به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، بامداد چهارشنبه، 16 اردیبهشتماه، به شرح فقراتی از دعای سحر پرداخت که در ادامه متن آن از نظر میگذرد؛
یکی از ویژگیهای این دعا این است که در فرازهای مختلف آن، توجه خاصی نسبت به اسماء الهی وجود دارد. فرمود «اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه» و همینطور پشت سر هم قدرت، عظمت، مشیت الهی و امور دیگر آمده است. با توجه به اینکه در این دعای شریف توجه خاصی به این اسماء و اوصاف الهی است، در جلسه قبل بیان شد که توجه به اسماء الهی یک ارشاد قرآنی است. فرمود اسماء حسنی برای خدا است و خدا را با آن اسماء حسنی بخوانید. این اسماء در این دعای شریف سحر با دو حرف جر «مِن» و «باء» آمده است.
البته در هر دو تعبیر نوعی ارتباط با اسماء الهی وجود دارد. اما لازم است که در اینجا نکتهای را متذکر شوم. در میان ما موضوع اسماء الهی با اهمیت خاصی که دارد کاملا مورد توجه نیست. در یک کلمه، نظام هستی براساس اسماء الهی اداره میشود و برای کیفیت اداره این نظام باید اسماء الهی را شناخت. مثلا وقتی که صحبت از عالم آخرت میشود که در آنجا بهشت و دوزخ داریم و اینکه وضع انسانها در عالم آخرت چطور است، سوالات زیادی مطرح میشود.
آیا بهشت و جهنم در عرض هم قرار دارند؟ آیا هر دو دارای اصالت هستند یا یکی جنبه تبعی دارد و یکی جنبه اصالت؟ بعد انسانها در عالم آخرت چه وضعی پیدا میکنند؟ آیا بنا است اکثریت آنها جهنمی و دوزخی باشند و فقط اقلیت محدودی وارد بهشت شوند؟ و سوالاتی از این قبیل. همه این سوالات با تامل در یک اسم الهی پاسخ خود را پیدا میکنند. یکی از اسماء الهی این است که «یا من سبقت رحمته غصبه» یعنی ای خدایی که رحمت تو بر غضب تو پیشی میگیرد. هزاران نکته در همین یک اسم وجود دارد که حق نداریم غضب الهی را در ردیف رحمت قرار دهیم. اصل در نظام خلقت بر رحمت است و غضب الهی به عنوان اصل فراگیر نیست و به تعبیر برخی از بزرگان مانند شهید مطهری جنبه تبعی در نظام آفرینش دارد.
با توجه به این اسم است که هر کسی به مقداری که ظرفیت برخورداری از رحمت الهی داشته باشد مشمول غضب قرار نمیگیرد و با این تصور نگاه ما به بهشتیان و دوزخیان تغییر میکند و نسبتی که ابتدا تصور میکردیم کاملا واژگون و دگرگون میشود و رحمت الهی به عنوان اصل فراگیر تلقی میشود که دوره غضب استثناء برای برخی اتفاق میافتد. لذا کلید حل معرفت نظام آفرینش توجه به اسماء الهی است. چون این نظام بر اساس این اسماء اداره میشود و این اسماء هستند که در کار تدبیر این نظام نقش دارند.
انسانی که در حال دعا است، توجه به اسماء الهی پیدا میکند. حالا کلمه توجه را نیز میتوانید بردارید و به جای آن یک کلمه دیگری بگذارید و آن کلمه توسل است. ما البته در عرف دینی خود این کلمه توسل را کمتر در عرف جامعه خود به کار میبریم و توسل را در توسل به اولیا استعمال میکنیم، اما این واژه مفهوم گستردهتری دارد و گاهی اوقات مانند امام سجاد(ع) در دعای مربوط به ماه رمضان که در صحیفه سجادیه آمده اینطور است که به خدا عرض کرد «اللهم انی اسئلک بحق هذا الشهر»، خدا را میخواند به حق این ماه بزرگ. یعنی ماه رمضان. پس توسل به ماه رمضان در پیشگاه خدا است و این «باء» را میتوان سببیت گرفت، یعنی به سبب فضیلتی که برای این ماه قرار دادی من تو را میخوانم.
گاهی اوقات این «باء» را بر سر قرآن میآوریم که «اللهم انی اسئلک بحق هذا القرآن» که این نیز یک نوع توسل است که میشناسیم. یک مصداق دیگر برای توسل، توسل به انبیا و اولیا است که در نزد ما شیعیان معروفتر است. اما پیش از همه این توسلات و بیش از همه این توسلها، توسل دیگری است که در خود آیه شریفه به آن اشاره شده که «وَ لِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»، خدا را بخوانید و متوسل به این اسماء حسنی باشید.
یک مقدار باید تامل کرد. چون در دعای سحر همهاش توسل است، اما نوع دیگری از توسل. توسل به اسماء حسنای الهی که خدا در قرآن ما را بدان دعوت کرده است. یعنی فرمود خدا را با اسماء حسنایش بخوانید. در دعای شریف سحر این اتفاق میافتد و این ادب وجود دارد و اینگونه توسل دیده میشود. این توسل ویژگیهای خاصی دارد. کسی که در حال دعا قرار میگیرد با توجه به خواستهای که دارد به برخی از اسماء الهی متوسل میشود.
در قرآن، در آیات شریفهای که دعاهایی را خداوند بیان میکند اینطور است که «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً»، پروردگارا از نزد خودت برای ما رحمتی تفضل و عنایت کن و رحمتت را به ما ببخش. این خواستهای در دعا است و کسی که این دعا را میکند متناسب با این خواسته یک اسمی را باید مطرح کند و به اسمی متوسل شود. میتوانیم تشبیه کنیم که این اسماء الهی به مثابه کانالهایی است که فیض الهی را به ما میرساند و به تناسب اینکه چه فیضی را میخواهیم از کانال خاصی میرسد. اگر تقاضای هبه دارید بگویید «إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» خدایا همانا تو وهاب هستی. یا وقتی که زکریا دعا میکند میگوید «رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ»
البته در اینجا نکتهای وجود دارد که وقتی میگوییم باید به اسم خاص توسل پیدا کرد، معنایش صرفا این اسامی که جنبه لفظی دارد و کتابت میشود نیست. این اسماء لفظی حکایت از یک اسمی میکند که کمال است و حقیقت دارد و آنکه منشا اثر است در حقیقت همان اسماء حقیقی است و این الفاظ، اسماءِ اسماء هستند و در حقیقت خودشان اسم نیستند. اما انسان چطور میتواند به آنها دسترسی پیدا کند و ارتباط با آن اسم برقرار کند؟ اینطور است که هرکسی به هر میزانی که با آن اسم ارتباط پیدا میکند، قهرا از اجابت نیز برخوردار میشود. حظ انسان در دعا به اندازهای است که میتواند با اسماء الهی ارتباط داشته باشد.
مرحوم علامه طباطبایی در بحثهایی که تحت عنوان اسماء الهی در جلد هشتم المیزان مطرح کردهاند، این نکته را بیان کردهاند که اسم وقتی تاثیر خودش را دارد که یک حالت انقطاع برای انسان پیدا شود. انسان به اینجا برسد که غیر از خدا کار به دست هیچکس نیست و فقط و فقط او با اسماء حسنایش در زندگی انسان موثر و کارگر است و اگر این انقطاع به وجود آید آن وقت انسان به خواسته خودش میرسد.
انتهای پیام