به گزارش ایکنا از همدان، حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله شعبانی موثقی، نماینده ولیفقیه در استان همدان، 16 آبانماه در جلسه تفسیر موضوعی قرآن کریم در مسجد مهدیه همدان با بیان اینکه در این جلسات آیات مرتبط با جهانبینی و نگاهی که قرآن کریم در این عالم برای ما ارائه میدهد بررسی میشود، اظهار کرد: نور، رحمت، مجید، کریم، بشیر، نذیر، تبیان، بصائر، موعظه، شفا و... اسامی و صفات قرآن هستند که به اعتبارات مختلف در خود این کتاب آسمانی مطرح میشود.
وی با اشاره به معنای خود قرآن، به سوره علق بهعنوان اولین سخن رسمی خداوند با پیامبر اکرم(ص) اشاره کرد و گفت: واژه قرآن از آیه «اقرا» این سوره به معنای اسمی برای آنچه خوانده میشود برگرفته شده یا به معنای جمع شده سورهها نیز است. دومین اسم قرآن «کتاب» است که در روایات هر جا از کتاب نام برده شده منظور قرآن است، در سوره کهف نیز به این نام اشاره شده است.
حجتالاسلام شعبانی بیان کرد: نام دیگر قرآن «فرقان» است که در قرآن کریم نیز دو بار از این واژه، یک جا در مورد تورات و انجیل و در جایی دیگر در مورد خود قرآن استفاده شده است. امروز تکثر در ادیان و مذهب بسیار دیده میشود، این کثرت در چین، هند در بین مسحیان و حتی لائیکها هم وجود دارد؛ همه این ادیان خود را به حق میدانند، قرآن در آیه اول سوره فرقان در این رابطه میفرماید «نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ» قرآن را فرستادیم تا حق را از باطل جدا کند.
وی افزود: خداوند در آیه سوم سوره مبارکه انسان میفرماید «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» من راه را به شما نشان میدهم؛ خداوند به اجبار کسی را هدایت نمیکند بلکه راهی فراتر از بهشت و جهنم را به انسان نشان میدهد تا به جایگاهی والاتر از نعمتها بهشتی برسد همانطور که در آیه 55 سوره قمر میفرماید «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزت و سلطنت جاودانی متنعمند.
این استاد تفسیر قرآن توضیح داد: یکی از مسائل مهم در زندگی این است که انسان چگونه کاری را انجام دهد، بهطور مثال اینکه چگونه ازدواج کنیم یا چگونه لباس بپوشیم و... این پرسشها در مورد چگونگی انجام افعال ناشی از فکر انسان است، ما آنگونه در بیرون خود را نشان میدهیم که فکر میکنیم، لذا اندیشه صحیح بشر بسیار اهمیت دارد، اگر فکر انسان اصلاح شود در عمل و رفتار نیز خود را نشان میدهد و این طرز تفکر نمودار میشود.
وی با تأکید بر اینکه قرآن بر اندیشه صحیح بشر تمرکز میکند، ادامه داد: قرآن آمده تا اندیشه انسانها را اصلاح کند و در این باره یک جهانبینی تعریف میکند. یکی از مسائل بسیار مهم در قرآن کریم این است که انسان چگونه بیندیشد؛ از اینرو در قدم اول اندیشه و فکر انسان باید اصلاح شود.
نماینده ولیفقیه در همدان چهارمین نام قرآن در این کتاب را «ذکر» بیان کرد و گفت: این نام از جمله اسامی پرکاربرد در این کتاب است؛ نزدیک به 300 مرتبه نیز در قرآن بیان شده است. ذکر به معنای یادآوری است، تفاوت علم و ذکر در این است که علم آن چیزی است که برای بار اول فرا میگیریم، اما ذکر یادآوری است. طبق گفته افلاطون هر چه ما در این عالم میآموزیم علم نیست بلکه ذکر است. انسان براساس نامش از فراموشی گرفته شده آنچه روحش از قبل فراگرفته را فراموش کرده است. نقدهایی به این بیان افلاطون هم وجود دارد اما نکته این است که انبیا برای تذکر و یادآوری آمدهاند، ذکر معنای دیگری دارد که طریق هدایت را نشان میدهد.
وی با اشاره به آیه 10 سوره انبیاء «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛ همانا ما بهسوی شما امت کتابی که مایه شرافت و عزت شماست فرستادیم، آیا نباید در این کتاب بزرگ تعقل کرده و حقایق آن را فهم کنید»، تصریح کرد: در برخی از تفاسیر این آیه «ذکرکم» را شرف شما(انسان) تعبیر کردهاند. علامه طباطبائی در تفسیر این آیه میگوید این ذکرکم بالاترین ظرفیت بشر برای شنیدن حرف خدا و یا حد اعلای شنیدن انسان است، اینکه بشر کشش و ظرفیت شنیدن این سخن را داشته و بر این اساس خداوند در قرآن با بشر صحبت کرده است.
امامجمعه همدان با اشاره به موضوع دیگری در باب مبدأ نزول قرآن کریم، اظهار کرد: به بیان امام علی(ع) و امام صادق(ع) قرآن تجلی پروردگار عالم است، یکی از موارد بحث این است که قرآن از کجا آمده و چگونه تجلی پروردگار است.
وی ادامه داد: طبق آیه 21 سوره حشر «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ؛ اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشیده میدیدی» و جریان متلاشی شدن کوه در تقاضای دیدن خداوند توسط حضرت موسی نیز در آیه 43 سوره اعراف بیان شده است، البته این دیدن منظور دیدن با چشم سر نبوده بلکه همان تجلی منظور است.
شعبانی موثقی بیان کرد: طبق گفته امیرالمؤمنین(ع) انسان این ظرفیت را دارد که با قلب خود خداوند را ببینید که در بعضی روایات نیز از این تجلی به مقام احسان تعبیر میکنند در این مقام انسان جوری رفتار میکند گویا خداوند را میبیند.
این استاد تفسیر با اشاره به اینکه همانطور که اسامی خداوند متفاوت است نحوه تجلی او نیز متفاوت است، توضیح داد: صفات پروردگار در قرآن تجلی پیدا کرده، آنجا که در آیه 43 سوره حاقه آیه 43 میخوانیم «تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ این قرآن تنزیل خدای عالمیان است»؛ خداوند از حیث ربوبیت این کتاب را نازل کرده است، لذا قرآن برای پرورش و تربیت انسانهاست.
وی ادامه داد: خداوند در آیه 172 سوره اعراف میفرماید «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ؛ و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم گفتند چرا گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين امر غافل بوديم»؛ این آیه در خلقت انسان اشارهای به عالم ذر دارد، از آنجا که انسان یک موجود زمین خورده و هبوط کرده است، خداوند در این آیه تعهد به تربیت گرفته است، چراکه در این آیه خداوند میتوانست بگوید بهطور مثال الست بخالقکم؟ پس خدا به خالقیت خود از انسان تعهد نگرفته بلکه از انسان تعهد گرفته تا تربیت خود را به دست او (خداوند) بدهد.
شعبانی موثقی یادآور شد: مبدأ دوم نزول قرآن یا تجلی خداوند در آیه دوم سوره آلعمران آمده است «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ» حی قیوم کسی است که کتاب را نازل کرده و یکی از تجلیات خدا در قرآن این صفت است کسی که هم میداند و علم دارد و هم میتواند، «حی» مبدأ و ریشه صفات الهی است، همچنین قیوم به کسی میگویند که قوام همه هستی وابسته به اوست.
وی برای درک بهتر صفت قیوم بودن خداوند مثالی در باب انسان ذکر کرد و گفت: مثل اینکه انسان در ذهن خود در رابطه با موضوعی به خیالپردازی بپردازد، اگر لحظهای کسی او را صدا کند کل خیال از ذهن او میپرد و آن خیال دیگر وجود ندارد، چراکه وجود این خیال کاملاً وابسته به آن فرد بوده و خود به تنهایی وجود نداشته است، در عالم نیز اگر لحظهای اراده و خلق خداوند منقطع شود چیزی دیگر وجود ندارد.
امامجمعه همدان گفت: با بیان این مطالب به این نکته و نتیجه میرسیم که حیات انسان به قرآن است و یکی از قوام و استواریهایی که خداوند به انسان میدهد از طریق قرآن است. بسیاری از مفسران قیوم بودن خداوند را منشأ تمام صفات ذاتی و فعلی میدانند.
وی بیان کرد: یکی دیگر از مبانی که قرآن در باب منشأ این کتاب آسمانی بیان میکند «تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ که این قرآن تنزیلی از جانب خدای بخشنده مهربان است» (فصلت/ آیه 2) یعنی قرآن تجلی مظهر رحمت خداوند است. رحمان بودن خدا یعنی خداوند نگاه نمیکند به اینکه بندهاش نماز میخواند یا نه، پیامبر(ص) را مسخره میکند یا نه، یا اینکه به خدا ناسزا میگوید یا نه بلکه رزق بنده را میدهد و راه نفسش را نمیبرد.
انتهای پیام