیگر، بازداشتن فرد از گناه است؛ یعنی اگر گفتن عیب موجب ترک گناه شود، غیبت اشکالی ندارد. همچنین غیبت گمراهان و بدعت‌گذاران، مانند کسانی که مردم را از دین منحرف می‌کنند، به قصد آگاه‌سازی مردم جایز است.

اگر کسی مانند «سیدعلی‌محمد باب» پایه‌گذار بابیت و بهائیت، موجب گمراهی مردم شود، گفتن حقیقت درباره او اشکالی ندارد. همچنین در مواردی که برای شهادت دادن یا افشای حقیقت نیاز به بیان عیبی باشد، اگر هدف جلوگیری از فریب مردم باشد، جایز است.

به‌طور کلی هرگاه مصلحت غیبت‌کردن بیشتر از ریختن آبروی فرد باشد، اشکالی ندارد. از خداوند بزرگ می‌خواهیم که توفیق درک حقایق قرآن و عمل به احکام الهی را به ما عنایت فرماید.

انتهای پیام
captcha